عکسهای جالب ایرانی و خارجی

عکس و خبر جالب

ما ادعا می کنیم که محصولات خود را ارزانتر می فروشیم

مجموعه های مستند

مستند سراب(مستندی از دختران فراری )

چراغ خاموش: فریب و آزار دختران

شوک: شیطان پرستی

دست پنهان: قمه زنی

مستند خانواده پهلوی (داستان انقلاب)

داوطلب مرگ

انفجار شیراز

حجاب

رویای گرگها

نامزد نهم

سفر به ماورا

شوالیه هخامنشی

از برره تا لوس آنجلس

مستند رویای سبز

مستند گرداب

مستند چهارشنبه سوری

خدمت سربازی

شرکتهای هرمی

مستند شهادت آب

مستند کراک

ایدز و روشهای مقابله با آن

مستند راز بیان راز موفقیت در جهان

ویران کننده خاموش - اکس پارتی با قرص اکس

هجوم خاموش: تهاجم فرهنگی در جشنواره

فقر و فحشا - مستندی از خود فروشی دختران

شعبده شیطان

آسیب شناسی عزاداری در ایران

ابتذال در سینمای ایران

ازدواج و خانواده موفق

کدام استقلال - کدام پرسپولیس

محصولات لاغری

جلوگیری از بیماریهای قلب و عروق و چاقی

فروش فوق العاده ی کمربند های لاغری

چای لاغری دکتر سینا

ماساژور دلفینی

مینی ماساژور

ساعتهای اسپرت

ساعت لمسی - تاچ

ساعت صفحه متحرک زنگدار

ساعت ترمیناتور

ساعت انگشتری نگین دار

ساعت بارکدی 1

ساعت بارکدی 2

ساعت خطی

ساعت سینگولار

ساعت مولکولی - سلولی - میکروبی

ساعت عددی

ساعت کلوین

ساعت نامرئی

ساعت گاما چرخشی

ساعت قوسی

ساعت ماتریکس

ساعت تمپلار

ساعت رادیو دار شاتل

ساعت دیجیتال ال ای دی مدل استورم

ساعت مچی اسپرت مدل آیرون سامورایی

ساعت سامورایی رفلکس

ساعت ال ای دی آدیداس

ساعت گوکسی Gucci Watch

ساعت پروژکتوری محبوب ترین شخصیت کارتونی بن 10

روانشناسی و رمز و راز موفقیت

مستند راز بیان راز موفقیت در جهان

تکنیکهای موفقیت دکتر فرهنگ

ازدواج و خانواده موفق

۴۱ مطلب با موضوع «اخبار :: دینی و مذهبی» ثبت شده است

ماجرای خواندنی ازدواج شهید چمران

یادم هست در یکی از سفرهایی که به روستاها می‌رفتیم، مصطفی در داخل ماشین هدیه‌ای به من داد. اوّلین هدیه‌اش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم، خیلی خوشحال شدم و همانجا باز کردم دیدم روسری است. یک روسری قرمز با گل‌های درشت. من جا خوردم امّا او لبخند زد و به شیرینی گفت: «بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند».

به گزارش باشگاه خبرنگاران، غاده چمران همسر لبنانی شهید چمران بخش‌هایی از زندگی مشترک خود با مصطفی چمران را بازگو می کند. این اظهارات تحت عنوان کتاب «نیمه پنهان ماه» به چاپ رسیده است.
 
 
آنچه می‌خوانید، بخش‌هایی از این کتاب است:
 
پدرم بین آفریقا و چین تجارت می‌ کرد و من فقط خرج می‌کردم، هر طوری که می‌خواستم. پاریس و لندن را خوب می ‌شناختم، چون همه لباس‌هایم را از آنجا می‌خرید.
 
در دیداری که به اصرار امام موسی صدر برگزار شد، ایشان به من گفت: «ما مؤسّسه‌ای داریم برای نگهداری بچّه‌های یتیم. فکر می‌کنم کار در آنجا با روحیه شما سازگار باشد. من می‌خواهم شما بیایی آنجا با چمران آشنا شوی» و تا قول رفتن به مؤسّسه را از من نگرفت، نگذاشت برگردم.
 
 
یک شب در تنهایی همانطور که داشتم می‌نوشتم، چشمم به یک نقّاشی که در تقویمی ‌چاپ شده بود، افتاد. یکی از نقّاشی‌ها زمینه‌ای کاملا سیاه داشت و وسط این سیاهی، شمع کوچکی می‌سوخت که نورش در مقابل این ظلمت، خیلی کوچک بود. زیر نقّاشی به عربی شاعرانه‌ای نوشته شده بود:
 
 
«من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم، ولی با همین روشنایی کوچک، فرق ظلمت و نور و حق و باطل را نشان می‌دهم و کسی که دنبال نور است، این نور هر چقدر کوچک باشد، در قلب او بزرگ خواهد بود».
 
 
آن شب، تحت تاثیر این شعر و نقّاشی خیلی گریه کردم.
 
 
هنوز پس از گذشت این مدّت، نمی‌توانم نهایت حیرتم را در اوّلین برخورد با شاعر آن شعر و نقّاش آن تصویر درک کنم. او کسی نبود جز «مصطفی چمران»... .
 
 
مصطفی لبخند به لب داشت و من خیلی جا خوردم، فکر می‌کردم کسی که اسمش با جنگ گره خورده و همه از او می‌ترسند، باید آدم قسی‌ ای باشد، حتی می‌ترسیدم، اما لبخند او و آرامشش مرا غافلگیر کرد... .
 
 
مصطفی شروع کرد به خواندن نوشته‌های من، گفت: «هر چه نوشته‌اید خوانده‌ام و دورادور با روحتان پرواز کرده‌ام» و اشک‌هایش سرازیر شد... .
 
 
من با فرهنگ اروپایی بزرگ شده بودم. حجاب درستی نداشتم و ... .
 
 
یادم هست در یکی از سفرهایی که به روستاها می‌رفتیم، مصطفی در داخل ماشین هدیه‌ای به من داد. اوّلین هدیه‌اش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم، خیلی خوشحال شدم و همانجا باز کردم دیدم روسری است. یک روسری قرمز با گل‌های درشت. من جا خوردم امّا او لبخند زد و به شیرینی گفت: «بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند».
 
 
من می‌دانستم بقیه افراد به مصطفی حمله می‌کنند که شما چرا خانمی ‌را که حجاب ندارد می‌آوری مؤسّسه، ولی مصطفی خیلی سعی می‌کرد ـ خودم متوجّه می‌شدم ـ مرا به بچه‌ها نزدیک کند. نگفت این حجابش درست نیست، مثل ما نیست، فامیل و اقوام آنچنانی دارد، اینها روی من تاثیر گذاشت. او مرا مثل یک بچه کوچک قدم به قدم جلو برد، به اسلام آورد... .
 
 
آن روز همین که رسید خانه (دو ماه از ازدواجشان گذشته بود) در را باز کرد و چشمش افتاد به مصطفی شروع کرد به خندیدن. مصطفی پرسید «چرا می‌خندی» و غاده که چشم‌هایش از خنده به اشک نشسته بود گفت «مصطفی تو کچلی ... من نمی‌دانستم!» مصطفی هم شروع کرد به خندیدن...
 
 
...گفتند داماد باید بیاید کادو بدهد به عروس. این رسم ماست. داماد باید انگشتر بدهد. من اصلا فکر اینجا را نکرده بودم. مصطفی وارد شد و یک کادو آورد، رفتم باز کردم دیدم شمع است. کادوی عقد، شمع آورده بود. متن زیبایی هم کنارش بود. سریع کادو را بردم قایم کردم. همه گفتند چی هست، گفتم «نمی‌توانم نشان بدهم» اگر می‌فهمیدند می‌گفتند داماد دیوانه است. برای عروس کادو شمع آورده.
 
 
مادرم گفت: «حال شما را کجا می‌خواهد ببرد؟ کجا خانه گرفته؟» گفتم: می‌خواهم بروم مؤسسه با بچه‌ها » مادرم رفت آنجا را دید، فقط یک اتاق بود با چند صندوق میوه به جای تخت ... .
 
 
مادرم یک هفته بیمارستان بستری بود ... مصطفی دست مادرم را می‌بوسید و اشک می‌ریخت. مصطفی خیلی اشک می‌ریخت. مادرم تعجب کرد. شرمنده شده بود از این همه محبت.
 
 
روزی که مصطفی به خواستگاری‌اش آمد مامان به او گفت: «شما می‌دانید این دختر که می‌خواهید با او ازدواج کنید چطور دختری است؟ این صبح‌ها که از خواب بلند می‌شود هنوز رفته که صورتش را بشوید و مسواک بزند کسی تختش را مرتب کرده لیوان شیرش را جلو در اتاقش آورده و قهوه آماده کرده‌اند. شما نمی‌توانید با مثل این دختر زندگی کنید، نمی‌توانید برایش مستخدم بیاورید اینطور که در خانه‌اش هست». مصطفی خیلی آرام اینها را گوش داد و گفت: «من نمی‌توانم برایش مستخدم بیاورم، اما قول می‌دهم تا زنده‌ام، وقتی بیدار شد، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم دم تخت» و تا شهید شد، اینطور بود. حتی وقت‌هایی که در خانه نبودیم در اهواز در جبهه اصرار می‌کرد خودش تخت را مرتب کند. می‌رفت شیر می‌آورد خودش قهوه نمی‌خورد ولی می‌دانست ما لبنانی‌ها عادت داریم، درست می‌کرد.
 
 
گاهی به نظرم می‌آمد مصطفی سعه‌ای دارد که می‌تواند همه عالم را در وجودش جا بدهد و همه سختی‌های زندگی مشترکمان در مدرسه جبل عامل را.
 
 
خانه ما دو اتاق بود در خود مدرسه همراه چهارصد یتیم ... یادم هست اولین عید بعد از ازدواجمان ( که لبنانی‌ها رسم دارند و دور هم جمع می‌شوند ) مصطفی مؤسسه ماند نیامد خانه پدرم. آن شب از او پرسیدم؛ «دوست دارم بدانم چرا نیامدید خانه پدرم» مصطفی گفت، الان عید است خیلی از بچه‌ها رفته‌اند پیش خانواده‌هایشان اینها که رفته‌اند وقتی برگردند برای این دویست، سیصد نفری که در مدرسه مانده‌اند تعریف می‌کنند که چنین و چنان. من باید بمانم با این بچه‌ها ناهار بخورم سرگرمشان کنم که اینها هم چیزی برای تعریف کردن داشته باشند». گفتم: «خوب چرا مامان برایمان غذا فرستاد نخوردید؟ و نان و پنیر و چای خوردید» گفت: «این غذای مدرسه نیست». گفتم: «شما دیر آمدید بچه‌ها نمی‌دیدند شما چی خورده‌اید» اشکش جاری شد گفت: «خدا که می‌بیند».
 
 
آخرین نامه مصطفی را باز کرد و شروع به خواندن کرد: «من در ایران هستم ولی قلبم با تو در جنوب است در مؤسسه در صور. من با تو احساس می‌کنم فریاد می‌زنم می‌سوزم و با تو می‌دوم زیر بمباران و آتش. من احساس می‌کنم با تو به سوی مرگ میروم، به سوی شهادت؛ به سوی لقای خدا با کرامت. من احساس می‌کنم هر لحظه با تو هستم حتی هنگام شهادت. حتی روز آخر در مقابل خدا. وقتی مصیبت روی وجود شما سیطره می‌کند، دستتان را روی دستم بگیرید و احساس کنید که وجودتان در وجودم ذوب می‌شود. عشق را در وجودتان بپذیرید. دست عشق را بگیرید. عشق که مصیبت را به لذت تبدیل می‌کند مرگ را به بقا و ترس را به شجاعت...».
 
 
حتی حاضر نبود کولر روشن کند. اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی گچ. پوستش به خاطر گرما خورده شده بود و خون می‌آمد اما می‌گفت، «چطور کولر روشن کنم وقتی بچه‌ها در جبهه زیر گرما می‌جنگند».
 
 
غاده اگر می‌دانست مصطفی این کارها را می‌کند، عقب نمی‌آید اهواز می‌ماند و اینقدر به خودش سخت می‌گیرد هیچ وقت دعا نمی‌کرد زخمی‌ بشود و تیر به پایش بخورد. هر کس می‌آمد مصطفی می‌خندید و می‌گفت: «غاده دعا کرده من تیر بخورم و دیگر بنشینم سر جایم».
 
 
قرار نبود برگردد... من امشب برای شما برگشته‌ام
 
 
- نه مصطفی تو هیچ وقت به خاطر من برنگشته‌ای برای کارت آمدی
 
 
- امشب بر گشتم به خاطر شما از احمد سعیدی بپرس من امشب اصرار داشتم به اهواز برگردم هواپیما نبود. تو می‌دانی من در همه عمرم از هواپیمای خصوصی استفاده نکرده‌ام ولی امشب اصرار داشتم برگردم، با هواپیمای خصوصی آمدم که اینجا باشم... .
 
 
وارد اتاق شدم دیدم مصطفی روی تخت دراز کشیده فکر کردم خواب است او را بوسیدم. مصطفی روی بعضی چیزها حساسیت داشت یک روز که آمدم دمپایی‌هایش را بگذارم جلوی پایش خیلی ناراحت شد دوید دو زانو شد و دست‌هایم را بوسید... آن شب خیلی تعجب کردم که وقتی حتی پایش را بوسیدم تکان نخورد احساس کردم بیدار است اما چیزی نمی‌گوید چشم‌هایش را بسته بود... و گفت: «من فردا شهید می‌شوم» ... ولی من می‌خواهم شما رضایت بدهید اگر رضایت ندهید شهید نمی‌شوم ... من فردا از اینجا می‌روم و می‌خواهم با رضایت کامل شما باشد... آخر رضایتم را گرفت ... نامه‌ای داد که وصیتش بود گفت تا فردا باز نکنید.
 
 
چرا داشت با فعل گذشته به مصطفی فکر می‌کرد؟ مصطفی که کنار اوست. نگاهش کرد. گفت: «یعنی فردا که بروی دیگر تو را نمی‌بینم؟» مصطفی گفت :«نه» غاده در صورتش دقیق شد و بعد چشمهایش را بست گفت: «باید یاد بگیرم، تمرین کنم چطور صورتت را با چشم بسته ببینم» یقین پیدا کردم که مصطفی امروز اگر برود دیگر بر نمی‌گردد. دویدم و کلت کوچکم را بر داشتم آمدم پایین. نیتم این بود مصطفی را بزنم، بزنم به پایش تا نرود ... مصطفی در اتاق نبود... .
 
 
...بعد بچه‌ها آمدند که ما را ببرند بیمارستان گفتند دکتر زخمی‌ شده، من بیمارستان را می‌شناختم وارد حیاط که شدیم من دور زدم رفتم طرف سردخانه. می‌دانستم که مصطفی شهید شده و در سردخانه است زخمی ‌نیست.
 
 
من آگاه بودم که مصطفی دیگر تمام شد... .
 
 
احساس می‌کردم خدا خطرات زیادی رفع کرد به خاطر مرد صالحی که یک روز قدم زد در این سرزمین به خلوص ... مصطفی ظاهر زندگیش همه سختی بود. واقعا توی درد بود مصطفی. خیلی اذیت شد. شب‌ها گریه می‌کرد راه می‌رفت ..بیدار می‌ماند ..آن لحظه در سردخانه وقتی دیدم مصطفی با آن سکینه خوابیده، آرامش گرفتم.
 
 
چون ما در تهران خانه نداشتیم، در مسجد محل، محله بچگی‌اش غسلش داده بودند و او با آرامش خوابیده بود من سرم را روی سینه‌اش گذاشتم و تا صبح در مسجد با او حرف زدم ... .
 
 
تا ظهر مراسم تمام شد و مصطفی را خاک کردند. آن شب باید تنها برمی‌گشتم آن لحظه احساس کردم که مصطفی واقعا تمام شد... . بعد از شهادت مصطفی از خانه بیرون آمدم چون مال دولت بود هیچ چیز جز لباس تنم نداشتم حتی پول نداشتم خرج کنم ... .
 
 
... هر شب را یکجا می‌خوابیدم و بیشتر در بهشت زهرا کنار قبر مصطفی ... .
 
 
از لبنان که آمدیم هرچه داشتیم گذاشتیم برای مدرسه و در ایران هم که هیچ ... .
 
 
می‌گفت دوست دارم از دنیا بروم و هیچ نداشته باشم جز چند متر قبر و اگر این را هم یکجور نداشته باشم بهتر است ...
 
 
خدایا من از تو یک چیز می‌خواهم با همه اخلاصم که محافظ غاده باش و در خلا تنهایش نگذار! من می‌خواهم که بعد از مرگ او را ببینم در پرواز. خدایا! می‌خواهم غاده بعد از من متوقف نشود و می‌خواهم به من فکر کند مثل گلی زیبا که در راه زندگی و کمال پیدا کرد و او باید در این راه بالا و بالاتر برود. می‌خواهم غاده به من فکر کند، مثل یک شمع مسکین و کوچک که سوخت در تاریکی تا مرد و او از نورش بهره برد برای مدتی بس کوتاه.
 
 
می‌خواهم او به من فکر کند، مثل یک نسیم که از آسمان روح آمد و در گوشش کلمه عشق گفت و رفت به سوی کلمه بی‌نهایت.
 
 
خانم غاده چمران بعد از شهادت ایشان خواب او را می بینند و این گونه تعریف می کنند:"مصطفی" در صندلی چرخ داری نشسته بود و نمی توانست راه برود دویدم و پرسیدم :مصطفی چرا این طور شدی؟ ،گفت:شما چرا گذاشتید من به این روز برسم،چرا سکوت کردید؟،پرسیدم :مگر چه شده؟،گفت:برای من مجسمه ساخته اند ،نگذار این کار را بکنند برو آن را بشکن.
 
 
بعد از اینکه این خواب را دیدم پرس و جو کردم و شنیدم که در دانشگاه شهید چمران اهواز از مصطفی مجسمه ساخته اند.وسپس می گوید:این که خواب مجسمه چمران را دیدم این است.
 
 
... گاهی فکر می کنم اگر همه ی ایران را به نام چمران می کردند این، دلم خوش می کند؟ آیا این یک لحظه از لبخند مصطفی، از دست محبت مصطفی را جبران می کند، هرگز! اما وقتی دانشگاه شهید چمران مثل چمران را بپروراند، چرا.
 
 
مصطفی کسی نیست که مجسمه اش را بسازند و بگذارند. این یک چیز مرده است و مصطفی زنده است. در فطرت آدم ها، در قلب آن ها است. آدم ها بین خیر و شر درگیرند و باید کسی دستشان را بگیرد، همانطور که خدا این مرد را فرستاد تا مرا دست گیری کند.
 
در تهران که تنها بودم نگاه می کردم به زندگی که گذشت و عبور کرد. من کجا؟ ایران کجا؟ من دختر جبل عامل و جنوب لبنان! من همیشه می گفتم اگر مرا از جبل عامل بیرون ببرند می میرم، مثل ماهی که بیفتد بیرون آب. زندگی خارج از لبنان و شهر صور در تصور من نمی آمد.
 
به مصطفی می گفتم « اگر می دانستم انقلاب پیروز می شود و قرار به برگشت ما به ایران و ترک جبل عامل است نمی دانم قبول می کردم این ازدواج را یا نه.» اما آمدم و مصطفی حتی شناسنامه ام را به نام «غاده چمران» گرفت که در دار اسلام بمانم و برنگردم و من، مخصوصا وقتی در مشهد هستم احساس می کنم خدا به واسطه این مرد دست مرا گرفت، حجت را بر من تمام کرد و از میان آتشی که داشتم می سوختم بیرون کشید. . . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۴۷
محمد ثقفی

سوختن قسمت این خانواده شد یاری کنید

سایت خیریه همت نوشت: 

این فراخوان شرح مختصری از وضعیت آسیب دیدگان سانحه سوختگی ساکن در کوره آجرپزی در محدوده جاده ساوه تهران است.

یک خانواده ۶ نفره ساکن یک اتاقک کاهگلی حدود ۲۰ متری در کوره پزخانه ای در محدوده جاده ساوه ۲فروردین امسال دچار سانحه سوختگی می شوند.

این خانواده شامل مادربزرگ، مادر(۳۵ساله)، ۳ پسر( ۱۶-۱۱ و۶ ساله) ودختر۱۴ساله آنهاست.

پدر خانواده فوت کرده شش سال قبل فوت کرده و تنها درآمد خانواده کارگری پسر ۱۶ساله آنها است.

آنها مستاجر این اتاقک هستند با یک و نیم میلیون ودیعه و اجاره ماهیانه ۶۰ هزار تومان.

سانحه سوختگی با واژگون شدن  ظرف آب جوشی که برای گرم شدن محیط اتاقک مورد استفاده قرار می گرفته است منجر به آسیب دیدگی مادر و دو پسر ۶ و ۱۱ ساله می شود.

پس از این اتفاق اعضای خانواده به بیمارستان شهدای یافت آباد منتقل می شوند و اقدامات درمانی بر روی آنها شروع می شود.

پسر ۶ ساله از بقیه کمتر دچار ضایعه شده و سوختگی وی مربوط به ناحیه کمر به پایین بدن است که جزئی بوده و درحال بهبودی است.

پسر ۱۱ ساله در ناحیه زیر بغل و پهلو و دست چپش دچار سوختگی نسبتا شدید شده است که باید تحت عمل جراحی قرار گیرد.

مادر خانواده هم به دلیل نوع لباس از بقیه بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته و از کتف تا زانوهای وی  به شکل دردناکی دچار سوختگی شده است.

به علت وخامت حال مادر خانواده، دوره بستری او در بیمارستان ۱۲ روز به طول می انجامد و فرزندان خانواده به دلیل مشکلات مالی علی رغم نیاز به ادامه بستری، به خانه فرستاده می شوند.

هزینه بستری مادر خانواده در این ۱۲ روز جمعا به مبلغی در حدود ۸ میلیون تومان می رسد که با پس انداز یک و نیم میلیونی پسر بزرگ خانواده و مابقی بوسیله قرض از دیگران تامین شده است.

بعد از مرخص شدن مادر از بیمارستان اقدامات درمانی در خانه ادامه پیدا می کند. اقدامات پرهزینه ای  که تا کنون حدود ۲میلیون تومان خرج برداشته است.

به علت عدم ترمیم بافت های سوخته پسر ۱۱ ساله باید یک عمل پیوند بر روی او انجام شود.

براساس اعلام نظر پزشکان مادرخانواده نیز نیازمند جراحی است علاوه بر نیاز به تامین هزینه های دارو و پانسمان های مجدد که متاسفانه سرسام آور است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۴۴
محمد ثقفی

پزشکی پس از زایمان زن مسلمان، اسلام آورد

وضع حمل یک زن عربی مسلمان، توسط یک پزشک زن آمریکایی، باعث تحول بزرگی در زندگی این زن و مسلمان شدن وی شد.

به گزارش جهان به نقل از ایسنا،‌ روزنامه "الأنباء" نوشت: یک پزشک متخصص زنان و زایمان آمریکایی،‌ در پی کمک به زایمان یک زن مسلمان،‌ با اسلام و دستورات آن آشنا شده و به دین مبین اسلام روی آورد.
 
داستان مسلمان شدن این پزشک از آنجا شروع می‌شود که چند ساعت پیش از کمک به زایمان زن مسلمان، به وی می‌گوید که به تنهایی قادر به وضع حمل وی نیست و یک پزشک مرد او را همراهی خواهد کرد.
 
زن باردار با شنیدن این سخن فریاد کشید و گفت: باید تنها پزشک زن فرزند مرا به دنیا آورد.
 
پزشک متخصص از رفتار زن باردار متحیر شد و دلیلش را از وی پرسید؟ زن مسلمان نیز در پاسخ گفت: در طول عمرم کسی به جز محارم من، چهره مرا ندیده است. پزشک نیز درخواست او را پذیرفت و خود عملیات زایمان وی را انجام داد.
 
فردای روز تولد کودک،‌ وقتی پزشک وارد اتاق زن شد، تا برخی نکات لازم پس از وضع حمل را به او بگوید تا دچار مشکل نشود؛ مانند اینکه تا 40 روز پس از ولادت فرزند، روابط زناشویی نداشته باشد،‌ چرا که خطر التهاب رحم را بیشتر می‌کند، زن در پاسخ گفت: کاملا به مسئله آگاهی دارم و آن را از قرآن کریم آموخته‌ایم.
 
پزشک وقتی این مطلب را شنید به شدت حیرت زده شد. چرا که معتقد بود پزشکان در طول سال‌های متوالی به این نتیجه علمی رسیده‌اند، در حالی که اسلام از صدها سال قبل به این نکته اشاره کرده بود.
 
البته این پایان حیرت‌های این پزشک آمریکایی نبود. او زمانی که می‌خواست به پدر کودک بگوید که کودک را به هنگام خواب به سمت راست بخواباند،‌ پدر کودک گفت: این مسئله را می‌داند،‌ چرا که احادیث به آنها اشاره کرده است.
 
همه این مسائل باعث شد این پزشک به آموزه‌های دین اسلام که از قرن‌ها پیش آن را به مسلمانان آموخته و علم جدید تنها به بخشی از آن دست یافته مشتاق‌تر شود.
 
همین امر باعث شد که وی به نزدیک‌ترین مرکز اسلامی نزد منزلش برود و تحقیقاتش را درباره اسلام آغاز کند.
 
وی در تحقیقاتش از علماء اسلام کمک گرفت و با برخی مسلمانان آمریکایی دیدار و درباره اسلام صحبت کرد.
 
اینگونه یک پزشک آمریکایی مسلمان شد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۴۳
محمد ثقفی

آغاز ثبت‌نام اعتکاف آستان حضرت عبدالعظیم(ع)

ثبت‌نام در مراسم اعتکاف در حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) از ۲۳ فروردین ماه آغاز شده و متقاضیان تا ۲۰ اردیبهشت ماه سال جاری، فرصت ثبت‌نام دارند. اسامی منتخبان پس از قرعه کشی در روز ۲۲ اردیبهشت، اعلام می‌شود.

به گزارش تسنیم، ثبت‌نام در مراسم اعتکاف بارگاه ملکوتی حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) از 23 فروردین ماه آغاز شده و متقاضیان تا 20 اردیبهشت ماه سال جاری، برای ثبت‌نام فرصت دارند.
 
افراد متقاضی برای ثبت‌نام در اعتکاف مسجد جامع حضرت عبدالعظیم می‌توانند با مراجعه به پایگاه اطلاع رسانی این آستان به نشانی www.abdulazim.com برای حضور در این مراسم معنوی ثبت‌نام کنند.
 
این ثبت‌نام، ثبت‌نام اولیه محسوب می‌شود و با توجه به پیش بینی تعداد بالای متقاضیان، اسامی منتخبان پس از قرعه کشی در روز 22 اردیبهشت ماه سال جاری، اعلام و برابر جدول زمان‌بندی درج شده افراد منتخب می‌توانند با مراجعه به آستان ثبت نام قطعی خود را انجام دهند.
 
مراسم اعتکاف آستان حضرت عبدالعظیم(ع) مانند سال‌های گذشته ویژه آقایان است و محدود بودن مکان موجب شده مسئولان این آستان نتوانند پذیرای بانوان در مراسم اعتکاف باشند.
 
مراسم اعتکاف آستان حضرت عبدالعظیم(ع) همه ساله هم زمان با ایّام البیض ماه رجب در مسجد جامع آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) با برنامه های متنوع مذهبی و با حضور سخنرانان و مداحان اهل بیت عصمت و طهارت برگزار می شود برای حدود 400 نفر از آقایان برگزار می‌شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۲ ، ۰۶:۱۸
محمد ثقفی

اسرار تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام)

تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار استکه به بخشی از آن می پردازیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛

نجات از شقاوت

تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جمله‏ ى آنها نجات یافتن از شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همه‏ ى انسانها را آگاه یا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامه‏ هایشان را در جهت وصول به آن پى‏ ریزى مى‏ کنند، مسئله‏ ى رسیدن به سعادت و گریز از شقاوت است. 

منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مى ‏دهد و راه هدایت مى‏ پیماید، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مى‏ گیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئله ‏اى است که همه‏ ى آنان که به خود آمده‏ اند، از آن مى‏ ترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مى‏ گذرانند از آن نیز به غفلت به سر مى‏ برند. 
  
لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مى‏ کنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مى ‏نمایند. مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است. 

از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم. امام صادق(علیه‏ السلام) در این رابطه مى‏ فرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(1)؛ اى ابا هارون! ما بچه‏ هاى خود را همانطور که به نماز امر مى‏ کنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مى‏ کنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بنده‎ای که بر آن مداومت نموده است. 

و نیز از این حدیث شریف استفاده مى‏ شود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند.

دورى شیطان و خشنودى خدا

شیطان همواره دشمن دیرینه‏ ى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از حیله‏ ها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خورده‏ ى انسان است تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند. از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس شیطانى است. بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفس ‏زنان تسلیم شوند، و عده‏ اى اندک در تلاش ‏اند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد. 

وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و عبادت‎هاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع کسب رضایت و خشنودى حق تعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است. 

یکى از راه‎هایى که مى‏ تواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه‏(علیهاالسلام) است. امام باقر (علیه‏السلام) مى‏ فرماید: «من سبح تسبیح فاطمه علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى الرحمان»(2)؛ هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مى ‏گیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مى ‏نماید.

از امام صادق(علیه‏ السلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود مى‏ خوابد، فرشته‏ ی بزرگوارى و شیطان سرکشی به سوى او مى‏ آیند، پس فرشته به او مى‏ گوید: 
روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مى‏گوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را مى‏ راند و از او دور مى‏ کند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مى‏کند، پس باز شیطان مى‏ آید و او را امر به گناه مى‏ کند و ملک او را به خیر امر مى‏ کند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مى‏ کند و حق تعالى عبادت تمام آن شب را در نامه ‏ى عملش مى‏ نویسد.(3)

برائت از دوزخ و نفاق
 
بنا بر روایت امام صادق(علیه‏السلام)، تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از جمله‏ ى ذکر کثیرى است که خداوند در قرآن کریم یاد فرموده است: 
«تسبیح فاطمة الزهراء علیهاالسلام من الذکر الکثیر الذى قال الله عز و جل: «واذکروا الله ذکرا کثیرا.» و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: «من اکثر ذکر الله عز و جل احبه الله و من ذکر الله کثیرا کتبت له برائتان؛ برائة من النار و برائة من النفاق»(4)؛ هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم، و دیگرى برائت از نفاق و دورویى.

لذا تسبیحات صدیقه‏ ى طاهره اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مى‏ گردد.

پی‎نوشت‎ها
1ـ فروع کافى، کتاب الصلاه، ص 343، ح 13. 
2ـ وسائل الشیعه، ج 4، ص 1023، ح 3. 
3ـ شیطان دشمن دیرینه‏ى انسان، محمد نصیرى، ص 136. 
4ـ اصول کافى، ج 2، ص 499، ح 3.
برچسب ها: اسرار ، تسبیحات ، حضرت ، زهرا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۲ ، ۰۶:۰۳
محمد ثقفی


واقعیات شگفت انگیز در قرآن
 
دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده‌ است که قید می‌کند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.
گرچه این مسئله از نظر صرف‌و‌نحو دستوری بی‌اشکال است اما واقعیت اعجاب‌آور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده می‌شود 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده می‌شود هم 24 مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بی‌اشکال است، یعنی 24=24.
با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نموده‌است که این مسئله درمورد همه چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق می‌کند. به کلماتی که دفعات به‌کار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:
دنیا 115 / آخرت 115
ملائک 88 / شیطان 88
زندگی 145 / مرگ 145
سود 50 / زیان 50
ملت (مردم) 50 / پیامبران 50
ابلیس 11 / پناه جستن از  شر ابلیس 11
مصیبت 75 / شکر 75
صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان) 17 / مردگان (مردم مرده) ١٧
مسلمین 
۴١ / جهاد ۴١
طلا 8 / زندگی راحت ٨
جادو 
۶٠ / فتنه ۶٠
زکات ٣٢ / برکت ٣٢
ذهن 
۴٩ / نور ۴٩
زبان ٢
۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵
آرزو ٨ / ترس ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ /  تبلیغ کردن ١٨
سختی ١١
۴ / صبر١١۴
محمد (صلوات الله علیه) 
۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴
مرد ٢
۴ / زن ٢۴
همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:
نماز 5،   ماه ١٢، روز ٣
۶۵
دریا  ٣٢، زمین (خشکی) ١٣
دریا +  خشکی = 45=13+32
دریا = %1111111/71= 100 × 45/32
خشکی = % 88888889/28 = 100 × 45/13
دریا + خشکی = % 00/100
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب 111/71% و خشکی 889/28 %  از کره زمین را فراگرفته است.
آیا همه اینها اتفاقی است؟
سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟ قرآن هم دقیقاً همین را بیان می‌کند.
این متن را برای همه دوستان و مسلمانانی که می‌شناسید بفرستید. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۴۳
محمد ثقفی

 

برنامه های حاج منصور ارضی

مهدیه امام حسن مجتبی

علیه السلام

هیئت رزمندگان اسلام

از 23 تا 29 فروردین ساعت ۵:۳۰ تا ۷ صبح با زیارت عاشورا

مکان:

میدان سعدی خیابان استقلال حسینیه صنف لباس فروش 
و صبح روز شهادت ساعت ۹ صبح خیابان ولی عصر عج بالاتر از چهار راه گمرک بعد از مهدیه کوچه مهدیه

حسینینه بیت الزهرا سلام الله علیها

سخنران:

حجت الاسلام حائری زاده
مداح:

سعید حدادیان و کربلایی محمد حسین حدادیان
زمان:
22 لغایت 24 فروردین از ساعت ۰۵:۳۰

مکان:

خیابان آزادی بعد از یادگار امام مهدیه امام حسن مجتبی علیه السلام

سخنران:

حجت الاسلام سید حسین مومنی

مداح:

حاج سعید حدادیان ، کربلایی محمد حسین حدادیان

زمان:

پنجشنبه 22 فروردین تا 27 فروردین از نماز مغرب
مکان:
بزرگراه بسیج خیابان شهید رحیمی حسینیه شهدای بسیج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۳۰
محمد ثقفی

«شاه کلید» شیخ نخودکی برای خوشبختی

مرحوم آیت‌الله حسنعلی اصفهانی مشهور به «شیخ نخودکی» در طول 8 دهه عمر پربرکت خود کرامات بسیاری را رقم زد که مهم‌ترین آن‌ها تشرّف نزد امام علی‌بن موسی‌الرضا(ع) است. این کرامت‌ها در سایه انس با قرآن و خواندن نماز اول وقت حاصل شد.

به گزارش وبگاه بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) www.shamstoos.ir، در قدیم که شهر مشهد مقدس به گستردگی کنونی نبود،‌ روستای معروفی به نام «نخودک» کنار آن قرار داشت که شهرت خود را مرهون «شیخ حسنعلی اصفهانی» مشهور به شیخ نخودکی است.
 
این عارف، فقیه و فیلسوف بزرگ متولد سال 1241 در اصفهان است و از اساتید مشهور وی می‌توان میرزا جهانگیر خان قشقایی را نام برد. آیت‌الله نخودکی در مقطعی نیز با شهید مدرس هم‌حجره‌ای بوده است.
 
اما بیشترین شهرت شیخ نخودکی به دلیل کرامات اوست که از جمله آن‌ها می‌توان به تشرف نزد حضرت خضر نبی و امام رضا علیهما السلام اشاره کرد. وی همچنین دارای قدرت‌های ماورائی از جمله طی‌الارض، آگاهی از غیب، چشم برزخی،‌ دم مسیحایی و ... بود. او این قدرت‌های الهی را با تهجد، توکل، شب‌زنده‌داری، خواندن نماز اول وقت و انس با قرآن به دست آورده بود. مرحوم آیت‌الله کشمیری در این باره می‌گوید: مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی تا چهار سال در مشهد مقدس، هر شب تا صبح قرآن را ختم و به امام رضا(ع) هدیه می‌کرد تا به آن مقامات رسید.
 
از دیگر کرامات شیخ نخودکی این بود که زمان وفات خود را پیش‌بینی کرد و همان‌طور که وعده داده بود، در روز یکشنبه هفتم شهریور 1321 در سن هشتاد سالگی به جوار حق شتافت و طبق وصیتی که کرده بود،‌ در صحن عتیق روبروی ایوان طلا در حرم مطهر رضوی تدفین شد.
 
* نماز اول وقت «شاه کلید» است
 
مرحوم شیخ بر خواندن نمازهای روزانه در اول وقت تأکید بسیار داشت و این نخستین وصیت او به فرزند خویش بود. این عارف حقیقی می‌گفت: اگر آدمی یک اربعین به ریاضت پردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین، «هَبَاء مَّنثُورًا» خواهد شد. (اشاره به آیه 23 سوره فرقان و به معنای پراکنده‌شدن ذرات غبار در هوا)
 
جناب شیخ فرزندش را بر تهجد و نماز شب سفارش می‌کرد و می‌گفت: «بدان که در راه حق و سلوک این طریق، اگر به جایی رسیده‌ام، به برکت بیداری شب‌ها و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است، ولی اصل و روح همه این اعمال، خدمت به ذراری (فرزندان) ارجمند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است.»
 
نقل است جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت: سه قفل در زندگی‌ام وجود دارد و سه کلید از شما می‌خواهم! قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
 
 شیخ نخودکی فرمود: برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان!
 
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟!
 
شیخ نخودکی فرمود: نماز اول وقت «شاه کلید» است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۲۵
محمد ثقفی

الیس الصبح بقریب(1)

آخر الزمان

آیا ظهور نزدیک است؟

 

چه خوشست بوی عشق از نفس نیازمندان         دل از انتظار خونین دهن از امید خندان

بنا بر نص صریح قرآن کریم، هنگامی که حضرت موسی(علیه السلام) بر آن شد که برای ملاقات و مناجات با پروردگار خویش آهنگ کوه طور نماید، قوم خویش(بنی اسراییل ) را فراخواند و آنان را وعده کرد که تا پایان سی روز آینده به سوی ایشان باز خواهد گشت و آنگاه که خداوند متعال ده روز دیگر بر آن سی روز افزود عده ای از بنی اسرائیل گفتند موسی (علیه السلام) خلف وعده کرده و این مسأله زمینه ساز فتنه سامری و گوساله پرستی قوم یهود گردید. (الأعراف/142)

با توجه به پیامها و عبرتهای موجود در آیه یاد شده باید گفت یکی از آفتها و آسیبهایی که می تواند به منزله یک تهدید برای نهضت انسان ساز و امید آفرین مهدویت به شمار رود مسأله "توقیت" یا تعیین وقت واقعه ظهور است.

 

به فراست می توان دریافت که مسأله "توقیت" اساسا بر خلاف فلسفه و مفهوم واقعی انتظار فرج است و ای بسا منتظران را سرخورده، دلسرد و ناامید سازد و یا اینکه در اصل اعتقاد ایشان به پدیده ظهور خدشه وارد آورد. چه آنکه وقتی گفته می شود ظهور در فلان زمان مشخص حتما واقع خواهد شد ولی در زمان وعده شده ظهور تحقق نپذیرد آنگاه فرد منتظر افزون بر اینکه ممکن است ایمان خویش را نسبت به اصل ظهور منجی از دست دهد سرشکسته، مأیوس و ناامید نیز خواهد شد. از سوی دیگر چنانچه گفته شود ظهور تا فلان زمان خاص به وقوع نخواهد پیوست آنگاه فرد منتظر به خیال اینکه هنوز تا زمان ظهور فرصت کافی در اختیار دارد تلاش خویش را برای دستیابی به آمادگی لازم برای واقعه ظهور فروخواهد گذاشت.

 این روزها در برخی از محافل دینی به نقل از مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بهجت، (دامت برکاته) گفته می شود که ایشان در قبال سوالی مبنی بر بشارتهایی درباره ظهور فرموده اند که ظهور نزدیک است؛ آنقدر نزدیک که حتی افراد سالخورده نیز می توانند به درک واقعه ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) امیدوار باشند.

بدینسان می توان گفت کارکرد حقیقی انتظار در عصر غیبت در گرو عدم تعیین وقت خاص برای واقعه ظهور می باشد.

از همین روست که در کثیری از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعای تعیین وقت ظهور برابر با "کذب" خوانده شده و شیعیان مأمور به تکذیب این مدعیان گردیده اند. چنانکه در توقیع مبارک امام زمان علیه السلام به "اسحاق بن یعقوب" آمده است:

 "... و اما ظهور الفرج فإنه إلی الله تعالی ذکره و کذب الوقّاتون"(3)

 (و اما آشکار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالی است و وقت گزاران دروغزنانی بیش نیستند)

البته نهی از "توقیت" نباید منجر به این شود که شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده ای دور از دسترس و مستقل از اراده خویش،که در آینده ای محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلکه  باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمی خویش ببینند و این همان چیزی است که در برخی مجامع روایی و پاره ای از متون دینی بدان تصریح شده است چنانکه در دعای "عهد" آمده است:

"... اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا"(4)

(پروردگارا! با حضور ولی خود اندوه را از دلهای این امت بزدای ودر ظهور وی شتاب کن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور می انگارند و لی ما ان را نزدیک می بینیم)

 

بنا بر آنچه گذشت گفتنی است این روزها در برخی از محافل دینی به نقل از مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی بهجت، (دامت برکاته) گفته می شود که ایشان در قبال سوالی مبنی بر بشارتهایی درباره ظهور فرموده اند که ظهور نزدیک است؛ آنقدر نزدیک که حتی افراد سالخورده نیز می توانند به درک واقعه ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) امیدوار باشند. (این نقل قول را از زبان آیت الله ناصری از اینجا بشنوید).

راقم این سطور از یک سو در امین و ثقه بودن این علمای فرزانه ذره ای تردید ندارد. از سویی دیگر ظاهر این سخن ممکن است با پاره ای از احادیث منقول از اهل بیت علیهم السلام(روایتهایی که با عنوان "توقیت" شهرت یافته‌اند(5)) سازگار نیفتد بنابراین دیدگاه معقول و روی آورد منطقی در قبال مساله یاد شده چیست؟

 

به عقیده ما نمی توان و نباید از سر شتابزدگی و با اخذ موضع عجولانه، شأن و منزلت برخی از سرمایه ها و ذخیره های علمی و معنوی این کشور را زیر سوال برده آنها را در عداد وقت گزاران امر ظهور و مصادیقی برای این گونه روایتها به شمار آورد بلکه می بایست آنجا که سخنی چنین تامل برانگیز( آنهم به نقل از عالمی فرهیخته و دانشمند که خود بیش و پیش از ما بر اینگونه روایات اطلاع و اشراف کامل دارد) مطرح می شود تمام سعی و دقت خویش را در فهم صحیح مراد و مقصود گوینده به کار بندیم.

به فراست می توان دریافت که مسأله "توقیت" اساسا بر خلاف فلسفه و مفهوم واقعی انتظار فرج است و ای بسا منتظران را سرخورده، دلسرد و ناامید سازد و یا اینکه در اصل اعتقاد ایشان به پدیده ظهور خدشه وارد آورد.

و اما رهیافت معقول و پاسخ به سوال مزبور در گرو تقدیم چند مقدمه است:

یکم:

 همانگونه که غیبت بر دو گونه است: غبیت صغری و غیبت کبری؛ ظهور نیز بر دو گونه است: ظهور اصغر و ظهور اکبر.

منظور از ظهور اکبر همان فرج حقیقی و تحقق حکومت عدالت محور آخرین حجت خدا در دوران آخر الزمان است اما مراد از ظهور اصغر، تحقق پاره ای از نشانه های آخر الزمان نظیر رویدادهای اجتماعی همانند قیامها و جنگها، وبرخی حوادث طبیعی همچون زلزله، سیلابها، خسوف و کسوف غیر عادی، و نیز برخی نشانه های خاص می باشد که در برخی کتب مانند کتاب"عصر ظهور" تألیف عالم فرزانه آیت الله کوران به تفصیل تبیین و بررسی شده است.

دوم:

وقوع برخی از نشانه های یاد شده حتمی است بدین معنا که تا این نشانه ها تحقق نپذیرد ظهور واقع نخواهد شد. برخی نشانه ها نیز محتمل الوقوعند.

سوم:

هر یک از نشانه های یاد شده به تنهایی در حکم معدّات (6) و به منزله علت ناقصه (7) برای تحقق ظهور اکبر انگاشته می شوند اما اراده و فعل انسانها به عنوان جزء اخیر علت تامه (8)در تحقق ظهور اکبر نقشی سرنوشت ساز و تعیین کننده دارد لذا در شماری از روایات، یکی از وظایف خطیر منتظران در عصر غیبت دعا و استغاثه به محضر ربوبی به منظور تعجیل در امر فرج معرفی شده است؛ و حضرت حجت علیه السلام خود راز گشایش این مسأله را به ما آموخته اند آنجا که درتوقیع صادر شده از ناحیه حضرتش می فرمایند:

"... و اکثرو الدعا لتعجیل الفرج فإن ذلک فرجکم" (9)

(... تا می توانید برای تعجیل در فرج دعا کنید چرا که فرج شما همان است.)

 

نتیجه گیری:

قدر مسلم پاره ای از نشانه های ظهور در عصر حاضر تحقق یافته است. ظهور این نشانه ها(ظهور اصغر) نوید بخش قریب الوقوع بودن ظهور اکبر است لکن اراده و فعل آدمیان می تواند در کنار سایر اسباب، موجب تسریع و یا تاخیر آن گردد.

 

پایان بخش نوشتار حاضر تذکار این نکته است که:

توقیت یاد شده از ناحیه علمای اعلام آن توقیت معهود در روایات نیست چرا که آن توقیت، تعیین زمان خاص الخاص و وقت دقیق برای امر ظهور است و این نحوه توقیت از کلام این بزرگان استنباط نمی شود.

 

                                                                                                                                          سایت تبیان      

شکوری؛ کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی


پی نوشت ها:

1- هود/81

2- با استفاده از مقاله"زمزمه های ظهور" نوشته شفیعی سروستانی

3- صدوق، محمدبن على بن الحسین، کمال‌‌الدین و تمام‌‌النعمة، ج‌‌2، ص‌‌483، ح‌‌4; طوسى، محمد بن الحسن، همان، ص‌‌176.

4- مفتیح الجنان، دعای عهد

5- منظور روایتهایی است که مفاد کلی آنها این است که هر کس برای امر ظهور حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف وقتی تعین کند دروغزنی بیش نیست از جمله : حضرت مهدی حجت بن الحسین (ع) به سفیر خود نوشتند: فدایت ارشاد کناد و ثابت دارد و نگهداریت از فرماید: سئوال از منکرانی که از خاندان وپسرعموهای من می باشند کرده بودی بدانکه میان خدای عزوجل و میان کسی قرابتی نیست و هر کس مرا انکار کند از من نیست و راه او را راه پسر نوح (ع) خواهد بود و اما راه عمویم جعفر و فرزندش راه برادران یوسف (ع) است و اما مالهای شما را ما نمی پذیریم مگر برای آنکه پاک شوید و هر که خواهد برساند و هر که خواهد ببرد و قطع کند و آنچه خدا به ما داده بهتر از آن چیزی است که به شما داده و اما ظهور فرج آن امرش با خدا است و وقت گذاران دروغ می گویند. (بحار ج 53 ص 3، یوم الخلاص ص 204). و یا روایت های دیگری چون:""کذب الوقاتون، انا اهل بیت لانوقت " و " کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون " در جای دیگری فرموده اند:خداوند  اراده کرده است که با وقت تعیین کنندگان، مخالفت ورزد: " والی اللهِ اَن یخالفَ وقتَ الموقّتین"  (اصول کافی جلد 1 صفحه 368 )  

6- اموری که زمینه ساز ظهور پدیده ای خاص می باشند.

7- در اصطلاح اهل فلسفه علت ناقصه، به شیء مؤثر در پیدایش معلول اطلاق می شود به عنوان مثال در پیدایش یک نهال مجموعه ای از عوامل با یکدیگر همکاری می کنند نظیر آب، خاک، نور خورشید، کود، باغبان و... هر یک از این عوامل به تنهایی در حکم علت ناقصه(علت تأثیر گذار) برای پیدایش معلول(نهال) به شمار می روند.

8-   اگر تحقق یک شیء مشروط به شرایطی چند باشد؛ در صورت تحقق مجموع آن شرایط اصطلاحا گفته می شود که علت "تامه" شد ه است و در این صورت پیدایش معلول ضروری و اجتناب ناپذیر خواهد بود. حکیمان بر این باورند که اراده در افعال آدمیان آخرین شرط ظهور فعل(جزء اخیر علت تامه) به شمار می رود. 

9-  مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌‌53، ص‌‌177.

 

مسابقه ...

با توجه به نوشتار حاضر چه امری در تسریع شدن زمان ظهور نقش تعیین کننده دارد؟
امتیاز این سوال : 1
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۴۹
محمد ثقفی

کشف حجاب دوباره نیکی کریمی+تصویر

alt

به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت:

 

پس از حضور مجدد نیکی کریمی بدون حجاب اسلامی در محافل بین المللی، دبیرخانه جنبش «مقابله با عریانگری در سینمای ایران» بار دیگر در این رابطه اقدام به صدور بیانیه نمود.

به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت، متن این بیانیه به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم 
با صلوات بر محمد و آل محمد(ص)، دبیرخانه «جنبش مقابله با عریانگری در سینمای ایران» با عرض تأسف در مورد ترویج بی قیدی و بی بند و باری هدف دار، توسط برخی از سینماگران کشور، به استحضار می رساند حضور مجدد خانم نیکی کریمی با پوششی منافی عفت و شأن زن مسلمان ایرانی در محافل بین المللی، برنامه ریزی هدف داری از سوی ضد انقلاب است که در صدد عادی سازی و مشروعیت بخشیدن به پروژه کشف حجاب نرم، در جامعه ایران اسلامی می باشد. بها دادن اغراق آمیز به یک بازیگر ساده و متوسط سینمای کشور در قالب فراهم سازی شرایط حضور وی در جشنواره های خارجی و محافل بین المللی، آن هم در نقش یک صاحب نظر و عضوی در هیئت داوران، در واقع بازیگردانی دشمنان نظام برای برجسته سازی یک شخصیت هنری و تبدیل وی به عنوان تریبون ضد ارزش های نظام و اسلام است. تأسف بار این است که در سال گذشته این بازیگر به عنوان داور جشنواره های داخلی نیز برگزیده شده بود.

alt

نیکی کریمی در جشنواره ابوظبی

alt

alt

نیکی کریمی در جشنواره ترکیه

این در حالی است که معاونت سینمایی وزارت ارشاد از لابی گری خود برای حضور سینما و سینماگران ایرانی در عرصه های بزرگ جهانی سخن می گوید. به نظر می رسد، این دست رفتارهای مدیریتی تا کنون عوارضی جز مقبول سازی آکادمی صهیونیستی اسکار و مطرح ساختن یک بازیگر محبوب ضد انقلاب را در پی نداشته و جا دارد، مدیران این عرصه در نحوه عملکرد خود به طور عاجل تجدید نظر نمایند تا بیش از این تمامیت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران خدشه دار نگردد.

 

alt

جای تعجب نخواهد داشت اگر در آینده نزدیک این بازیگر زن سینمای ایران و مورد نظر ضد انقلاب را در تریبون های دشمنان قسم خورده نظام ببینیم که نظیر عناصری همچون گلشیفته فراهانی به نقش آفرینی می پردازد.

لذا از مسئولین مربوطه درخواست می گردد، قبل از آنکه بار دیگر، حرمت و شأنیت بانوان ایرانی و طهارت فرهنگی کشور مورد اهانت قرار گیرد، تدابیری بیندیشند که ضمن حفظسیاستجذب حداکثری، پروژه های جریان های ضد ایرانی را ناکام بگذارند. 
حسبنا الله و نعم الوکیل 
دبیرخانه جنبش مقابله با عریانگری در سینمای ایران

منبع:حدید نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۲۵
محمد ثقفی

ذکری برای رهایی از نگاه به نامحرم

به گزارش رجانیوز به نقل از جهان، جناب شیخ رجبعلی خیاط ذکر « یا خَیرَحَبیبٍ و مَحبوبٍ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ و آلِه» را بعد از دیدن نامحرم موثر و کارساز می دانستند و بارها این ذکر را به اطرافیان توصیه می کردند تا از وسوسه شیطان در امان باشند، می گفتند:


«چشمت به نامحرم می افتد، اگر خوشت نیاید که مریضی! پس اگر خوشت آمد فورا چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز و بگو: یا خیر حبیب... ؛ یعنی خدایا من تو را می خواهم، اینها چیه، این ها دوست داشتنی نیستند ، هر چه نپاید، دلبستگی نشاید...»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۰۷
محمد ثقفی

در این رسم زیبا از رئیس جمهور درس بگیریم

اگر بخواهیم ویژگی های پسندیده نوروز را برشماریم، شاید دید و بازدید نوروزی در صدر آنها جای بگیرد اما با نگاهی به اقدام رئیس جمهور درخواهیم یافت که این رسم پسندیده قابلیت بسیار بالاتری نیز می‌تواند داشته باشد؛ قابلیتی که به دلالیل مختلف شایسته است در وام گرفتن آن از رئیس جمهور شتاب کنیم.
کد خبر: ۳۰۹۸۹۸
تاریخ انتشار: ۰۱ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۰
دکتر احمدی نژاد در اقدامی پسندیده و به غایت زیبا در دو سال اخیر حضور در بین کودکان بی سرپرست را به نشستن در کنار سفره هفت سین منزلش ترجیح داده است؛ این فرصت که گذشت اما هنوز برای پیامبرِ شادی شدن دیر نیست!

به گزارش «تابناک»، روز گذشته و در واپسین ساعات سال 1391، دکتر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور به همراه همسرش در مرکز بهزیستی شبانه روزی حضرت فاطمه (س) کرج حضور یافت و در فضایی عاطفی و صمیمی با کودکان خردسال و نونهال این مجتمع دیدار کرد.

در این دیدار که به مانند دیدار مشابه رئیس جمهور در سال گذشته، با شادی و خنده کودکان همراه بود، رئیس جمهور اسباب بازی هایی را به عنوان هدیه به این کودکان اهدا کرد و در آخر با قرار گرفتن در کنار سفره هفت سین نوروزی، از ایشان پذیرایی کرد.

این اقدام دست کم از چند منظر شایسته تقدیر است؛

نخست آنکه دکتر احمدی نژاد در شرایطی که آخرین تحویل سال را در قامت رئیس جمهور سپری می کرد، با حضور در جمع آینده سازانی که به هر دلیل از نعمت وجود پدر و مادر محروم مانده اند، نه به اندازه حضور یک فرد عادی، بلکه در قد و قواره ریاست جمهوری یک کشور بزرگ به عنوان حامی و پشتیبان این نوجوانان و نونهالان معرفی کرد تا بذر امید در دل کودکانی همانند ایشان، کارمندان مراکزی از این دست و غیره بکارد.

دوم آنکه این دیدار رئیس جمهور را می توان در راستای اقدامات پیشین وی گذاشت؛ آن زمان که تصمیم گرفت خودروی شخصی اش را برای دریافت کمک مالی به بهزیستی به حراج بگذارد -و البته سرانجام ماجرا دست کم از بعد فرهنگ سازی چنگی به دل نزد-، هنگامی که با کودکان بی سرپرست سال را تحویل کرد و پس از آن به کانون اصلاح تربیت سر زد و با نوجوانانِ در حال بازیابی خصایص نیکو دیدار کرد و یا همین اواخر که هدایای دریافتی از سران کشورهای مختلف را باز به منظور کمک به بهزیستی به حراج گذاشت.

اگر این دست کارها وقتی به صورت زنجیری و پیوسته در کنار یکدیگر قرار گیرند، حکایت از پشتوانه فکری رئیس جمهور در این باره داشته و نشان خواهد داد که دکتر احمدی نژاد دست کم فرصت جشن نوروز را به بهترین شکل ممکن برای جلب توجه اقشار مختلف جامعه نسبت به کودکان و نوجوانان محروم مورد استفاده قرار داده و برخلاف حراج هایی که بی شباهت به جشن های نیکوکاری و عاطفه ها نیست، این بار نه از دیدگاه مادی، که از دید معنوی و از منظر مهر و محبت موارد کمتر دیده شده را در معرض دید همگان قرار دهد.

شاید برای درک بهتر ماجرا بهتر باشد که اینگونه تصور کنیم که به عنوان مثال اگر رئیس جمهور برای دیدار با کودکان مرکز بهزیستی شبانه روزی وقتی اختصاص نمی داد، چه قصوری رخ داده و چه نکوهشی می توانست متوجه وی باشد؟ آیا غیر از این است که شنیدن خبر این رویداد ممکن است برای ما و شمایی که کمی احساس گرفتاری و ضیق وقت می کنیم، عامل تحرک بیشتر شده و در نهایت منجر به اقدامی نیک شود؟

اما سومین برآیند مثبتی که از این دیدارهای رئیس جمهور می توان متصور بود، بنا گذاشتن یک رسم نیک در ایام جشن باستانی نوروز است؛ آنجایی که با پیوستن ما و شما به اقدام شایسته رئیس جمهور، دایره مرسوم دید و بازدیدهای نوروزی مان آنقدر وسعت می یابد که از جمع اقوام، دوستان و آشنایان فراتر رفته و به نهادهای حمایتی کشیده می شود. کمترین خاصیتی که برای وقوع این مهم می توان متصور بود، رواج نیکی کردن به یکدیگر در روزگاری است که به هردلیل، اخلاقیات در شرایط خوبی قرار نگرفته و به عنوان مثال، گرانی ها سبب سقوط دومینوی تورم به دست خودمان بر سر خودمان شده است؛ زمانی که گرانی یک کالا به دست ما به سرعت به سایر کالاها تسری می یابد اما شاهدیم که هیچ موج محبتی این گونه تکثیر نمی شود.

اکنون حدود یک روز از آخرین بذر محبتی که رئیس جمهور کاشته می گذرد و البته فرصت تحویل سال در کنار اقشار کم توان تر که از دست رفته است اما تا پایان تعطیلات نوروزی فرصت برای نقش آفرینی ما هست؛ شاید بتوانیم با استفاده از فرصت طولانی تعطیلاتِ پیش رو، تبدیل به پیامبر شادی برای افرادی شویم که سهمشان از شادی کمتر از ماست.


برچسب ها: رئیس جمهور ، نوروز ، دیدار ، کودکان ، بهزیستی ، حراج ، تحویل سال ، دید و بازدید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۲ ، ۱۰:۲۱
محمد ثقفی
عادات آقا مجبتی تهرانی در هنگام تحویل سال

فرزند مرحوم آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی درباره عادات این استاد اخلاق هنگام تحویل سال می‌گوید: ایشان بعد از لحظه سال تحویل مقیّد بودند اولین چیزی که میل می‌کنند، تربت امام حسین‌ علیه‌السلام باشد.
 
به گزارش  فارس، حجت‌الاسلام حسین تهرانی، فرزند مرحوم آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی اخیراً به نقل چند خاطره از پدر خود پرداخت که گویای سیره عملی این استاد اخلاق در ساعات تحویل سال شمسی است. وی در این باره می‌گوید:

حاج‌آقا مقیّد بودند که حتماً برای لحظه سال تحویل در مشهد مقدس باشند. چون زیارت امام رضا‌ علیه‌السلام از زیارت بقیه اهل‌بیت به‌حسب ظاهر سهل‌الوصول‌تر بود، دوست داشتند که ابتدای سال را در حرم ایشان باشند. البته بعضی سال‌ها که لحظه تحویل سال نیمه‌های شب بود، ممکن بود که به حرم نروند، ولی مقیّد بودند که در مشهد باشند.

ایشان همیشه قبل از تحویل سال، مقیّد بودند که 365 مرتبه دعای «یا مقلّب القلوب» را به‌طور کامل بخوانند و برای اینکه این دعاها تا لحظه تحویل سال تمام شود، از یک ساعت قبل از اعلام عید، شروع می‌کردند و مشغول خواندن این دعای شریف بودند.

ایشان بعد از لحظه سال تحویل مقیّد بودند اولین چیزی که میل می‌کنند، تربت امام حسین‌ علیه‌السلام باشد. یعنی حضرت استاد در دو روز از سال، مقیّد بودند که اوّلین چیزی که می‌خورند، تربت امام حسین(ع) باشد؛ یکی عید فطر بود که در ابتدای روز با تربت کربلا افطار می‌کردند و یکی هم نوروز که بعد از تحویل سال، کمی از آن را میل می‌کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۲ ، ۲۰:۵۹
محمد ثقفی
بانویی از جنس «ام وهب» و «خنساء»/ مادر و پسری که رهبر انقلاب را به تجلیل واداشتند

گروه فرهنگی: قریب هزار و چهارصد سال از ظهر روز دهم محرم سال 61 هجری می‌گذرد و اینهمه سال فرصتی کافی در اختیار بشریت گذاشته است تا تاثیرگذاری همه زیبایی‌های آن روز را سالهای بعد به چشم خود ببیند.

دو روز پیش، در روز میلاد بانوی صبر و وقار، پیامبر کربلا، زینب کبری(س) زنی چشم از جهان فرو بست که اگرچه «مریم فرحات» نام داشت اما به القابی چون «ام وهب فلسطین» و «خنساء فلسطین» مفتخر شده بود.

کسی که با دست خود پسر هفده ساله‌اش را بدرقه می‌کند تا با انجام عملیات استشهادی عروج کند، چه کم از ام وهب دارد؛ و کسی که سه پسرش به شهادت رسیده‌اند و یکی دیگر 11 سال است که در اسارت رژیم صهیونیستی‌ست چرا نباید به نام «خنساء» -یکی از زنان صدر اسلام  که دو برادر و چهار فرزند او به دست کفار به شهادت رسیدند و خنساء این شهادتها را برای خود افتخار می‌دانست- خوانده شود.

27 اسفند چنین زنی، پس از چندی تحمل بیماری، به فرزندان شهیدش پیوست.

 

این ملت پیروز می‌شود

جمعه 17 اسفند ماه 1380 ام فرحات یکی دیگر از فرزندانش را برای انجام عملیات شهادت طلبانه آماده می کرد. مادر و فرزند در مقابل دوربین قرار می گیرند. پسر چند قدمی را با اسلحه ای در دست و پیشانی بندی بر سر و لباس نظامی بر تن راه می رود. آنگاه در کنار مادر قرار می‌گیرد و مادر او را می بوسد و در کنار فرزند آمادگی خود را برای شهادت پسر 17 ساله اش اعلام می کند.

پسری که اینچنین با مادر وداع می‌کرد، محمد فتحی فرحات بود که در تاریخ 17 اسفند ماه 1380 طی عملیات شهادت طلبانه در شهرک صهیونیست نشین عتصمونه در جنوب نوار غزه پس از کشتن حدود 7 اشغالگر و زخمی کردن دهها تن دیگر، طی یک درگیری به شهادت رسید.

آخرین وداع ام فرحات با فرزند شهیدش (محمد)

 

چهار روز بعد از آن بود که رهبر انقلاب در درس خارج فقه خود به این حماسه اشاره کرده و فرمودند:

«...بنده‌ منظره‌ اون‌ مادری‌ که‌ با پسرش‌ وداع‌ می‌کرد، دیروز در تلویزیون‌ دیدم‌. بسیار هم‌ دلم‌ پر از غم‌ شد هم‌ دلم‌ پر از امید شد. غم‌ بخاطر اینکه‌ انسان‌ ببیند که‌ دنیای‌ اسلام‌ چه‌ گوهرهای‌ ارزنده‌ای‌ را دارد و نمی‌شناسد مثل‌ اون‌ مادر و دارد و قدردانی‌ نمی‌کند مثل‌ اون‌ پسر. اون‌ مادر می‌گفت‌ اگر صد تا پسر مثل‌ این‌ فرزندم‌ داشته‌ باشم‌ همه‌ را در این‌ راه‌ می‌دهم‌. اینها را نمی‌شناسد دنیای‌ اسلام.‌ این‌ گوهرهای‌ گرانبها را قدر نمی‌داند. غم‌ از این‌ جهت‌ و امید از این‌ جهتی‌ که‌ ملتی‌ که‌ این‌ روحیه‌ درش‌ هست،‌ روحیه‌ آن‌ مادر و آن‌ پسر که‌ می‌آیند جلوی‌ تلویزیون‌ و خودشان‌ را نشان‌ می‌دهند و با هم‌ خداحافظی‌ می‌کنند و این‌ مادر می‌داند که‌ این‌ بچه‌ بناست‌ برود تا دو ساعت‌ دیگر به‌ قتل‌ برسد، این‌ جوان‌ رعنا را می‌فرستد بطرف‌ میدان‌ جنگ‌. ملتی‌ که‌ این‌ شجاعت‌ را دارد این‌ ملت‌ قابل‌ این‌ است‌ که‌ بماند قابل‌ این‌ است‌ که‌ پیروز شود...»

ام فرحات همچنین یکی از اعضای حماس در مجلس قانونگذاری فلسطین بود. فعالیت، رشادت و حماسه آفرینی این مادر فلسطینی چون خاری در چشم صهیونیستها بود تا آنجا که آنها چهار بار منزل وی را بمباران کردند.

 

 

راهی که خون دل مادران فلسطینی بر پای آن ریخته شده است

به همین مناسبت اتحادیه بین المللی امت واحده بیانیه‌ای بدین شرح صادر کرده است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الى ربک راضیة مرضیة فأدخلی فی عبادی وادخلی جنتی

جناب آقای دکتر خالد قدومی

نماینده محترم حرکت مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در ایران

سلام علیکم؛

با خبر شدیم روز گذشته، امّ الشهدا مریم فرحات ـ مادر سه مجاهد شهید فلسطینی ـ پس از مبارزه ای سخت و طولانی با بیماری، جان به جان آفرین تسلیم کرد. بی شک پیروزی هایجریان مقاومت در فلسطین، مدیون شیر زنانی چون «ام نضال مریم فرحات» بوده است که حمیت و غیرت اسلامی را همراه با شیره ی جان خود به فرزندان شان اهدا کردند تا نسل های جدید مجاهدان چون اسلاف صالح خود راه روشن آزادی قدس عزیز را از یاد نبرند. برای ملت سربلند ایران مریم فرحات یاد آور شیر زنانی است که در راه آرمان های انقلاب اسلامیایران، از جان و مال و عزیزترین عزیزانشان گذشتند و اگرچه زیر بار مصیبت کمر خم کردند لکن خم بر ابرو نیاوردند.

آن زمان که رهبر معظم انقلاب تصاویر خداحافظی «مریم فرحات» و محمد  ـ فرزندش ـ را قبل از عملیات استشهادی دیدند، بحق پیش بینی کردند که چنین ملتی شایسه پیروزی است.امروز نیز بارقه های پیروزی بر دشمن صهیونیستی ثمره مجاهدت های چنین زنانی است که حتی در آخرین لحظات پیش از مرگ خود نیز جوانان فلسطینی را به تبعیت از راه مقاومتدعوت می کنند.

اتحادیه بین المللی امت واحده ضمن عرض تسلیت به شما به نمایندگی از ملت مبارز فلسطین در ضایعه از دست دادن این کوه مقاومت و استقامت، یاد آور می شود رحلت «ام نضال»در شرایطی که برخی بی شرمانه سخن از ارائه تضمین به رژیم صهیونیستی برای ممانعت از شکل گیری انتفاضه سوم سر می دهند، یک بار دیگر یادآور آن است که تنها راه آزادی قدسشریف راه مقاومت مسلحانه و پرهیز از سازش و مذاکره با رژیم سفاک صهیونیستی است؛ راهی که خون پاک شهیدان و خون دل مادران فلسطینی بر پای آن ریخته شده است.

والعاقبه للمتقین

اتحادیه بین المللی امت واحده
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۲ ، ۱۳:۱۰
محمد ثقفی
ماجرای مکاشفه شهید برونسی

صابرنیوز: شهید برونسی روستا زاده ایی است که کارش بنایی بود و خوی مبارزه با استکبار از کودکی در وجودش بود، وی با شروع جنگ تحمیلی وارد عرصه نبرد شد و آخرین مسئولیت وی فرماندهی تیپ هجده جواد الائمه سلام الله علیها بوده است، وی در عملیات بدر در تاریخ 23/21364 به شهادت رسید. متن زیر خاطره ایی کوتاه به نقل از همسر شهید برونسی است پیرامون مکاشفه این شهید بزرگوار با حضرت زینب(س) می باشد که در ادامه تقدیم می گردد:

یکبار خاطره ایی از جبهه برام تعریف می کرد، می گفت: کنار یکی از زاغه مهماتها سخت مشغول بودیم؛ تو جعبه های مخصوص مهمات می گذاشتیم و درشان را می بستیم. گرم کار، یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه، با چادر مشکی! داشت پا به پای ما مهمات می گذاشت توی جعبه ها. با خودم گفتم: حتما از این خانم هایی است که می آن جبهه.
اصلا حواسم به این نبود که هیچ زنی را نمی گذارند وارد آن منطقه بشود. به بچه ها نگاه کردم. مشغول کارشان بودند و بی تفاوت می رفتند و می آمدند. انگار آن خانم را نمی دیدند. قضیه عجیب برایم سوال شده بود. موضوع عادی به نظر نمی رسید. کنجکاو شدم بفهمم جریان چیست، رفتم نزدیک تر. تا رعایت ادب شده باشد، سینه ایی صاف کردم و خیلی با احتیاط گفتم: خانم! جایی که ما مردها هستیم، شما نباید زحمت بکشین.
 
رویش طرف من نبود. به تمام قد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه برادر من زحمت نمی کشید؟
یک آن یاد امام حسین (علیه السلام ) افتادم و اشک توی چشمهام حلقه زد. خدا به ام لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست. بی اختیار شده بودم و نمی دانستم چه بگویم. خانم، همان طور که روشان آن طرف بود، فرمودند: هرکس که یاور ما باشد، البته ما هم یاری اش می کنیم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۲ ، ۰۷:۴۷
محمد ثقفی
برنامه هیئت‌های مذهبی تهران در ایام فاطمیه

به مناسبت فرارسیدن ایام فاطمیه و سوگواری حضرت زهرا(س)، هیئت های عزاداری شهر تهران برنامه ها و مجالس عزاداری برگزار می کنند که به شرح زیر است:

حسین جان: سخنران: حجت الاسلام الهی؛ مداح: حاج منصور ارضی؛ زمان: پنجشنبه 1/1/92 تا 5/1/92 از نماز مغرب؛ مکان: خیابان 15 خرداد میدان 15 خرداد مسجد ارک

 

روضه: سخنران: حاج مهدی توکلی؛ مداح: حاج احمد چینی؛ زمان: سه شنبه 22/12 ازساعت 19:30 به مدت 10 شب؛ مکان: خیابان ایران خیابان مهدوی پور  روبروی خیابان رفیعا پلاک 7


نوباوگان: سخنران: حاج مهدی توکلی؛ مداح: سید مهدی میرداماد؛ زمان: شنبه 3/1 تا 7/1 از ساعت 7:30 صبح؛ مکان: خیابان مولوی  بعد از میدان محمدیه کوچه نوری هیئت نوباوگان قنات آباد


صنف لباس فروشها: سخنران: سید مهدی طباطبایی؛ مداح: حاج علی انسانی و حاج ذبیح اله ترابی؛ زمان: از سه شنبه 29/12 تا 6/1 از ساعت 8 صبح؛ مکان:  خیابان جمهوری چهار راه مخبر الدوله کوچه درختی حسینیه صنف لباس فروشها


انصار العباس(ع): سخنران: حاج مهدی توکلی؛ مداح: کربلایی سید محمد جوادی؛ زمان: از 3/1 به مدت سه شب از ساعت 22:30؛ مکان:  خیابان قزوین خیابان قلعه مرغی روبروی تره بار حسینیه انصار العباس(ع)


محبان امام حسن (ع): سخنران: حجت الاسلام محمد گودرزی؛ مداح: وحید وردست - سعید محمدی؛ زمان: از شنبه 3/1تا 6/1 از ساعت 21:30؛ مکان:  تهرانپارس اتوبان باقری قبل از تقاطع گلبرگ مسجد امام باقر(ع)
 

 

انصار العباس(ع): سخنران: -؛مداح: رسول اسفندیار؛ زمان: به مدت 5 شب از یکشنبه 4/1 تا 8/1؛ مکان: خیابان دماوند,خیابان 27متری اشراقی, کوچه صانعی,حسینیه صالحین


مجانین الحسین(ع): سخنران:شیخ محمد حسینی؛ مداح: امیررضا سیفی؛ زمان: از دوشنبه 5/1 تا 10/1 از ساعت 20:30؛ مکان: نیاوران ، کاشانک ، خیابان شفیعخانی ، خیابان رضائیان ، پلاک پرچم


روضه: سخنران: حاج مهدی توکلی؛  مداح: حاج سید احمد صالحی خوانساری و مهدی سما واتی؛  زمان: از 2/1 به مدت 5 شب از نماز مغرب؛ مکان:  خیابان ایران خیابان فیاض بخش  هیئت متوسلین به حضرت علی اصغر (ع)


روضه: سخنران: - ؛  مداح: حاج سید احمد صالحی خوانساری؛ زمان: از نماز ظهر و عصر؛  مکان:  نظام آباد خیابان شهید مدنی  ایستگاه گلچین مسجد فاطمیه


روضه: سخنران: حجت الاسلام بشیری؛ مداح: محسن استاد حسین؛ زمان: از 4/1 از ساعت  19:00؛ مکان: اشرفی اصفهانی باغ فیض  کوچه موسی الرضا پلاک پرچم


روضه: سخنران: حجت الاسلام تکیه ای؛ مداح: سید مهدی میرداماد سید رضا تحویلداری حاج محمد رضا طاهری حاج حیدر توکل و حیدر و حامد خمسه؛ زمان: از 8/1 تا 16/1 از نماز مغرب؛  مکان: خیابان شهید رجایی میدان بهشت 18 متری تختی کوچه ششم حسنین حضرت زهرا(س)


روضه: سخنران: حجج الاسلام نور سلطان و صالح نژاد؛ مداح: امیر عباسی؛ زمان: از 1/1 تا 5/1 از ساعت 6:00(یک ساعت قبل از اذان مغرب)؛ مکان: شهرک قدس بلوار دریا خیابان رامشه خیابان توحید پلاک 4


روضه: سخنران: حجت الاسلام عبدالحمید شهاب؛ مداح: حاج محمد رضا طاهری؛ زمان: پنجشنبه از 1/1 تا 4/1  از نماز مغرب؛  مکان: آیت الله کاشانی بلوار لاله کوچه بنفشه سوم  پلاک پرچم

 

حسینیه صنف کارگران کفاش: سخنران: حجت الاسلام عبدالحمید شهاب؛ مداح: ذاکرین اهل بیت(ع)؛ زمان: شنبه 3/1 تا 13/1 از ساعت 7:00 صبح؛  مکان: میدان محمدیه خیابان خیام خیابان مبرا بن بست مستوفی الممالک اولین بن بست دست راست حسینیه صنف کارگران کفاش


روضه: سخنران: حاج آقا شیرازی؛ مداح: سید مهدی سیفی؛  زمان:دوشنبه 5/1 از ساعت 21:00؛  مکان: خیابان خاوران خیابان انور زاده ابتدای ده نادی هیئت حضرت علی اصغر(ع)


روضه: سخنران: مصطفی کرمی و شیخ محمد علی دینی؛  مداح: سید محمد قاضوی؛ زمان:  چهارشنبه23/12 تا 5/1 صبح ها از ساعت 7:00 روز شهادت مراسم از صبح تا ظهر است؛  مکان: خیابان ایران  خیابان مهدوی پور  حسینیه بیت الزهرا(س)


قمر بنی هاشم (ع): سخنران:حاج آقا بنی حسینی؛ مداح: حاج اکبرعبداللهی  حسین عبداللهی جواد شایسته مهر؛  زمان: 4/1 شب شهادت حضرت زهرا (س) از ساعت 21:00؛ مکان:  تهران نازی آباد خیابان فلاح کوچه پیشا علامت پرچو


حسینیه حضرت علی اصغر(ع): سخنران: - ؛ مداح: حاج محمد بازوبند؛ زمان: از شنبه 3/1 به مدت ده شب از 2 ساعت مانده به نماز مغرب؛ مکان: خیابان نواب خیابان بریانک خیابان شهید نیک فر بن بست لاله  پ13 حسینیه حضرت علی اصغر(ع)


حسینیه محبان الزهرا(س): سخنران: حاج سید علی غروی؛ مداح: حاج ذبیح اله ترابی و مهدی تقی لو؛ زمان: از 23/12 تا 5/1 از ساعت 6:30 صبح؛ مکان: خیابان وحدت اسلامی روبروی اداره آگاهی خیابان پهلوان حسن کوچه یحیوی


یا ثار الله الحسین(ع): سخنران: حجت الاسلام سمیع زاده؛ مداح: حاج محمد جواد فارسی؛ زمان: از جمعه 2/1 به مدت 5 شب از ساعت 17:00؛ مکان: منطقه 22- شهرک راه آهن - بلوار امیرکبیر- خیابان گلفام - نبشه بنفشه 4- هنرستان ایران تکنیک


مهدیه تهران: سخنران: حجت الاسلام سید حسین مومنی؛ مداح: ذاکرین اهل بیت(ع)؛ زمان: جمعه 2/1 از نماز صبح؛ مکان: چهار راه مولوی خیابان ولیعصر مهدیه تهران


مسجد جامع غدیر خم: سخنران: حجت الاسلام سعیدیان؛ مداح: - ؛ زمان: از 3/1 به مدت 5 شب از نماز مغرب؛ مکان: پاسداران سه راه ضرابخانه مسجد جامع غدیر خم


ارباب حسین(ع): سخنران: حجت الاسلام بهرامی؛ مداح: برادر ناصر آیینی؛ زمان: از7/1 به مدت دو شب از ساعت 20:30؛  مکان: نارمک خیابان گلستان  خیابان ارشی میدان 95  کوچه صاحب الزمان (عج) حسینیه قائمیه


روضة الزهرا(س): سخنران:حجت الاسلام شیخ محمد رضا عباسی؛ مداح: غلامحسینی و حاج مجید نوروز بیگی؛ زماناز یکشنبه 4/1 به مدت سه شب از ساعت 20:30؛ مکان: میدان آب موتور پاسدار گمنام غرب خیابان شریفی حسینیه روضةالزهرا(س)


حسینیه حضرت رقیه(س): سخنران: - ؛ مداح: برادر جواد تحقیقی؛ زمان: از پنجشنبه 15/1 تا 25/1 از ساعت 20:30؛ مکان: میدان شهدا خیابان زرین نعل حسینیه حضرت رقیه (ع)


صنف لباس فروشها: سخنران: حجت الاسلام شیخ علی ثمری؛ مداح: حاج منصور ارضی؛ زمان:  از 29/12 تا 6/1 از نماز صبح؛ مکان:  خیابان جمهوری  جهاراره مخبر الدوله کوچه درختی حسینیه صنف لباس فروشها


حسینیه فاطمیون: سخنران: حجت الاسلام رضوی؛ مداح: حاج یداله بهتاش؛ زمان: از 23/12 تا 5/1 از ساعت 7:00 صبح؛  مکان: بهارستان خیابان مجاهدین اسلام نرسیده  به چهار راه آبسردار حسینیه فاطمیون


ره پویان آل طه: سخنران: حجت الاسلام صالحان؛ مداح: برادر رضاییان؛ زمان: یکشنبه 4/1 از ساعت 19:30؛ مکان:
میدان جمهوری درب شرقی مترو نواب


روضه: سخنران:حجت الاسلام سمیع زاده؛ مداح: حاج سعید قربانی؛ زمان: از 30/12 تا  4/1 از نماز مغرب؛ مکان: انتهای اشرفی اصفهانی خیابان شهید فکوری کوچه ششم غربی پلاک پرچم


 روضه: سخنران: حجت الاسلام برزگر؛ مداح: حاج سعید قربانی؛ زمان: ازدوشنبه 5/1 به مدت سه شب از نماز مغرب؛ مکان: خیابان اشرفی اصهانی خیابان شهید زمانی پلاک پرچم


روضه: سخنران:حاج آقای صادقی؛ مداح: کاظم نژاد و شهرام عباسی و موسی نژاد و سعید قربانی؛ زمان: ازپنجشنبه 8/1 تا 10/1 از نماز مغرب؛ مکان:  اشرفی اصفهانی  خیابان پیامبر خیابان شاهد گلستان 26 پلاک پرچم


هیئت ثقلین: سخنران:- ؛ مداح: حاج علی جاریانی؛ زمان: از یکشنبه 4/1 به مدت سه شب  از ساعت 20:30؛ مکان: نارمک دردشت پایین تر از گلبرگ  کوچه ثابتی پلاک 60


روضه: سخنران:حاج آقا خزائی؛ مداح: حمید رضا جعفر خونویی؛ زمان: دوشنبه 5/1 از ساعت 20:00؛ مکان:  خاوران خیابان عبدالحسین شیرازی کوچه شهید فولادی پلاک پرچم


محبین الحسین(ع): سخنران: - ؛ مداح: ذاکرین اهل بیت(ع)؛ زمان: از جمعه 2/1 تا 7/1 از ساعت 20:00؛ مکان: فرمانیه خیابان واسانی روبروی نمایگاه گل خیابان مهدیزاده کوچه پروین پلاک پرچم


محبان الحسن(ع): سخنران:شیخ یوسف ربیعی؛ مداح: حاج ابوالفضل بختیاری جواد پرچمی و حسن حسینخانی ومهدی ارضی؛ زمان: از پنجشنبه 1/1 تا 5/1 به مدت 5 شب از ساعت 20:30؛ مکان:  شهرک قدس (غرب) بلوار شهید فرحزادی بعد از پل نیایش  کوچه گلستان 3 پ 74

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۲ ، ۰۷:۴۳
محمد ثقفی


بسم الله الرحمن الرحیم
تنها 7 آیه قرآن با کلمه " سلام " (دقیقا با خود کلمه " سلام " آغاز می شود  نه " و سلام " و ..... ) شروع می شود که به هفت سین قرآنی معروف است ، می توان این هفت آیه را با زعفران و گلاب بر روی یک ظرف چینی نوشته و سر سفره هفت سین قرار داد . پس از تحویل سال آن ظرف را با آب شسته و با  آن شربت درست کرده و مقداری از آن را برای تبرک خانه و شفای جسمی و روحی میل فرمایید .

1-سوره رعد آیه 24 : سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار
2-سوره یس آیه 58 : سلام قولا من رب الرحیم
3-سوره صافات آیه 79 : سلام علی نوح فی العالمین
4- سوره صافات آیه 109 : سلام علی ابراهیم
5-سوره صافات آیه 120 : سلام علی موسی و هارون
6-سوره صافات آیه 130 : سلام علی ال یاسین
7-سوره قدر آیه 5 : سلام هی حتی مطلع الفجر

التماس دعا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۱ ، ۰۷:۳۱
محمد ثقفی
در میان بزرگان علمی حتی نزدیک به آقای‌ خامنه‌ای هم نمی‌بینم/ مرجعیت باید خلاء‌ عدم‌ حضور بقیه‌الله (عج) را پر‌کند و این تنها با‌ اعلمیت در‌ فقه و اصول میسر‌ نیست
 آیت‌الله سید جعفر کریمی شاگرد، همراه و یار دیرین حضرت امام خمینی «ره» از معدود فرزانگان حوزه‌های علمیه قم و نجف است که از محضر علمی عمده اساتید برجسته و مراجع بزرگ شیعه در طول بیش از شصت سال گذشته بهره برده و با تسلط عمیق و گسترده بر مبانی و فتاوی حضرت امام، محور حوزه استفتاء امام در نجف و ایران و بعد از امام، محوریت پاسخگویی به استفتائات مرحوم آیت‌الله العظمی اراکی و مقام معظم رهبری «مدظله» را عهده‌دار بوده است و با توجه به ایفای این نقش در طول نزدیک به پنجاه سال می‌توان وی را به عنوان مسلط‌ترین اصحاب حضرت امام در مقوله نظرات فقهی این مراجع به حساب آورد.
میزان اعتماد حضرت امام به آیت‌الله کریمی تا آنجا بود که هنگام مهاجرت از نجف اشرف، ایشان را همراه چند نفر دیگر، وصی خود قرار می‌دهند و همچنین تنقیح تعدادی از مهم‌ترین کتاب‌های فقهی امام به عهده ایشان قرار می‌گیرد و بعد از پیروزی انقلاب علاوه بر عضویت در مجلس خبرگان و تصدی سمت‌های حساس قضایی حضرت امام تا پایان عمر بالا‌ترین اعتماد را در حوزه پاسخگویی استفتائات به ایشان داشتند. آیت‌الله سید جعفر کریمی با چنین پیشینه و دستمایه فقهی از قدرت استنباط فقهی و توان علمی مقام معظم رهبری «مدظله» با قاطعیت و صراحت سخن می‌گوید و ادامه راه امام و دفاع از میراث امام را در پیروی از ولایت فقیه می‌داند....

متن کامل گفت‌وگوی خواندنی آیت الله کریمی با پاسدار اسلام در ادامه آمده است:

 

جنابعالی از حدود۵۰ سال پیش با امام در ارتباط بوده اید و لذا شنیدن خاطرات شما از این دوران طولانی می‌تواند برای ثبت در تاریخ بسیار مغتنم باشد. ابتدا شمه‌ای از شرح حال خود را بفرمایید تا وارد بحث اصلی شویم.

بسم الله الرحمن الرحیم. بنده در سال ۱۳۱۰ در بحبوحه یکه تازی رضاخان در یکی از روستاهای بابل به نام امیرکلا متولد شدم.

چه سالی وارد حوزه شدید؟

در هفت هشت سالگی در زادگاهم به مکتب می‌رفتم و قرآن و بعضی از کتب فارسی را آموختم و بعد از شهریور ۲۰ جامع المقدمات را شروع کردم و تا سال ۲۶ در حوزه بابل ادامه تحصیل دادم و در سال ۲۷ به قم آمدم و تا آذر ۳۳ در قم اشتغال به تحصیل داشتم و در آنجا لمعه، رسائل، مکاسب، کفایه و یکی دو سال آخر را هم درس خارج آقای بروجردی و مرحوم آشیخ مهدی امامی امیری شرکت می‌کردم.

پس از این مرحله به نجف مشرف شدید؟

بنده تا سال ۳۳ در قم بودم. تابستان‌ها به شمال و خدمت پدر و مادرم می‌رفتم. اواخر شهریور ۳۳ در شمال بودم و بعد آمدم قم. یکی دو ماهی نگذشته بود که مرحوم پدرم تلگراف زد که گذرنامه بگیر و برو نجف. من بو بردم که ایشان فهمیده است من دارم در قم چه کار می‌کنم. من در قم در ایام تحصیل علاوه بر درس خواندن، شب‌ها مطالعه می‌کردم و بعد به منزل مرحوم واحدی می‌رفتم. بعضی از شب‌ها مرحوم نواب هم می‌آمد و خلاصه با جماعت فدائیان اسلام سر و کار داشتم. منزل مرحوم واحدی در کوچه انواری بود و مرحوم نواب اکثراً به آنجا وارد می‌شد. ما هم در جمع فدائیان اسلام تحرکاتی داشتیم و به گمان خودم پدرمان هیچ اطلاع نداشت. حساب می‌کردم ایشان که همراه من نیست تا از جریان مطلع شود و دلهره پیدا کند و مطلبی را هم در این باب به ایشان عرض نمی‌کردم. آن تلگراف را که زد، حدس زدم یکی از بستگان ما که آن وقت در ارتش و از فرماندهان نظامی زمان مصدق بود، از وضع من اطلاع پیدا کرده و احتمالاً پدرم را در جریان امر قرار داده است.

ایام بعد از جریان ۲۸ مرداد بود و سرتیپ آزموده داشت مصدق را در لشکر ۲ زرهی محاکمه می‌کرد. بعد هم به فکر افتادند فدائیان اسلام را بگیرند و اگر می‌ماندم، شاید به سراغ من هم می‌آمدند و از شاید یک کمی هم بیشتر! تلگراف مرحوم پدر را که دریافت کردم، با مرحوم آسید احمد زنجانی، پدر آقاموسی زنجانی مشورت و نزد ایشان استخاره کردم. بحمدالله استخاره مساعد آمد. با مرحوم استادمان آشیخ مهدی امامی امیری هم مشورت کردم. ایشان فرمود: «حالا که پدرتان موافق است، برای رفتن به نجف اقدام کن. اگر آنجا را برای ادامه تحصیل مساعد دیدی، به تحصیل ادامه بده و اگر مساعد ندیدی، زیارت می‌کنی و برمیگردی».

بالاخره در آذر ۳۳ راهی نجف اشرف شدم و از چنگ ساواک ایران گریختم. در نجف بودم تا امام به آنجا آمدند.

پس تقریباً یازده سال قبل از امام به نجف رفتید.

بله، در این فاصله درس مرحوم آقای شاهرودی، درس مرحوم میرزاهاشم آملی و مختصری هم درس مرحوم آمیرزا آقای اصطهباناتی و درس مرحوم آسید یحیی یزدی و... رفتم.

از کی با امام آشنا شدید؟

آشنایی مستقیم که در خدمت ایشان باشم، از روز اول ورود امام به کاظمین بود. من در نجف در مدرسه بروجردی ساکن بودم و در آنجا عصر‌ها مکاسب و کفایه تدریس می‌کردم. یک روز گرم تابستان رفتیم درس بگوییم که مرحوم آشیخ نصرالله خلخالی سراسیمه آمد به مدرسه و تا ما را دید، گفت: «خدا را شکر که شما را دیدم.» پرسیدم: «باز چه شده؟» گفت: «به من از منزل آقای خوئی تلفن زده اند که آقای خمینی به کاظمین آمده است.» رابطه آشیخ نصرالله و بیت آقای خوئی حتی قبل از آمدن امام به نجف هم خوب نبود. آشیخ نصرالله شک داشت که نکند او را سر کار گذاشته اند و می‌گفت آقای خمینی به کاظمین آمده است، یعنی چه؟ تا این را گفت، گفتم: «آشیخ! بفرمایید تلفن های بغداد به نجف و کاظمین مستقیم است یا از تلفنخانه به خانه‌ها وصل می‌کنند؟» گفت: «از تلفنخانه وصل می‌کنند». گفتم: «کاری ندارد. تلفنخانه نجف را بگیر و سئوال کن که در فلان ساعت از کاظمین به منزل آقای خوئی تلفن زده اند یا نه؟ و اگر بله، از کجا و چه کسی بوده است؟» گفت: «خوب گفتی.» و از تلفن مدرسه آقای بروجردی تماس گرفت و سئوال کرد.

آن‌ها دو دقیقه بعد جواب دادند که این تلفن از مسافرخانه عبدالامیر جمالی در کاظمین بوده و شماره اش هم این است. آشیخ نصرالله شماره را گرفت و زنگ زد. خدا رحمت کند حاج آقا مصطفی را، در مسافرخانه نشسته بود. بعد از سلام و علیک گفت: «بله، ما آمد‌ه ایم و پدرمان وضو گرفت و به حرم مشرف شد. من دیدم خسته‌‌ام، اینجا نشسته‌ام». آشیخ نصرالله پرسید: «صاحب مسافرخانه آنجاست؟» جواب داد: «بله». گفت: «تلفن را به او بدهید.» آقا مصطفی تلفن را داد به عبدالامیر جمالی که رفیق آشیخ نصرالله بود. شیخ نصرالله به او گفت: «مرد حسابی! شخصیتی مثل آقای خمینی که جایش در مسافرخانه نیست. ایشان را به منزل خودت ببر. برای ایشان در آنجا جای مناسبی درست کن. ما هم فردا صبح می‌آییم خدمت ایشان». عبدالامیر جمالی خانه‌اش را آماده کرد و وقتی امام از حرم برگشتند، ایشان را با آقامصطفی برد خانه خودش.

ما به فکر افتادیم که مقدمات بسیج طلبه‌ها را برای دیدار با امام، آن هم در محیطی که بعضی‌ها حتی جرئت نمی‌کردند اسم امام را هم ببرند، چه رسد به اینکه به دیدن ایشان برود، فراهم کنیم. خلاصه عده‌ای را برای رفتن به کاظمین بسیج کردیم، بعضی‌ها را با مینی بوس و بعضی‌ها را با سواری بردیم. هزینه‌اش را هم تماماً آشیخ نصرالله پرداخت. خدا رحمتش کند. خیلی زحمت کشید. طلبه‌ها را آماده کردیم که صبح به سمت کاظمین بروند و من و حاج شیخ نصرالله هم فردا صبح بعد از نماز راه افتادیم و خدمت امام در کاظمین رفتیم و دیدیم ایشان تازه دارند صبحانه تناول می‌کنند. در آنجا من از نزدیک خدمت امام رسیدم و در معیت ایشان بودم تا روزی که در مرز صفوان درمرزکویت با هم خداحافظی کردیم که ایشان بناداشتند به کویت بروند که نشد.

پس شما هم روزی که امام به طرف کویت حرکت کردند، همراه ایشان بودید؟

بله.

مدتی که امام در نجف بودند، درس ایشان هم تشریف می‌بردید؟

من قبل از آمدن امام، درسی را که رویش حساب می‌کردم درس آقای آملی بود.

کدام آقای آملی؟

آمیرزا هاشم آملی اصولشان را نوشته و یک جلد هم چاپ کردم و بنا داشتم که بقیه را هم چاپ کنم. امام که وارد نجف شدند، هر جلسه‌ای را که خدمت ایشان بودیم، بیشتر جذبشان می‌شدیم. من همه کار‌هایم را‌‌ رها کردم و از‌‌ همان روز اول به انجام خدمت در بیت امام پرداختم. امام اشتهار علمی داشتند و لذا شب‌ها طلبه‌ها در منزل ایشان جمع می‌شدند و جلسات علمی خوبی شکل گرفت، به طوری که افراد از آن به بعد که می‌آمدند، برای استفاده علمی می‌آمدند، نه اینکه فقط بخواهند آقای خمینی را از نزدیک ببینند.

امام نشان دادند که قدرت علمی بالایی دارند و مسائل علمی‌ای که مطرح می‌شوند، چیزی نیستند که ایشان در پاسخگویی در بمانند. ایشان صحبت می‌کردند و مسائل حلاجی می‌شدند. بعد از ده دوازده روز هم درس را شروع کردند و ما در درس ایشان شرکت می‌کردیم.

خدا را شکر که آن روز مرا هدایت کرد که خدمت به اسلام، خدمت به آقای خمینی است در کار علمی و انقلابی‌اش و لذا به کارهای ایشان پرداختم. هر نوع کاری بود، انجام می‌دادم و در درس ایشان هم شرکت می‌کردم. درس مرحوم آقای حکیم را از قبل می‌رفتم و آن را هم ادامه دادم. درس مرحوم آقای خوئی هم حدود ۲۵ سالی شرکت کردم. قبلاً به‌طور مرتب می‌رفتم و بعد از آمدن امام دیگر چندان تعهد حضور سر وقت در درس آقای خوئی را نداشتم، ولی در هر حال شرکت می‌کردم، اما عمدۀ حضور تفهّم و با دقت، سر درس امام بود..

از چه زمانی حوزه استفتای امام را در نجف شکل دادید؟

قبل از فوت مرحوم آقای حکیم ـ یادم نیست مرحوم آشیخ نصرالله خلخالی یا مرحوم آقامصطفی که با ما نشست و برخاست داشت و بحث می‌کرد و به اطلاعات من پی برده بودـ مرا به امام معرفی و مؤلفات امام را به ما واگذار کرد تا بررسی و تحقیق و چاپ کنیم، منجمله تحریرالوسیله و زبده الاحکام را... در این گیر و دار مرحوم آقای حکیم فوت کرد. تا آن زمان، امام اجازات و استفتائات و قبوض را به خط مبارک خودشان می‌نوشتند. با فوت مرحوم آقای حکیم و مساعی جمیله مرحوم آشیخ نصرالله خلخالی، مقلدین آقای حکیم در خاورمیانه و مناطقی از پاکستان، هندوستان و افغانستان و ایران به طرف امام سرازیر شدند و دیگر حجم استفتائات به قدری بود که امام نمی‌رسیدند خودشان بنویسند. یک یا دو ماه بعد از فوت آقای حکیم بود که ما دعوت شدیم تا استفتائات را بنویسیم و خدمت امام ارائه بدهیم و هر چه را پسندیدند که هیچ، نپسندیدند اصلاح کنند و ما مجدداً بنویسیم و بفرستیم که مهر کنند.

آقای رضوانی بود و بنده و مرحوم آقای خاتم. سه نفری از سال ۹۰ قمری شروع کردیم به نوشتن استفتائات، و می‌فرستادیم خدمت امام، ملاحظه می‌فرمودند و هر جا که نیاز به اصلاح بود، اصلاح می‌کردند و برمی‌گرداندند و ما یادداشت می‌کردیم و روی ورقه استفتا می‌نوشتیم و می‌رفت خدمت ایشان و مهر می‌کردند و برای صاحبش می‌فرستادیم. وقتی ما سه نفر استفتائات را شروع کردیم، بعد از مدتی آشیخ عبدالعلی قرهی از نجف راهی ایران شد. آقای رضوانی رفت جای ایشان تا دفتر را اداره کند و من و آقای خاتم تنها شدیم. که بعد از آن حاج احمدآقا، آقای قدیری را معرفی کرد که آمد و با ما همکاری کرد.

 در همین اوان بود که کتاب بیع امام را به ما دادند که بررسی و تحقیق و چاپ کنیم. مسوده اولی را که به ما دادند، نوشته امام در قم بود. امام در قم، بیع را درس فرموده و تا قسمت‌های زیادی نوشته شده در قم بود. در نجف که این درس را شروع کردند، هر جا که نسبت به درس قم نظر جدیدی داشتند، در حاشیه می‌نوشتند و همین نسخه را به ما دادند که بعد ازبررسی و اصلاح عبارات این کتاب را چاپ کردیم. انصافاً کتاب البیع امام در نجف خوب، دقیق و بی‌غلط چاپ شد.

وقتی کسی به بیت امام می‌آمد، از دفتر روی یک تکه کاغذ می‌نوشتند که چه کسی آمده است و چه تقاضایی دارد و کاغذ را می‌دادند دست مش‌حسین که ببرد در اندرونی و امام ببینند و جواب بدهند. روز اول، آقای رضوانی روی یک تکه کاغذ بزرگ دو سه کلمه نوشت و داد دست مش‌حسن که ببرد. امام فرمودند: «برای این مطلبی که شما نوشته‌ای، یک بند انگشت کاغذ کافی است.» خود امام این پیغام‌ها را روی تکه کاغذهایی که از نامه‌ها و پاکت‌هایی که برای‌شان می‌آمد و سفید بود، جدا می‌کردند، می‌نوشتند. ما که این چیز‌ها را از امام می‌دیدیم، کوشیدیم برای چاپ کتاب ایشان حتی‌الامکان کاغذ کمتری مصرف کنیم و لذا سر سطرها و میان تیتر‌ها کم شد. در قم که چاپ کردند، این را جبران کردند و انصافاً زیبا‌تر چاپ شد. بعد از چاپ کتاب بیع، امام به بحث خلل پرداختند. بحث خلل را هم بررسی کردیم، منتهی در زمان حضور امام در نجف به چاپ نرسید و هجمه سازمان امنیت عراق به بیت امام و فکر بیرون رفتن از نجف پیش آمد. بعد‌ها آقای رضوانی آن مسوده را چاپ کرد. بحث خلل، چاپ شدۀ نجف نیست، بلکه چاپ شدۀ پس از دوره نجف است، منتهی بررسی و تحقیق آن را من و آقای خاتم انجام داده بودیم.

امام به جای دفتر استفتائات، از تعبیر حوزه استفتائات استفاده می‌کردند. حضرتعالی تا آخر در این حوزه بودید؟

بله، من و آقای خاتم تا روزی که ایشان به مرز صفوان رفتند و ما در مشایعت ایشان بودیم، در حوزه استفتائات بودیم. مدتی هم در صفوان ماندیم و به خیال اینکه امام وارد کویت شده‌اند، برگشتیم نجف، ولی مطلع شدیم که نگذاشته‌اند امام به کویت بروند و برگشته و شب را در بصره مانده‌اند. صبح هم از بصره به بغداد آمدند تا راهی پاریس شدند. تا امام در نجف حضور داشتند، جلسات استفتا دایر بود و من و آقای خاتم ادامه می‌دادیم.

بعد که به ایران آمدید چطور؟

قبل از حرکت امام به پاریس، یک روز آقای فرقانی یک پاکت آورد و به من داد که پشت آن نوشته بود: «این پاکت در خدمت شما باشد و بعد از فوتم آن را باز و به محتوای نامه، هر چه که هست عمل کنید». من به‌محض اینکه این نامه را دیدم، تنم لرزید. ما همه چیز را در ذهنمان عبور می‌دادیم، الا فوت امام و زنده ماندنمان بعد از فوت ایشان را. حرفی نزدم. شبی که امام عازم کویت بودند، بنده و آقای خاتم و آقای رضوانی را خواستند. این نامه را برای چهار نفر فرستاده بودند. مرحوم حاج شیخ حبیب الله اراکی، آقای رضوانی، آقای خاتم و بنده. ما را خواستند و فرمودند: «پاکت‌هایی را که خدمت آقایان داده‌ام وصیتنامه من است. من فردا صبح از اینجا می‌روم. پاکت را باز کنید و به آنچه نوشته‌ام عمل کنید.» اما الحمدلله امام به پاریس رفتند و به سلامت به ایران بازگشتند.

شما پاکت را باز نکردید؟

نخیر! وقتی امام به ایران برگشتند، من در فروردین ۵۸ به ایران برگشتم. خدمت امام رسیدم و عرض کردم: «این مدتی را که در نجف بودم، به خاطر شما بود،. حالا که شما به ایران آمده‌اید، اجازه بدهید من هم برگردم.» من به ایران آمدم و امانت‌هایی را که امام به بنده سپرده بودند و حدود ۸ میلیون تومان می‌شد، وسط کتاب‌هایم پنهان کردم و با خودم آوردم. روز دوم ورودم به قم آن‌ها را به منزل آقای یزدی بردم و تحویل امام دادم. امام فرمودند: «مثل اینکه آقایانی در جلسه استفتا شرکت می‌کنند، شما هم بروید و شرکت کنید.» گفتم: «چشم!» در قم رفتیم و دیدیم آقایان راستی، قدیری و ملکوتی مشغول پاسخگویی به سئوالات هستند. ما هم شدیم نفر چهارم. به کار ادامه دادیم تا آقای خاتم را هم فرستادند. من و آقای خاتم و آقای قدیری و آقای ملکوتی تا زمانی که امام رحلت فرمودند، بودیم و بعد تبدیل شد به شرکت در جلسه استفتای مرحوم اراکی.

در این مدت که در قم در جلسات، استفتا شرکت می‌کردیم، اوایل استفتائات زیاد نبود، اما به تدریج زیاد شد. استفتائات نوشته می‌شد، هفته‌ای یک روز این‌ها را در پوشه می‌گذاشتیم و من به تهران خدمت امام می‌آوردم و امام ملاحظه و مهر می‌کردند و صبح روز بعد در حضورشان آقای رسولی و آقای رحیمیان مهر می‌کردند و به قم برمی‌گرداندند. تا این اواخر به این شکل بود.، نگاه می‌کردیم، می‌دیدیم یک جا نقطه نگذاشته‌ایم و امام نقطه گذاشته‌اند. یک جا الف نگذاشته‌ایم و امام الف را اضافه کرده‌اند، یک جا سرکش کاف زیادی بوده و امام حذفش کرده بودند. معلوم می‌شد همه این‌ها را با دقت می‌بینند. ولی درصد مواردی که امام تصرف می‌کردند، یک درصد هم نمی‌شد و همین نشان می‌داد که دفتر استفتا بسیار دقیق بود و نگاهش با نگاه امام انطباق داشت. الحمدلله! تا این اواخر نحوه کار ما اینگونه بود که رابط بین دفتر قم و تهران، بنده بودم. گاهی هم مسائلی پیش می‌آمدند که آقایان نمی‌دانستند اصلاً چه بنویسند و من وقتی به تهران می‌آمدم خدمت امام مطرح می‌کردم و جواب می‌دادند و می‌نوشتند و مهر می‌کردند.

شش ماه یا یک سال قبل از رحلت‌شان بود که به من فرمودند: «آقای کریمی! الحمدلله آقایانی که در امر استفتا با من کار کرده‌اند، کاملاً با مبانی فتاوای من آشنایی دارند. در‌‌ همان دفتر استفتا سئوالات را پاسخ بدهید و فقط اگر مواردی پیش آمد که مشکل پیدا کردید، پیش من بیاورید.» از آن به بعد استفتائات با مهر دفتر استفتا پاسخ داده می‌شدند.

پس از رحلت امام به استفتائات آقای اراکی پاسخ می‌دادید؟

من مرحوم آقای اراکی را در‌‌ همان زمان طلبگی که در قم بودم، می‌شناختم. ما زیاد به منزل مرحوم آسید محمدتقی خوانساری تردد داشتیم، ایشان هم در آنجا حضور داشتند و اکثراً هم ملازم مرحوم خوانساری بودند. نسبت به آقای اراکی شناخت داشتم و دیدم بینی و بین الله ایشان اهلیت مرجعیت را دارد و رابطه‌اش هم با امام و ولایت فقیه خوب است. شب فوت امام، من و آقای خاتم و آقای قدیری جلسه داشتیم و من پیشنهاد کردم که چون مردم نیاز به مرجع تقلید دارند، اگر صلاح می‌دانید، خوب است که آقای اراکی را معرفی کنیم. عده‌ای هم این مطلب را از ما می‌پذیرند، پس بیایید ایشان را معرفی کنیم. آقایان هم پذیرفتند. پس از فوت امام، برای انتخاب مقام معظم رهبری به تهران و مجلس خبرگان آمدیم.

شما عضو خبرگان اول بودید؟

بله، رفتیم و وقتی به قم برگشتیم آقای اراکی را معرفی کردیم. آقای اراکی در نزدیکی دفتر سابق امام جلسه استفتایی را تشکیل داده بودند. یکی دو هفته بعد از اعلام مرجعیت ایشان، سیل استفتائات به سوی دفتر ایشان سرازیر شد و من و آقای خاتم و آقای قدیری در آنجا شرکت می‌کردیم و پاسخ می‌دادیم.

بعد از آقای اراکی چه کردید؟

بنده با توجه به‌شناختی که نسبت به آقای خامنه‌ای پیدا کرده بودم و در جلساتی که خدمت ایشان بودم، با بحث‌هایی که می‌شد، دیدم بینی و بین ربّی، استعداد فوق‌العاده‌ای که در ایشان هست، در حافظه، در بُعد نظر، در توجه به متون آیات و روایات و آنچه که باید از آیات و روایات استفاده شود و در فهم کلمات ‌فقها، ایشان مافوق اقران خود هستند. لذا بعد از آقای اراکی ایشان را به عنوان مرجع تقلید معرفی کردم. بینی و بین ربّی این جور تشخیص دادم و الان هم به این معتقدم. دیدم همه لوازم مرجعیت در ایشان هست. حالا مرجع فرض بفرمایید یکی دو خط و نیم خوانده، یکی یک خط خوانده، ولی اصل لوازم مرجعیت موجود است. ما ایشان را معرفی کردیم و با پیشگامی من در این راه، آقای خاتم هم موافقت کرد که ایشان را معرفی کند و آقایان راستی، بنی‌فضل و مؤمن هم این کار را کردند. الحمدلله مرجعیت ایشان تثبیت شد و بعد از فوت آقای اراکی خلائی باقی نماند.

پس از آن در حوزه استفتای مقام معظم رهبری به کار ادامه دادید؟

بله، بعد از تصدی آقای خامنه‌ای به رهبری و بعد هم سمت مرجعیت، آقای رسولی محلاتی که خدا حفظش کند، گفت: «ما نمی‌توانیم ایشان را تنها بگذاریم. مردم استفتائاتی دارند و در اینجا می‌آید، باید به این‌ها جواب داده شود. شما که با ایشان و مبانی فقهی‌شان آشنا هستید و سال‌ها هم در استفتا کار کرده‌اید، بیایید و این کار را به عهده بگیرید». گفتم: «بسیار خوب». که تا الان پاسخگویی استفتائات ایشان ادامه دارد.

با این حساب می‌شود گفت که جنابعالی حدود ۴۵ سال است که مشغول پاسخ دادن به استفتائات شرعی ازطرف مراجع بوده‌اید.

بله، خدا بزرگان درگذشته را رحمت و بزرگان حی را حفظ کند.

یعنی در تسلط بر مبانی فقهی حضرت امام و مقام معظم رهبری و برخی دیگر از بزرگان، گمان نمی‌کنیم مثل شما کسی را داشته باشیم.

انشاءالله. خیلی از آقایان بهتر و بالا‌تر از من هستند، اما خدای منان و متعال در دوران تحصیل به من توفیق داد که خوب درس بخوانم و آنچه را که خواندم و فهمیدم به کار بگیرم. در قصه استفتائات هم مخصوصاً امام راحل خیلی برایم زحمت کشیدند. در پاسخ به سئوالات شرعی که چگونه جواب بدهیم و مسائل چگونه هستند، انصافاً امام استادیشان را در حق بنده تمام و بسیار در پیشبرد کار به من کمک کردند. خدمت مقام معظم رهبری هم که جای خود دارد. اجمالاً می‌توانم مدعی باشم که ناآگاه نیستم، اما آگاه‌تر از دیگران هم نیستم.

اشاره کردید که لوازم مرجعیت را در مقام معظم رهبری دریافتید. ابتدائاً بفرمایید آشنایی شما با ایشان از کجا و چگونه آغاز شد؟

آشنایی‌ام با ایشان از مجلس خبرگان قانون اساسی شروع شد. این آشنائی از آنجا شروع شد و بعد هم در زمان ریاست جمهوری ایشان، مسائلی را که مطرح می‌شدند، در جلساتی با ایشان درمیان می‌گذاشتم. حدود یک سال به نمایندگی از طرف امام در هیئت عالی اقتصادی دولت شرکت کردم و در کثیری از این جلسات گاهی آقای هاشمی رفسنجانی شرکت می‌کردند و گاهی آقای خامنه‌ای و من که از مرحوم آقای بروجردی گرفته تا مرحوم امامی امیری، مرحوم آقای شاهرودی، مرحوم آقامیرزاآقای اصطهباناتی، مرحوم آسیدیحیی یزدی، مرحوم آشیخ حسین آقای حلّی، مرحوم آمیرزا هاشم آملی، مرحوم آقای حکیم، مرحوم آقای خوئی و با برجسته‌ترین علما نشست و برخاست داشتم، با مبانی و طرز تفکرشان و با اصل ساختار فقه آشنا بودم و لذا وقتی آقای خامنه‌ای مطلبی را عنوان می‌کنند، دیگر ضرورتی پیش نمی‌آید که به بنده بگویند اینجا راجع به این مطلب است و آنجا راجع به آن مطلب. من تا آخر می‌فهمم نخ کار تا چه مقدار در دستشان است که این صحبت را می‌کنند. هر کسی هم که خوب در موضوعی وارد باشد، این خبرویّت را پیدا می‌کند و اختصاص به بنده ندارد. هر کسی در کار خودش همین طور است. کسی که از تجارت سر رشته داشته باشد، وقتی می‌گویند نخود قیمتش در فلان جا این قدر است و در فلان جا آن قدر، سریع قیمتش را حساب و هزینه حمل و نقل و انبارداری را اضافه می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که پس این قدر سود دارد. رشته‌های سیاسی و علمی هم همین طور است. یکی از دوستان می‌گفت من اعلمیت مرجع تقلید را با حاشیه عروه‌اش می‌فهمم و بررسی می‌کنم تا ببینم حاشیه عروه‌اش به کجا دارد می‌زند و چه می‌خواهد بگوید. از فتاوایش می‌فهمم. من هم اگر مدعی شوم بعد از آن همه تلمذ در محضر بزرگانی از علما که به برخی اشاره کردم، این را می‌توانم تشخیص بدهم، چندان گزاف نگفته‌ام.

بعد از دوره ریاست جمهوری حضرت آقا، شما در جلسات علمی ایشان هم شرکت داشته‌اید؟

بله.

طبعاً در آن جلسات، مسائل حلاجی بیشتری هم شده‌اند.

بله، همین طور است.

در مرجعیت باید به دنبال کسی برویم که خلاء عدم حضور بقیه الله را پر کند و این پر کردن خلاء، تنها با اعلمیت در فقه و اصول میسر نیست

امام در یکی از پیام‌هایشان که به «منشور برادری» شهرت یافت، در باره شرایط مجتهد جامع‌الشرایط اشاره کردند که این شایستگی فقط اعلمیت به فقه و اصول نیست، بلکه شناخت زمان و شرایط و دوست و دشمن و اشراف بر مسائل عالم و شرایط جامعه اسلامی و جامعه بشری هم جزو لوازم و شرایط جامع‌الشرایط بودن است. در بعد فقه و اصول و مبانی که اشاره فرمودید با ده‌ها تن از بزرگان و مراجع برجسته سر و کار داشته وتوانائی ایشان را هم ارزیابی کرده و به نتیجه رسیده‌اید. علاوه بر جنبه‌های تخصصی فقهی و اصولی و مبانی اجتهاد، آیا آگاهی و اشراف ایشان بر مسائل دنیا را قابل قیاس با سایر علما می‌دانید؟

بعضی خیال می‌کنند همین که کسی دماء ثلاثه را خوب بلد باشد که چیست و حکمش کدام است، لوازم مرجعیت را دارا شده است. ولی من با امام هم عقیده‌ام از این نظر که ما خلق خدا و امت رسولالله (ص) و رعیت حضرت بقیه الله‌الاعظم «ارواحنا لتراب مقدمه الفداه» هستیم. رعیت زید و عمر و بکر و خالد که نیستیم. ما در مرجعیت باید به دنبال کسی برویم که خلاء عدم حضور بقیه الله «فیما یعول و یرجع الیه» را پر کند و این پر کردن خلاء، تنها با اعلمیت در فقه و اصول که مدنظر آقایان است، میسر نیست.

در روایات داریم که گاهی آیات قرآن در حضور خلفا مورد بحث قرار می‌گرفت و یکی از ائمه معصومین(ع) را هم همراه علما احضار می‌کردند. امام(ع) گوش می‌کردند و آن‌ها هم یک چیزی می‌گفتند. خلیفه رو می‌کرد به امام (ع) که شما چه می‌گویید؟ امام (ع) می‌فرمودند: «آقایان گفتند و شما هم شنیدید.» خلیفه عرض می‌کرد که نخیر، می‌خواهم از شما بشنوم. آن وقت مطلبی را که امام (ع) بیان می‌کردند، خود علمای مخالف تصدیق و تصریح می‌کردند که ما سالیان سال این آیه را می‌خواندیم و نمی‌فهمیدیم که معنایش این است. این اعلمیت بدین معناست.

نمونه‌اش «السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا» (۱) این‌که المنجد یا مجمع‌البحرین را کنار دستت بگذاری، از کجای لغت درمی‌آید که منظور از ایدی یعنی انگشتان از نوک تا بن انگشتان؟ در جای دیگری داریم: «أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوامَعَ اللَّهِ أَحَدًا» (۲)، امام می‌فرمودند: «کف دست را برای سجده لازم داریم. جای سجده برای خدا را نباید برای چهار شاهی مردم شریک قرار بدهید. این باشد برای خدا، سر انگشتان را برای مردم قرار بدهید».

این یک نحو آیه فهمی و روایت فهمی است که همه ندارند. من جمله مثلاً نظر مقام معظم رهبری این است که در نذر زوجه، اگر زوج حضور داشته باشد، بدون اذن زوج نافذ نیست، ولی اگر حضور نداشته باشد، شرطش اذن زوج نیست، چون در روایت آمده است که: «لا نذر للزوجه مع زوج‌ها». معنای زوجه این است که شوهر دارد، چه زوج حضور داشته باشد چه غایب باشد. نفرمود: «لا نذر للزوجه»، بلکه فرمود: «نذر الزوجه مع زوج‌ها»، یعنی علاوه برعنوان زوجیت، فرمود اگر زوجش با او هست، ولی اگر زوجش به سفر رفته، در زندان یا جای دیگری است، مع زوج‌ها صدق نمی‌کند و لذا نذرش منوط به اذن شوهر نیست. این ریزه‌کاری‌ها را از روایات و آیات فهمیدن دقتی است که اکثر فقها ندارند.

بنده وقتی این خصوصیات را در ایشان می‌بینم، گام به گام مطمئن‌تر می‌شوم که خداوند منان متعال به ایشان مواهبی داده که به دیگران نداده است. در شب‌های پنج‌شنبه که شورای افتا داریم و آقایان شرکت می‌کنند، ایشان هم حضوردارند و مطالبی را عنوان می‌کنند که می‌بینم خیلی پخته و حساب شده و کاملاً با مبانی علمی سازگار است.

کتاب البیع امام را نگاه کنید. خیلی‌ها بیع نوشته‌اند. مرحوم شیخ انصاری خیلی ملا بود. انصافاً هم کتابش در سطح بسیار بالایی است، اما کتاب شیخ انصاری به کتاب بیع امام نمی‌رسد، امام با احاطه بر آنچه دیدند و با احاطه بر آنچه که باید گفت، این کتاب را نوشتند.

در درس‌های نجف، امام گاهی که صحبت‌های مرحوم میرزای نائینی یا صحبت‌های مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی را مطرح می‌کردند، قبل از صحبت‌های خودشان، انسان تصور می‌کرد که صحبت‌های آن‌ها عرشی هستند، اما وقتی امام آن صحبت‌ها را باز می‌کردند، معلوم می‌شد که این‌ها خیلی بزرگ بوده‌اند، اما آن‌ طوری هم که گفته‌اند، نبوده‌. معنایش این نیست که آن‌ها قصور فهم داشتند، بلکه اصلاً به سراغ برخی از مسائل نرفته بودند. من برخلاف بعضی اساتید، راجع به اعلمیت مرحوم میرزای نائینی دیگران را خیلی قوی‌تر از ایشان می‌دانم.

به هر حال خداوند منان مواهبی به امام و مواهبی هم به آقای خامنه‌ای مرحمت فرمود. با ملاحظه این مواهب، من همین طور که گام به گام پیش می‌رویم، می‌بینم مواهب در ایشان روز به روز رو به ازدیاد است و خدا را شکر می‌کنم که مرا هدایت کرد و آنچه را که پیشنهاد کردم و حرفش را زدم، الحمدلله اشتباه نرفتم.

مرجعیت تنها منوط به احاطه بر مسائل فقهی نیست، مدیریت، مدبریت، شجاعت و آینده‌نگری می‌خواهد

این دقت نظر و فهم عمیق ویژه نسبت به مسائل و نکات بسیار بدیعی که ایشان از قرآن و روایات در باره امور جاری استنباط می‌کنند، انصافاً انسان را به وجد می‌آورد. آیا این توانایی، نتیجه احاطه بر فقه و احکام و معارف است و یا ریشه در مواهب معنوی هم دارد؟

همان‌ گونه که اشاره کردم زعامت و مرجعیت، تنها منوط به احاطه بر مسائل فقهی و اعلمیت نیست. مدیریت و مدبّریت و شجاعت و آینده‌نگری و مردمداری می‌خواهد، عالم را یک سفره پهن در مقابل خود دیدن می‌خواهد و درست‌چیدن مهره‌ها به‌طوری که اشتباه نشود و انسان این بازی شطرنج را نبازد، می‌خواهد. اگر همه این‌ها را داشت، می‌توان مدعی بود که جای امام زمان (عج) نشسته است، والا در کثیری از مسائل لا حول و لا قوه الا بالله!

در جنگ تحمیلی در جایی عده‌ای از آقایان که خیلی ادعایشان می‌شد، می‌گفتند چیست که دلمان را خوش کرده‌ایم و می‌گوییم جنگ اسلام و کفر؟ جنگ مسلمان است با مسلمانی دیگر. در جلسه‌ای دیدم که خیلی دارند این حرف را اوج می‌دهند، گفتم: «مطلبی را ولو این‌ که وقوعش محال باشد، فرض می‌کنیم، چون فرض محال که محال نیست. فرض می‌کنیم که الان در اهواز، خرمشهر، سوسنگرد یا آبادان لشکریان بعثی ریخته‌اند و دارند مردم را می‌کشند، خانه‌ها را غارت و خراب می‌کنند و ما هم در آنجا حاضر هستیم. از امام زمان (عج) سئوال می‌کنیم آیا از خودمان دفاع بکنیم یا نه؟ ایشان بفرمایند چه عرض کنم؟ بپرسیم با صدامیان که به ما هجوم آورده‌اند بجنگیم یا نه؟ بفرمایند چه عرض کنم؟ بپرسیم آیا به صدامیان در غارت و آدمکشی کمک کنیم؟ بفرمایند چه عرض کنم؟ آیا براستی دیوانه‌ای که همین الان از تیمارستان بیرون آمده است، چنین امام زمانی را به امام زمانی قبول می‌کند؟ در نتیجه «چه عرض کنم؟» ندارد. این‌که امام زمان ما را امر کنند که به لشکر صدام کمک کنیم، با مبنای قرآن و فقه و فرهنگ اهل‌بیت (ع) سازگار نیست. این‌ که می‌فرماید: «من قتل دون ماله ظلماً فهو شهید» یا «من قتل دون اهله ظلماً فهو شهید» یا «من قتل دون جاره ظلماً فهو شهید» یا «من سمع منادیاً ینادی یا للمسلمین فلم یحبه فلیس بمسلم» معنایش این است که حالا که دارند آبادانی‌ها را می‌کشند، ما هم برویم به کمک صدام که بیشتر بکشد؟

امام زمان (عج) قطعاً چنین امری به ما نمی‌کنند. این هم که بگویند سکوت و تحمل کنید، چنین امری هم نمی‌کنند، بلکه می‌فرمایند تا جان دارید از خودتان دفاع کنید. اگر کشته شدید، شهید شده‌اید و اگر کشتید، چون در دفاع از ناموسو خاک و خانواده‌تان بوده است، ثواب شهید را دارید. از حضار پرسیدم: «آیا این‌ طور امر می‌فرمایند یا نه؟» جواب دادند: «بله». گفتم: «از اینجاست که می‌گوییم جنگ اسلام و کفر است. جنگی است که امام زمان (عج) با ما هستند و باآن طرف نیستند.» این در کثیری از قضایا پیش می‌آیند.

اینکه ما به فکر اسلام مسلمانان هستیم، این جور نیست که صهیونیست‌ها مطلع نشده باشند. آن‌ها هم می‌دانند، همان‌ طور که ما از تصرفات امریکا که به چه کسانی کمک می‌کند یا نمی‌کند مطلع می‌شویم. وقتی آن‌ها مطلع شوند، نمی‌آیند دست ما را ببوسند، بلکه دشمن ما می‌شوند، ولی ما برای دشمنی آن‌ها نباید پشیزی ارزش قائل شویم و باید کار خودمان را انجام بدهیم. این شجاعت در بسیاری ازآقایان نیست. اصلاً از این قضایا سر در نمی‌آورند که چه می‌شود، چه نمی‌شود. اسلام باشد، ولایت‌فقیه باشد، مرجعیت شیعه باشد، آن وقت صهیونیست‌ها بچه‌های حزب‌الله را به عنوان یک عده بچه‌های شیعه در آنجا لت و پار کنند؟ اگر همه ایران هم به دفاع از آن‌ها برخیزد، تازه به وظیفه‌مان عمل کرده‌ایم.

این طرز تفکر امام بود و مقام معظم رهبری هم همین طرز تفکر را دارند. به عبارت دیگر من که در این مدت خدمت امام بودم، ملاحظه می‌کردم که ایشان چقدر به آقامصطفی علاقه داشتند و به حضور او برای آینده تا چه حد امیدوار بودند، لکن در دلسوزی برای مسلمین، آقامصطفی یکی، دیگران هم یکی. امام ابداً بین مسلمان آفریقایی، اروپایی، امریکایی، ایرانی و... فرق نمی‌گذاشتند. هرگز ندیدم که امام بفرمایند ما باید از مسلمان ایرانی دفاع کنیم و دیگران به ماچه و عیسی به دین خود، موسی به دین خود! امام چنین نظری نداشتند، بلکه همه مسلمین را ید الواحده، جمعیت الواحده و عائله الواحده می‌دیدند.

همین نظر را هم مقام معظم رهبری دارند. امام بار‌ها می‌فرمود: «امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»، اما این‌ که دیگران بخواهند این را بگویند، لفظش را گفتن آسان است، اما واقعش را بخواهند بگویند، دهان‌شان یخ می‌کند. در دل مقام معظم رهبری در مقابله با آمریکا و علیه آمریکا حرف زدن سر سوزنی خوف راه پیدا نمی‌کند.

این از ایمان ایشان سرچشمه می‌گیرد؟

عرض می‌کنم. ایشان در سفری صحبت بسیار عالی‌ای کرده بودند. فردا یا پس‌فردای آن روز خدمت‌شان رسیدیم. - من در عین اینکه برای ایشان احترام قائلم، رفیق ایشان هم هستم - به ایشان عرض کردم صحبت‌های شما را شنیدم و مقیدم هر جا صحبت می‌کنید، گوش کنم. صحبت‌های شما طعم و مزه صحبت‌های امام را داشت. با این‌که شما در محضر امام خیلی حضور نداشتید و بعد از پیروزی انقلاب هم جنگ تحمیلی باعث شد که شما یک پایتان در تهران باشد، یک پایتان در جبهه و مشغول رتق و فتق امور جبهه بودید و خیلی با امام حشر و نشر نداشتید. این‌ها را از کجا یاد گرفته‌اید؟  شاید عین تعبیرشان این باشد که: «من در این جور مواقع، معاهده‌ای با خدا دارم و آن این است که می‌گویم خدا! من این بدن ضعیف، این زبان ضعیف و این مغز ضعیفم را در خدمت تو قرار داده‌ام که آنچه از من برمی‌خیزد، در خدمت دین تو و در اعتلای کلمه توحید باشد. خدایا! اگر این خدمت را از من می‌پسندی، مرا کمک کن. این قرارداد را با خدا دارم و در این جور مواقع با این روحیه پیش می‌روم».

در دوره ریاست جمهوری ایشان، سران عدم تعهد در هند جمع بودند. جمعیت بسیار زیاد بود. ایشان می‌فرمودند من فکر کردم در این جلسه‌ای که فردا صبح تشکیل می‌شود، هنگام سخنرانی سخنگوی اول، مردم تازه دارند یکی یکی می‌آیند و با هم حال و احوال می‌کنند و خیلی گوش نمی‌کنند. سخنران چهارم را هم کم‌کم خسته می‌شوند و می‌نشینند و چندان گوش نمی‌کنند. گل جلسه مال سخنران دوم یا سوم است. آقای ولایتی را که آن وقت وزیر امور خارجه بود، خواستم و گفتم بروید نوبت دوم یا حداکثر سوم را برای من بگیرید تا صحبت کنم. ایشان رفت و برگشت و گفت هر چه چانه زدم، نشد. نفر دوم یا سوم صدام است یا کس دیگری. ایشان می‌فرمودند وقتی آقای ولایتی این خبر را برایم آورد متاثرشدم. دو نفر از رفقا که قرار بود مرا در نوشتن مقاله‌ای که فردا صبح می‌خواهم بخوانم کمک کنند، شب تا دیر وقت بیدار نشستیم. آن دو نفر خوابشان گرفت و رفتند، ولی من کار را تا اذان صبح ادامه دادم و نماز صبح را خواندم و کمی برای استراحت خوابیدم. وقتی آقای ولایتی این خبر را برایم آورد، گفتم خدایا! من بنا داشتم با این تن ضعیف خدمتی در راه اسلام و مسلمین انجام بدهم. اگر خدمت مرا نمی‌پسندی و به درد نمی‌خورد، بسیار خوب! هر چه مقدر می‌فرمایی. آقای ولایتی مجدداً رفت و نیم ساعت بعد متبسم آمد و گفت: «بحمدالله آنچه را که می‌خواستیم شد و شما را نفر دوم یا سوم تعیین کردند». -تردید روی دوم و سوم از من است-

بنده این سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌ها را ناشی از چنین طرز فکری می‌دانم: «من کان لله کان الله له» و یا در آن روایت دارد: «من اراد عزاً بلاعشیره و هیبه من غیر سلطان و غنی من غیر مال و طاعه من غیر الله، فلینقل من ذل معصیه الله الی عزّ طاعته» و روایات از این قبیل زیاد داریم. اگر چنین حالتی در کسی پیدا شود، خداوند منان متعال، او را‌‌ رها نمی‌کند. به مغز و زبانش می‌اندازد و این را در وجودش به یک نحوی منعکس می‌کند که این‌ گونه صحبت کن. کثیری از سخنرانی‌های مهم آقای‌خامنه‌ای سخنرانی یک فرد عادی نیست، کما این‌ که سخنرانی‌های امام هم این‌ طور بود. صحیفه نور را ملاحظه کنید. چه کسی می‌تواند این همه با مردم صحبت کند و مطلب هم مفید از کار در بیاید؟ انسان در موارد دیگر، در جلسه دوم و سوم می‌بیند مطالب تکراری هستند و غیرمفید. خدا رحمت کند امام را. نکته‌هایی در کلامشان بود که بکر بودند و تازه و تکرار هم نمی‌شدند. آقای خامنه‌ای هم همین طورند. نیاز اسلام و مسلمین به چنین اشخاصی است. نیاز اسلام و مسلمین به مجتهدی که فقط بداند در یوم‌الشک آیا می‌شود به حساب ماه رمضان روزه گرفت یا نه، نیست. این مسئله‌ را هم باید دانست، اما نیاز مسلمین با این رفع نمی‌شود. نیاز مسلمین به مجموعه‌ای رفع می‌شود که در رأس آن، این جور امور هستند و ما بحمدالله در بحران‌هایی که پیش آمد، به فضل الهی و درایت ایشان، سربلند بیرون آمدیم.

می‌گویند انگلستان در سیاست‌بازی، پیر میکده و پیر استعمار است. آمریکا هم در کنار انگلستان ورزیده شد. مجموعه اروپا هم مجموعه‌ای هستند که با تبادل افکار ورزیده شده‌اند. این‌ها دست به دست هم دادند که ما را محو و نابود کنند. صحبت این نبود که نفت یا گندم را قطع کنند. اصل، بنای نابودی ما را دارند و بنای نابودی هر کسی را که دارد مثل ما فکر می‌کند. الان واقع جنگ سوری‌ها این است که آن‌ها دارند کفاره رفاقت با ایران را پس می‌دهند. جنگ با حزب‌الله و مقاومت هم در واقع پس دادن کفاره رفاقت با ایران است.

در برابر این همه مغزهای متفکر مارخورده و افعی شده، بلکه افعی خورده و اژد‌ها شده، هنوز مملکتی به نام ایران داریم و روی پای خودمان ایستاده‌ایم، ولو این‌ که قدر عافیت را نمی‌دانیم و متوجه نیستیم که خداوند چگونه ما راکمک کرده است. این‌ها همه عنایت‌الله است. این‌ که امیرالمؤمنین(ع) در پاسخ به این سئوال که شما در عبادت پروردگار، آیا خدا را دیدید؟ می‌فرمایند: «لم اعبد ربا لم اره»، من خدای ندیده را عبادت نمی‌کنم، خدا به چشم سر که دیده نمی‌شود، به دست که لمس نمی‌شود. امیرالمؤمنین(ع) خدا را با آن ابزاری که باید دید، می‌بینند.

امام با ابزاری که باید جهان را دید و شناخت، می‌دیدند و می‌شناختند و لذا امام وقتی که در حرم مطهر امیرالمؤمنین‌(ع) جلوی ضریح می‌ایستادند و می‌خواستند زیارتنامه بخوانند، دستشان می‌لرزید و با یک دست، دست دیگرشان رامی‌گرفتند. این امام نه اسلحه داشت و نه لشکری و نه طیاره‌ای و طوری بر او سخت گرفتند که در اواخر اقامت در نجف شاید بیش از پنج نفر با امام نبودند. درنجف بیشتر بیوتات با امام خوب نبودند. بهتر است مطلب را باز نکنم، اما خداوند منان متعال زیر بغل امام را گرفت و ایشان را باعزت وپیروزی به ایران برگرداند.

انقلاب پیروز شد، همه عالم، از شرق و غرب دست به دست هم دادند و جنگ را بر ما تحمیل کردند تا امام و ایران را از بین ببرند، اما: «ویابی الله الا ان یتم نوره». خداوند این چراغ را برافروخته نگه داشت.  امیدواریم تا آخر هم همین‌ طور باشد، به شرط این‌ که ما گناه نکنیم که گناه‌مان دامنگیرمان شود. خداوند منان متعال چنین رهبری را نصیب ما کرد: «شکراً لک یا الله».

من در میان همه فضلا و بزرگان علمی و اساتید، کسی را نمی‌بینم که نه‌تنها شبیه آقای خامنه‌ای، بلکه نزدیک به ایشان هم باشد. خداوند منان متعال، ایشان را بعد از امام ذخیره کرد و انصافاً هم خوب اداره کرد. همین فتنه ۸۸ واقعاً جنگ علیه نظام و نقطه اوج همدستی همه دشمنان برای براندازی نظام و شاید نقطه اوج تدبیر و اشراف ایشان هم بود. در جمع مردم ایران و علمای حوزه‌های دینی ایشان در رأس است. برو برگرد ندارد. بعد از امام، آیا کسی بهتر از ایشان می‌توانست اداره کند؟ خیر، چنین کسی را نداشتیم و نداریم.

پی‌نوشت‌ها:

۱. قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۳۸

۲. قرآن کریم، سوره جن، آیه 18

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۱ ، ۰۷:۱۵
محمد ثقفی
برنامه‌های روضه‌خوانی حاج منصور در ایام فاطمیه

 برنامه‌های روضه ‌خوانی حاج منصور ارضی در ایام فاطمیه صبح‌ها و شب‌ها برگزار می‌شود.

به گزارش رجانیوز، مراسم عزاداری حضرت زهرا سلام‌الله علیها در فاطمیه اول از صبح سه شنبه 29 اسفند سال 1391 تا 6 فروردین سال 1392 از ساعت 6 صبح همراه با قرائت زیارت عاشورا برگزار می‌شود.

این مراسم همچون سال‌های گذشته، با مداحی حاج منصور ارضی در حسنیه صنف لباس‌فروش تهران واقع در خیابان سعدی جنوبی برگزار خواهد شد.

مراسم عزاداری همچنین از چهارشنبه شب 30 اسفند 1391 لغایت 4 فروردین 1392 بعد از نماز مغرب و عشاء با سخنرانی حاج آقای الهی و مداحی حاج منصور ارضی و دیگر مداحان اهل بیت‌علیهم‌السلام در مسجد ارک تهران برگزار می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۱۶
محمد ثقفی
آیت‌الله ممدوحی: چاوز در دین خود آدم خوبی بود

عضو خبرگان رهبری با بیان اینکه چاوز در دین خود آدم خوبی بود گفت: رجعت بحث تخصصی است و رئیس جمهور اطلاعی در این زمینه نداشته که بخواهد درباره آن سخن بگوید.

 آیت‌الله ممدوحی امروز در گفت‌وگو با فارس در قم با اشاره به سخنان اخیر احمدی‌نژاد درباره فوت چاوز اظهار داشت: «رجعت» که احمدی‌نژاد از آن سخن گفته بحث تخصصی است و معنایی که از آن برداشت می‌شود با آنچه مردم عادی درک می‌کنند تفاوت دارد.
 
وی افزود: منظور از رجعت ایامی است که دنیا تمام می‌شود و آخرت هنوز نرسیده و ما بین این دو زمان وضعیت خاصی است که بحث تخصصی است و رئیس جمهور اطلاعی در این زمینه نداشته که بخواهد درباره آن سخن بگوید.
 
عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: ظهور مهدی (عج) انعطاف عظیم جهانی در سراسر عالم است و مقدمات خاص خودش را می‌خواهد.
 
وی تصریح کرد: ممکن است چاوز در دین خودش آدم خوبی بوده اما این مسئله ربطی به نظام اسلامی ندارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۱ ، ۰۵:۴۷
محمد ثقفی
هدیه رهبرانقلاب به قویترین مرد جهان
رهبر معظم انقلاب در پاسخ به درخواست قهرمان وزنه‌برداری المپیک، انگشتری خود را به سلیمی دادند.
 
به گزارش خبرگزاری دانشجو، در دیدار صبح امروز جمعی از پیشکسوتان، قهرمانان و مدال‌آوران رشته‌های ورزشی در مسابقات جهانی و بازی‌های المپیک و پارالمپیک 2012 با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بهداد سلیمی درخواست کرد تا انگشتر ایشان را به یادگار داشته باشد که در پاسخ به این تقاضا نیز رهبر معظم انقلاب انگشتری خود را به قهرمان وزنه‌برداری المپیک 2012 لندن اهدا کردند.
 
همچنین در این دیدار بسیاری از ورزشکاران خواستار دریافت چفیه ایشان شدند تا آن را به یادگار نزد خود نگه دارند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۱ ، ۰۵:۴۴
محمد ثقفی
گلچینی از رهنمودها و توصیه های اخلاقی حضرت آیت الله بهجت (رحمة الله علیه):

بسم الله

 

 

گلچینی از رهنمودها و توصیه های اخلاقی حضرت آیت الله بهجت (رحمة الله علیه):

ائمه ما (علیهم السلام) دعاها را در اختیار ما گذاشته اند تا ما را غرق در نور ببینند. *

*اگر بخواهیم محیط خانه گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشم پوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.

* ما باید باب توجیه خطا و اشتباه را به روی خود ببندیم و برای هر خطا، زبان به استغفار بگشاییم و اگر قابل جبران باشد، جبران کنیم.  

* خدا نکند حرام در نزد انسان زینت داده شود! این یک بیماری قلبی است که انسان به آن مبتلا می شود، و با وجود راههای حلال که نیازش را برآورده می کند، خود را به حرام گرفتار می نماید! 

وای بر ما اگر در خصوص خوردنیها و نوشیدنیها از حرام اجتناب نکنیم! زیرا همین غذاها است که منشأ علم و ایمان و یا کفر ما می شود! 

* اگر می خواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هر چه بخواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم. 

* در این مطلب جای شک نیست که اگر انسان بدان موفق باشد، برای او کافی است و تمام مطالب و نتایج ریاضات شاقه و دشوار را دارد! و آن مطلب این است که: انسان خود را در محضر خدا ببیند و خدا را در همه احوال، مطلع از خود و در همه جا حاضر و بر همه کارها و احوال خود، ناظر بداند.  

* عبارت: (واجعل قلبی بحبک متیماً: و دل مرا سرگشته و دیوانه عشق و محبت خود قرار ده.) نفی موضوع خودبینی است و این که پروانه بشود و به نور رسد و نور شود. از خدا بخواهیم با جذبات او از خود فارغ شویم و بی خود گردیم تا نفهمیم و خود را در برابر عظمتش گم کنیم. 

* باب رسیدن به کمالات و لقاءالله مفتوح است. حیف نیست این مراحل را که از راه بندگی حاصل می شود، نداشته و از آنها محروم باشیم؟! 

* خوردن غذای شبهه ناک و نیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد، هر چند جایز است؛ ولی انسان را مریض و ازعبادات محروم می کند و یا سبب سلب توفیق می شود

* موجبات خواطر و غفلت و نسیان از یاد و ذکر حضرت حق را خود ما فراهم می کنیم در اثر محاسبه و مراقبه، عیب کار آشکار می گردد.

* کسی که از معنویات و معرفت خدا بهره مند است، چه حاجت به کیمیا دارد؟! چه کیمیایی بالاتر از خداشناسی؟![1]

* ما باید با احادیث سر و کار داشته و آنها را مطالعه کنیم؛ چرا که شفا در این ها است.

* هر روز، یک روایت از کتاب (جهاد النفس) وسائل الشیعه را مطالعه کنید. در واضحاتش بیشتر فکر کنید. بعد این را در خودتان می بینید که سر یک سال، عوض شده اید.[2]

 

[1] . در محضر بهجت، ج1، گفتار 32 تا 359  

[2] . نکته  های ناب، گفتار91 و 143

 
گردآوری: خانم سلیمانی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۵۷
محمد ثقفی
ثبت نام کاروان پیاده روی کربلا نیمه شعبان92

 بسمه تعالی

با توکل به خداوند متعال و عنایات خاصه حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف)،انجمن دانشگاهی توسعه علمی  و فرهنگی عتبات عالیات در نظر دارد همانند سالهای گذشته کاروان پیاده روی کربلا در ایام نیمه شعبان(ولادت حضرت بقیه الله الاعظم(عج)) را برگزار نماید.بدین منظور از تمامی دانشجویان ، طلاب و فارغ التحصیلان سراسر کشور ثبت نام بعمل می آید.لذا خواهشمند است ضمن مطالعه موارد و نکات ذیل طبق مراحل ذکر شده در آن اقدام به نام نویسی کنند.

 پوستر تبلیغاتی کاروان جهت اطلاع رسانی در دانشگاه ها

شرایط و ضوابط سفر :

1)برگزاری این اردو زیر نظر سازمان حج و زیارت انجام میگیرد.تمامی زائران از بیمه و ویزای این سازمان بهره مند میشوند،اما ارز مسافرتی به کاروان ما تعلق نمیگیرد.

2)طبق برنامه،مسیر نجف تا کربلا که در حدود90 کیلومتر میباشد را پیاده طی میکنیم.لذا اگر مشکل خاص جسمانی دارید حتما دقت داشته باشید و قبل از تایید نهایی ثبت نام با مسئولان در میان بگذارید.

3)از آنجا که تاریخ انجام سفر تداخل زیادی با ایام انتخابات و امتحانات دانشجویان دارد،هنوز تاریخ دقیق برگزاری سفر مشخص نیست،اما بازه زمانی برگزاری سفر حدودا از 25 خرداد تا 8تیر میباشد،لذا متقاضیان محترم بایستی برای این تاریخ آمادگی داشته باشند.تاریخ دقیق بزودی اعلام میگردد.

4)با توجه به نوسانات قیمت ارز و همچنین عدم قطعیت درباره ی بعضی شرایط اردو،هزینه شرکت در این کاروان فعلا550هزار تومان اعلام میشود که ممکن است تغییر یابد.

5)متقاضیان محترم در نظر داشته باشند که محل اسکان در حسینیه های عراق میباشد. حسینیه های عراق محدودیت های بسیار زیادی در حوزه امکانات بهداشتی ، برق ,  سیستم سرمایشی و ..... دارند که باعث بروز مشکلات عدیده ای می شود.در ضمن اگر توفیق زیارت بقاع متبرکه شهرهای کاظمین و سامرا نصیبمان گردد،اسکان در این شهرها در حرم های مطهر میباشد.

6)اولویت ثبت نام با دانشجویان و طلاب(درحال تحصیل) میباشد . همچنین فقط فارغ التحصیلانی که حداکثر یکسال از تاریخ فراغت تحصیلی آنها گذشته باشد میتوانند در این کاروان ثبت نام کنند.

7)به دلیل محدودیت های سفر و وظایفی که برای زوج های جوان در نظر گرفته میشود،از ثبت نام زوج های جوانی  که در دوران عقد میباشند معذوریم،همچنین زوج های جوان در نظر داشته باشند که محل اسکان ایشان از یکدیگر جدا میباشند.

8)حداقل یکی از زوجین باید شرایط ثبت نام کنندگان را داشته باشد،در غیر اینصورت ثبت نام صورت نمیگیرد.

9)مهلت ثبت نام تا تاریخ 8 فروردین میباشد.در صورت کثرت اسامی و مساوی بودن شرایط ثبت نام کنندگان،قرعه کشی انجام خواهد شد،و اسامی نهایی جهت واریز مبلغ و مراحل بعدی ثبت نام  در تاریخ 10فروردین بر روی همین سایت اعلام خواهد شد.

10)حرکت کاروان از تهران می باشد.لذا تمامی زائران باید برای روز حرکت در تهران حضور یابند.

11)مسئولیت عدم ارسال به موقع مدارک و یا ناقص بودن آن به عهده متقاضی می باشد و انجمن در برابر حذف افراد از اردو بر اساس مطالب مذکور مختار است.

 

 

 

 

نحوه ثبت نام:

لطفا فایل wordرا دانلود کرده وتکمیل نمایید همچنین  نام فایل را به نام خودتان تغییر دهید، سپس فایل تکمیل شده را به همراه مدارک زیر که از آنها اسکن گرفته اید به آدرسهای زیرارسال نمایید.لطفا تمامی مدارک را یکجا و طی یک ایمیل ارسال کنید و از ارسال متوالی و جداگانه مدارک خوداری کرده و در بخش عنوان ایمیل نام و نام خانوادگی خود را ذکر کنید. 

 

فایل جدول اطلاعات

مدارک:

1)عکس پرسنلی رنگی(عکس 4*3 و پشت زمینه سفید و بدون عینک . نمونه :)عکس.jpg(حداکثر حجم:100kb)

2)تصویر کارت ملی (پشت و روی کارت حتما ارسال شود)(حداکثر حجم:100kb)

3)تصویر کارت دانشجویی(حداکثر حجم:50kb)

4)تصویر گذرنامه (حداکثر حجم:50kb)

5)تصویر گواهی تحصیلی (فارغ التحصیلان) (حداکثر حجم:50kb)

 خواهشمند است حجم تصاویر ارسالی را تا حد ممکن کم کنید،جزوه ی راهنمای کم کردن حجم تصاویر به صورت ساده را از اینجا بردارید.)


       ایمیل برادران :        karbala9201@yahoo.com       

ایمیل خواهران و زوج های جوان :atabe9201@yahoo.com      

تذکر:شماره تماسهای زیر جهت پاسخگویی به سوالات شما عزیزان میباشد

برادران

آقای پرتویان : 09198215201

آقای شهبازی : 09127244576

آقای مراغه : 09127033581

آقای  خاکسار(مشهد مقدس) : 09331690024

آقای میرزایی (دانشگاه شاهد) : 09187843154

آقای سامان رجایی(استان کرمان) :

زوج های جوان

آقای نوربخش :09125753566

خواهران

 خانم فاطمی: دانشگاه امیرکبیر. دانشگاه شاهد. سایر دانشگاه های استان تهران: 09362717382
خانم کاوسی فر: دانشگاه تهران. دانشگاه علم و صنعت : 09358114876
خانم سلیمان نیا: دانشگاه شریف. دانشگاه شریعتی:09122265641
خانم عقلمند: دانشگاه ازاد: 09390444025
خانم گلی: دانشگاه شهید بهشتی. دانشگاه الزهرا:09124230961
خانم صادقی: دانشگاه علامه: 09302284346


خانم قاسمی: دانشگاه اصفهان . سایر دانشگاه های شهرستان: 09362717805
خانم وثوق زاده: دانشگاه تبریز. دانشگاه قزوین: 09149303874
خانم آقابیگی: دانشگاه مشهد: 09386171683
خانم حسینی: دانشگاه خوزستان. دانشگاه اهواز: 09374226194

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۵۴
محمد ثقفی
رباعی حاج منصور درباره نوروز و فاطمیه

اجتماع بزرگ ذاکرین، شعرا، خادمین و بانیان هیئات مذهبی در همایش فاطمیون با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری و مداحی حاج منصور ارضی و حاج سعید حدادیان جمعه شب در مسجد ارک تهران برگزار شد.

به گزارش عقیق، در این مراسم حاج منصور ارضی انس به دعا را تثبیت نوکری خواند و گفت: انس با دعا در در همه شئون و در همه موارد برای یک ذاکر و شاعر سبب تثبیت نوکری وی می شود و همین طور لغزش ها با خواندن و انس با دعا بر طرف می شود.

حاج منصور توصیه خود را به شعرا و مادحین در سه رکن مطرح نمود و گفت: سه رکنی که جوانان، شعرا و مادحین بایستی رعایت کنند "حق علما"، "حق مستمع" و "حق خانواده" است.

وی با تبیین جایگاه مستمع متذکر شد: حق مستمع آنست که مطالب خوب و مفید برای ایشان آماده کند و بدستشان برسانند.

همچنین مداحان بایستی شان نوکری اباعبدالله علیه السلام را رعایت کنند و هر گونه رفتاری که مغایر این شان است را انجام ندهند.

حاج منصور ارضی با خواند یک شعر دو بیتی اشاره ایی داشت به تداخل ایام نوروز با ایام فاطمیه و گفت:

 

نوروز اگر وقت دیدار است مردم

 

امسال بر داغی گرفتار است مردم

 

حرمت نگه دارید پای سفره عید

 

چون مهدی زهرا عزادار است مردم

 

با توجه به شرایط فعلی بایستی به فاطمیه نگاه بیشتر و بهتری داشته باشیم.

 

امسال بایسیتی بیشتر به خودسازی بپردازیم. نباید نوروز هیئت ها را تعطیل کنیم. باید مواظب خود باشیم باید مواظب فاطمیه باشیم.

در پایان حاج منصور با اشاره به نحوه شعر گفتن برای حضرت زهرا سلام الله علیها گفت: به شعرا گفته ام! شعر گفتن برای حضرت زهرا سلام الله علیها با شعر گفتن برای امام حسین علیه السلام متفاوت است. برای امام حسین علیه السلام هرچند واضح روضه خوانده شود و شعر گفته شود اشکالی ندارد ولی در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها این متفاوت است و بایستی رعایت شود.

پس از پایان توصیه های حاج منصور ارضی خطاب به مداحان، ایشان به روضه خوانی پرداختند و در ادامه سعید حدادیان به روضه خوانی و بیان مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها پرداخت.

-

شعر خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در این مراسم

 

گرد علی ضریح تو هم در طواف شد

 

راه میان خانه و مسجد مطاف شد

 

دست 40 نفر هم در جنگ با علی

 

دست تو با تمامی شهر در مصاف شد

 

تنها امید دست خدا بود دست تو

 

دستت شکست و دست علی در کلاف شد

 

از ذوالفقار و نام علی کینه داشتند

 

یکجا حساب کینه شهر با تو صاف شد

 

دستت محال بود علی را رها کند

 

هر چه که شد با غلاف شد

 

تو دست خیر داری از خیر دست تو

 

از مالیات قنفذ ملعون معاف شد

 

 

شعر خوانده شده حاج سعید حدادیان در این مراسم

 

فاطمیه سنگر حفظ حجاب

 

فاطمیه محور این انقلاب

 

فاطمیه اول کرب و بلاست

 

فاطمیه آخر معراج ماست

 

محراب بود و ماه و نماز نشسته اش

 

روی کبود و هاله چشمان بسته اش

 

سجاده بودو و سجده طولانی و قنوت

 

چادر نماز خاکی و دست شکسته اش

 

دیوار کاهگلی که شده تکیه گاه سر

 

نزدیک صبح و وقت طلوع خجسته اش

 

بستر پر از شقایق و معجر پر از حناست

 

دردسریست گیسوی از هم گسسته اش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۵۰
محمد ثقفی
ثبت‌نام کاروان پیاده روی کربلا

انجمن دانشگاهی توسعه علمی و فرهنگی عتبات عالیات در نظر دارد کاروان پیاده روی کربلا در ایام نیمه شعبان برگزار کند.

به گزارش فارس، انجمن دانشگاهی توسعه علمی  و فرهنگی عتبات عالیات با توکل به خداوند متعال و عنایات خاصه حضرت بقیه‌الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در نظر دارد همانند سالهای گذشته کاروان پیاده روی کربلا در ایام نیمه شعبان (ولادت حضرت بقیه الله الاعظم) را برگزار کند.
 
دانشجویان، طلاب و فارغ التحصیلان سراسر کشور می‌توانند برای ثبت نام در این کاروان پیاده روی به سایت انجمن دانشگاهی به نشانی http://www.atabe.ir مراجعه کنند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۴۹
محمد ثقفی
پارازیتی که بچه حزب اللهی‌ها درست کردند

 وحید یامین پور در صفحه شخصی خود در گوگل نوشت:

در الگوی shannon-weaver عامل پارازیت در فرآیند انتقال پیام مورد تاکید قرار گرفته؛در ارتباطات اجتماعی آگهی بی موقع و اضافی را پارازیت می نامیم. این پارازیت امروزه یک خبر خاص است که توجهات را به خودش معطوف می کند. مخاطب علاقمند شنیدن یک خبر است و ناگهان یک نویز یا پارازیت اصل خبر را مخدوش میکند و مخاطب را می پراند. نویز و پارازیت یک سیاست شناخته شده در عالم رسانه ای امروز است. نمونه ی دقیقش در خصوص عکس احمدی نژاد در مراسم خاکسپاری چاوز است.
 
نزدیک به 60 کشور در مراسم تدفین چاوز شرکت کرده اند. حضور احمدی نژاد در آن مراسم و واکنش کاملا متمایز مردم و خانواده ی چاوز نشان از عمق نفوذ ایران اسلامی در آنسوی دنیاست. تشکیل یک جبهه ی بزرگ بین المللی علیه امریکا و با نمود آشکار رهبری معنوی ایران.احمدی نژاد اینجا نماینده ی اسلام و نماینده ی جمهوری اسلامی است نه یک شخصیت حزبی. چرا باید اصل این اتفاق بزرگ که بیش از پیش امریکا و جبهه ی استکبار را عصبانی میکند تحت الشعاع یک عکس قرار گیرد. 
 
عکسی که منتشر شد کاملا آگاهانه و به موقع بود. یک پارازیت که اصل ماجرا را به حاشیه می راند و جالب است که ماموریت این پارازیت برعهده ی جریان حزب الله گذاشته شد. این همان جنگ روانی و رسانه ایست که بچه حزب اللهی ها دنبالش می گردند... فهمیدنش کمی پیچیده است.
 
پ ن: منظور من از اینکه آن طلبه یکساعت پیرزن را به دوش کشیده همین ماموریتی بود که بر شانه های حزب الله افتاد!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۴۴
محمد ثقفی
واکنش رسمی جامعه مدرسین به پیام رییس‌جمهور/

آیت‌الله یزدی: آقای رئیس جمهور؛ موظفید در اجرائیات از ولی امر اطاعت کنید/ اطلاعات شما درباره رجعت ناکافی است

رییس جامعه مدرسین خطاب به رییس جمهور کشور گفت: آقای احمدی‌نژاد رییس جمهور محترم! شما مسئله رجعت را چقدر مطالعه کرده‌اید و آن را می‌دانید؟ این بحث مسئله حساس و مهمی است و نباید همین‌طور درباره آن اظهار نظر کرد.
به گزارش حوزه احزاب باشگاه خبرنگارن، "آیت‌الله محمد یزدی" صبح امروز در جمع خبرنگاران با اشاره به تلاش گسترده استکبار برای ترویج تفکر جدایی دین از سیاست که در برخی کشورهای اسلامی حاکم شده است افزود: امام‌(ره) با تاکید بر این مسئله از رواج این تفکر  در کشور ما جلوگیری کردند.
 
وی با اشاره به این سخن آیت‌الله مدرس مبنی بر این‌که سیاست ما عین دیانت و دیانت ما عین سیاست ماست و این که حضرت امام‌(ره) بارها بر آن تاکید داشتند اظهار داشت: این مسئله یکی از مبانی نظام است که دارای چندین نوع تفسیر می‌باشد نخست این که  دیانت و سیاست از هم جدا نیستند و نمی‌توانند از هم جدا باشند این تعریفی است که در میان مردم وجود دارد.
 
آیت‌الله یزدی با بیان این‌که تفسیر دیگر در این عرصه این است که آیا دیانت در سیاست و یا سیاست در دیانت نقش دارد یا نه افزود: به اعتقاد قریب به اتفاق روحانیت و حوزه، سیاست نمی‌تواند نقشی در دیانت داشته باشد چرا که منابع دینی ما منابعی وحیانی و بر پایه قرآن و اهل‌بیت‌(ع) است.
 
رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، با بیان این‌که در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی در استنباط احکام در عرض این مسئله  نیست گفت: توجه به شرایط زمان و مکان از این جهت اهمیت دارد که در بیان احکام دین، شرایط زمان و مکان در نظر گرفته شود و به معنی شناخت می‌باشد، نه به این معنی که حکم خدا را تغییر دهد.
 
وی در بررسی نقش دیانت و سیاست اظهار داشت: از اصول معین در نظام اسلامی این است که سیاست باید در چارچوب دیانت باشد، به این معنا که قانون اساسی و مجریان آن باید بر اساس موازین اسلامی عمل کنند،  بنابر این  در نظام اسلامی شورای نگهبان قوانین را از منظر دین بررسی می‌کند و بدون تایید این شورا قوانین جنبه اجرایی پیدا نمی‌کند.
 
عضو هیات رییسه خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: تمامی تصمیم‌گیرندگان و مجریان در عرصه‌های مختلف اقتصادی سیاسی، اجتماعی،نظامی و... باید بر این مسئله اهتمام داشته باشند و در چارچوب اصول دیانت حرکت کنند.
 
وی با بیان این‌که این مسئله در قطعیات دین اهمیت بیشتری دارد ادامه داد: هر مسئولی که در نظام اظهاراتی هم داشته باشد باید در این چارچوب باشد بویژه برخی مسایل که هر کس نمی‌تواند درباره آن اظهار نظر کند بلکه اسلام‌شناسان باید در این عرصه سخن بگویند.
 
وی افزود: مسایل اعتقادی و اصول عملی و اجتماعی باید از سوی متخصصان علم کلام، فلسفه و فقه که متصدی آن هستند بیان شود.
 
آیت‌الله یزدی،  با بیان این که فلسفه وجودی حوزه این است  که منابع دینی را بررسی و آن را تبیین کند و تصمیم‌گیرندگان و مجریان نیز بر اساس آن حرکت کنند افزود: کسانی که در این عرصه بخواهند اظهار نظر کنند چه در قوه مجریه یا قضاییه، مقننه و دستگاه‌های وابسته به آن باشند، این را مدنظر قرار دهند.
 
وی با تاکید بر اینکه مشخص است باید هر مطلب تخصصی را از متخصصان آن گرفت گفت: هر کس نمی‌تواند در مسئله‌ا‌ی که تخصص ندارد نظری دهد و آن نیز از رسانه‌ها مطرح شود به ویژه  که در علوم انسانی، حساسیت‌های خاصی وجود دارد.
 
رییس جامعه مدرسین حوزه، با اشاره به اظهار نظر رییس جمهور کشور، در پیام تسلیت برای هوگو چاوز اظهار داشت: آقای احمدی‌نژاد رییس جمهور محترم کشور در مواردی تصور می‌شود که در مسایل اعتقادی هم اظهار نظر می‌کنند یک سری اعتقادات خود دارد که فکر می‌کند از مسلمات  شیعه  است و خود را شیعه درجه یک می‌داند صحبت‌هایش را از امام زمان‌(عج) شروع می‌کند و در پایان نیز با نام آن ختم می‌کند باید بداند که این امام زمان‌(عج) امامی است که زنده و دارای نایب و وکیل است و امروز این نایب در کشور وجود دارد.
 
وی با بیان اینکه اگر انسان بگوید تابع امام زمان‌(عج)  است، ولی عمل نکند تبعیت از امام زمان‌(عج) نیست گفت: بنده بارها گفته‌ام و توسط یکی از افراد در قوه مجریه این پیام را به آقای احمدی‌نژاد داده‌ام که توجه کنید که مراجع نمایندگان امام زمان‌(عج) و مقام معظم رهبری ولی‌امرمسلمین نیز نایب امام زمان‌(عج) است و خود آنها فرموده‌اند که سخن این‌ها سخن ماست.
 
آیت الله یزدی ادامه داد: آقای رییس جمهور نظرهایی داشته و دارد که گاهی منشا نگرانی است و دوستان و علاقه مند به او نیز این نگرانی‌ها  را ابراز می کنند، که در حوزه علمیه و جامعه مدرسین نیز مطرح می‌شود ولی چون سفارش موکد ولی‌امر مسلمین این است که در شرایط کنونی کشور به دنبال حفظ آرامش باشیم و از مسایل اختلاف‌انگیز پرهیز شود از این رو افرادی که ولایی هستند سعی می‌کنند مسایل اختلافی را مطرح نکنند تا در این عرصه سوژه را بدست دوست و دشمن ندهند و آرامش را در شرایطی که به ویژه انتخابات در پیش رو است حفظ کنیم.
 
وی درباره پیام رییس جمهور به مناسبت درگذشت رییس جمهور ونزوئلا اظهار داشت: آقای احمدی‌نژاد در این باره تسلیت‌نامه مفصلی نوشته‌اند که البته این امر طبیعی است زمانی که رییس جمهور کشوری می‌میرد کشورهایی که با آن ارتباط دارند پیام تسلیت می‌گویند.
 
عضو هیات رییسه خبرگان رهبری  با اشاره به اینکه «گاندی» در استقلال مردم هند و « نلسون ماندلا »در برابر استعمارگران، نقش اساسی داشته‌اند گفت: این شخصیت‌ها امتیازاتی انقلابی و آزادی‌خواهانه دارند که موجب می‌شود امتیازاتشان فقط به خودشان مورد توجه قرار گیرد ولی این‌که آزادی‌خواهان را در ردیف شخصیت‌های بالای دینی قرار دهیم درست نیست،
 
 وی خطاب به رییس جمهور کشور گفت: آقای احمدی‌نژاد رییس جمهور محترم! شما مسئله رجعت را چقدر مطالعه کرده‌اید و آن را می‌دانید؟ این بحث مسئله حساس و مهمی است و نباید همین‌طور درباره آن اظهار نظر کرد.
 
آیت الله یزدی  با تاکید بر اینکه رجعت از اصول مهم در شیعه است خاطرنشان ساخت: آقای چاوز مسیحی کاتولیک بود، وی و مسیحیان از صلیب استفاده می‌کنندبه این معنی که آنها قائل به کشته شدن مسیح هستند و این مسئله رجعت که آقای رییس جمهور آن را درباره چاوز مطرح کرده‌اند تنها در اعتقادات مسلم شیعه  وجود دارد.
 
وی  ادامه داد: این مسئله مسئله‌ای مهم، حساس و قابل بحث است و مربوط به شما(احمدی نژاد) نیست و اطلاعات شما در این مسئله کافی نیست در این شرایط کشور طرح چنین مسایلی موجب حساسیت می‌شود.
 
رییس جامعه مدرسین  افزود: آقای احمدی‌نژاد در فرودگاه وقتی پیاده شدند در مراسم استقبال چنین تعبیری به کار برد که خداوند،حضرت مسیح‌(ع) و انسان کامل (امام زمان‌(عج))، یار ملت‌ها هستند و چاوز عمیقا به حقانیت آن ایمان داشت؛ این شعارهایی است که با مرز اعتقادات دینی هم مرزی دارد.
 
وی با اشاره به نشست روز گذشته جامعه مدرسین اظهار داشت: در این نشست اظهار نظر‌های مختلف صورت گرفت و برخی نیز نظرهای تند و حساسی اظهار داشتند و تنها نتیجه این شد که در مصاحبه‌ای مطبوعاتی واکنش جامعه مدرسین به این مسئله مطرح شود.
 
آیت الله یزدی  افزود: درست است که چاوز، انقلابی و آزادی‌خواه امتیازاتی داشته است ولی تعابیر موحد و مومن که در میان عوام مردم وجود دارد نسبت به چاوز درست نیست.
 
وی در تبیین پیام جامعه مدرسین به رییس جمهور گفت: نصیحت مشفقانه وبرادرانه  به شما این است که اطلاعات دینی شما کم است و اطلاعات شما اطلاعات عمومی می‌باشد تحصیلاتی دینی هم که ندارید باید به نظرات ولی‌امر مسلمین توجه کنید وقتی از حوزه و مراجع فاصله بگیری  این اتفاق می‌افتد.
 
آیت الله یزدی  افزود: بسیاری از طلاب جوان که پر از احساس هستند در این مسائل وقتی به ما مراجعه می‌کنند می‌گوییم که ولی‌امر مسلمین بر آرامش تاکید دارند و باید از این مسایل بگذریم و امور مهمتری است که باید به آن پرداخته شود ولی وقتی شما درباره دیگر مباحث دینی و مذهبی نظر می‌دهید می‌گوییم این چه وضع است.
 
وی با تاکید بر اینکه ایشان نباید در مسایل مذهبی اظهار نظر کند و از این شعارهای هم‌مرز و اعتقادی نگوید گفت: چرا باید هر روز کاری کند که مقدار وجهه‌ای هم که هست پایین و پایین‌تر آید ایشان توجه در مسایل اعتقادی  ندارد،اینها ریشه اصلی پایه‌های حکومت است.
 
عضو خبرگان رهبری  با بیان این‌که اصل دیانت و سیاست درست ولی معنا کردن آن اهمیت زیادی دارد و سیاست در دیانت نقشی برای جابجایی احکام ندارد افزود: اگر قرار بود حوادث سیاسی احکام دینی را جابجا کند امروز دیگر چیزی از دین باقی نمی‌ماند.
 
وی افزود: نصیحت ما به رییس جمهور این است که مدت باقی‌مانده دولت را در آرامش حفظ کنیم ولو به خاطر امور سیاسی خودداری کنیم.
 
وی در پایان ضمن تبریک سال جدید و ابراز امیدواری از توجه مردم به حفظ بزرگداشت ایام فاطمیه‌ خاطرنشان کرد: مردم احترام این ایام  ماه را  که همزمان با عید نوروز است، نگه دارند.

منبع: حوزه نیوز

انتهای پیام/

برچسب ها: شیعیان ، یزدی ، کشتار ، پاکستان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۱۵
محمد ثقفی
تا آفتاب درخشان فاطمه‌زهرا(س) می‌درخشد، طرحهای«ضدّ زن» به نتیجه نمی‎رسد/ هزاران زن کربلایی ما ستم‌های مدرن به زن را رسوا کردند

رهبرانقلاب طی پیامی به کنگره هفت هزار زن شهید اظهار داشتند: تا آفتاب درخشان خدیجه‌ی کبری علیها‌السلام و فاطمه‌زهرا علهیاالسلام و زینب کبری علیهاالسلام می‌درخشد، طرحهای کهنه و نو «ضدّ زن» به نتیجه نخواهد رسید و هزاران زن کربلایی ما نه تنها خطوط سیاه ستم‌های ظاهری را در هم شکسته‌اند بلکه ستم‌های مدرن به زن را نیز رسوا و بی‌آبرو کرده و نشان داده‌اند که حق کرامت الاهی زن، بالاترین حقوق زن است که در جهان باصطلاح مدرن، هرگز شناخته نشده و امروز وقت شناخته شدن آن است.

به گزارش رجانیوز، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به کنگره هفت هزار زن شهید که امروز در افتتاح این کنگره قرائت شد، به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
 
امروز در اینجا برای تعظیم به ارتش هزاران نفره‌ی زنان شهیدی گرد آمده‌اید که در تغییر مسیر تاریخ اسلام و کشور، نقشی شایسته ایفاء کردند و سربلند به محضر خدای متعالی رفتند. لشکری از فرشتگان که از جان مقدس خویش در راه اسلام مایه گذاردند؛ تماشاچی نبودند و قدم در میدان عمل نهادند و در نقش معماران ایران جدید ظاهر شدند. اینان زنان بزرگی بودند که تعریف جدیدی از «زن» به شرق و غرب، ارائه کردند.
 
زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بی‌نقش در تاریخ‌سازی؛ و در تعریف غالباً غربی، بمثابه‌ی موجودی که جنسیت او بر انسانیتش می‌چربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایه‌داری جدید است، معرفی می‌شد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، «زن نه شرقی، نه غربی» است. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان، گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود، و درعین حال، در متن و مرکز بود. می‌توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز، سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد. زنانی که اوج احساس و لطف و رحمت زنانه را با روح جهاد و شهادت و مقاومت در آمیختند و مردانه‌ترین میدانها را با شجاعت و اخلاص و فداکاری خود فتح کردند.
 
در انقلاب اسلامی و در دفاع مقدس، زنانی ظهور کردند که می‌توانند تعریف زن و حضور او در ساحت رشد و تهذیب خویش، و در ساحت حفظ خانه‌ی سالم و خانواده‌ی متعادل، و در ساحت ولایت اجتماعی و جهاد امر بمعروف و نهی از منکر و جهاد اجتماعی را جهانی کنند و بن‌بستهای بزرگ را درهم بشکنند.
 
اقتدار و جذبه‌ی تازه‌ای به برکت خون این زنان مجاهد در عصر جدید، ظهور کرده است که زنان را ابتداء در جهان اسلام، تحت تأثیر قرار داد و دیر یا زود در سرنوشت و جایگاه زنان جهان، دست خواهد برد.
 
تا آفتاب درخشان خدیجه‌ی کبری علیها‌السلام و فاطمه‌زهرا علهیاالسلام و زینب کبری علیهاالسلام می‌درخشد، طرحهای کهنه و نو «ضدّ زن» به نتیجه نخواهد رسید و هزاران زن کربلایی ما نه تنها خطوط سیاه ستم‌های ظاهری را در هم شکسته‌اند بلکه ستم‌های مدرن به زن را نیز رسوا و بی‌آبرو کرده و نشان داده‌اند که حق کرامت الاهی زن، بالاترین حقوق زن است که در جهان باصطلاح مدرن، هرگز شناخته نشده و امروز وقت شناخته شدن آن است. به خانواده این شهیدان والامقام تبریک میگویم و امیدوارم که به برکت خون این زنان شریف و مجاهد، رسانه‌ها و هنرمندان و فرزانگان و سینماگرانی بتوانند جهاد بزرگ زن ایرانی مسلمان را به دنیا که سخت محتاج شناختن آن است، بنمایانند.
 
زن مجاهد مسلمان ایرانی، معلّم ثانی برای زنان جهان خواهد بود پس از معلم اول که زنان مجاهد صدر اسلام بودند.
سلام خدا بر بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه‌ی زهرا و بر همه‌ی زنان بزرگ صدر اسلام و بر بانوان فداکار و از جان گذشته‌ی ایران اسلامی.
سیّدعلی خامنه‌ای
۱۵/اسفند/۱۳۹۱
کد خبر:152205 -
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۰۰
محمد ثقفی
بازخوانی یکی از حیرت انگیز ترین عملیات های حزب الله/ 1
وقتی از شانزده عضو گروه کماندویی فقط یک نفر سالم بر می گردد!

گروه تاریخ رجانیوز: تاریخ مقاومت در برابر صهیونیسم، تاریخی سرشار از نکات تلخ و شیرین است، اما به صورت مشخص از سال 1982 میلادی و تشکیل حزب الله، روند شکست هایی که از سال 1948 آغاز شده بود، رفته رفته تبدیل به منحنی رو به رشد پیروزی ها شد. اوج این پیروزی ها ابتدا آزاد سازی جنوب لبنان و بعد ها پیروزی در جنگهای سی وسه روزه و بیست و دو روزه و هشت روزه بود. در این روند، برخی نقاط درخشان دیگر هم وجود دارد که بازخوانی اش خالی از لطف نیست، از جمله عملیات معروف به «کمین انصاریه» در سال 1997. اخیرا یک نویسنده ی غربی با نام «نیکولاس بلانفورد» کتابی بسیار مفصل -و البته مفید- درباره تاریخچه حزب الله نوشته که در لبنان با عنوان «غول شیعی از بطری خارج می شود» منتشر شده است. [1]

رجانیوز طی دو قسمت، ترجمه بخشی از این کتاب که مربوط به عملیات انصاریه است را تقدیم می کند. با هم بخش نخست این ترجمه را می خوانیم:
 
 
4 سبتامبر 1997 [13 شهریور 1376]
روستای انصاریه، جنوب لبنان
در طول ده روز گذشته، غالب فرحات (که یک باغدار مرکبات بود) از صدای زوزه ی تقریبا ممتد پهپادهای شناسایی اسرائیل که در ارتفاع خیلی بالا (در حدی که دیده نمی شد) بالای باغ های پرتقال اطراف منزل او در حاشیه ی شمالی انصاریه چرخ می زدند، اعصابش خرد شده بود. انصاریه دور از محل های درگیری با اسرائیلی ها قرار داشت. روستایی کوچک بود، متشکل از خانه های مربعی شکل و سفید که بر روی یک بلندی مشرف بر دریای مدیترانه قرار گرفته، ما بین شهرهای صور و صیدا. 
تحرکات عجیبی که اخیرا حزب الله در روستا انجام می داد هم بر نگرانی فرحات می افزود، فعالیت هایی که تقریبا همزمان شده بود با آمدن آن هواپیماهای شناسایی. سر ساعت ده هر شب، یک ماشین به آرامی از نزدیک منزلش رد می شد در حالیکه چراغ های جلویی اش خاموش بود و از راه باریکی که در دو طرفش درختان کاج قرار گرفته بود عبور می کرد و بعد، چهار یا پنج نفر از آن بیرون می آمدند و می رفتند داخل باغ های پرتقالی که در دوطرف راه قرار داشت. فرحات پیش خودش حساب می کرد که آن مردان حتما در تمام طول شب داخل آن باغ ها می مانند، گرچه بعد از طلوع خورشید هیچ وقت آنها را در آنجا ندیده بود. آن شب هم آنها را دید که مثل هر شب داخل باغ های پرتقال می شوند.
در حالیکه فرحات و همسرش خلود آن شب در حال دیدن تلویزیون بودند، و چهار فرزندشان در اتاق کناری خوابیده بودند، حدود 1 میل آن طرف تر، از دریا 16 نفر با لباس های سیاه به ساحل آمدند و ساحل صخره ای را که نزدیک یک منزل دو طبقه بود در پیش گرفتند. اینها، نیروهای ویژه و نخبه از گروه «شایتیت 13» نیروی دریایی ارتش اسرائیل بودند. لباس های سیاه غیر براق به تن داشتند، پوتین های با ساق بلند هم به پایشان بود. اکثرشان هم تفنگ های اِی کِی-47 (که نیروهای ویژه ی دریایی، آن را به جهت مطمئن تر بودنش بیشتر انتخاب می کنند) در دست داشتند. دست کم یکی از آنها هم در کوله پشتی اش مواد منفجره ای که معمولا در کنار راه ها کار می گذارند به همراه داشت. طول ساحلی که آن ها درش پیاده شدند، تنها جایی بود که ساختمان های معمول را نداشت، ولی بسیار خطرناک بود. راه ساحلی را در پیش گرفتند. یکی یکی رد شدند. وقتی همه عبور کردند، شروع کردند به بالا رفتن از یک تپه در ناحیه ی شمالی انصاریه.
در همین زمان احمد -که یک رزمنده از جنبش امل بود (19 ساله، لاغر و با گونه های فرورفته)- بین درخت های کوچک یکی از باغ های پرتقال ناحیه ی شمالی انصاریه پنهان شده بود. در جایی نزدیک او هم در تاریکی، سه نفر دیگر از دوستانش که آنها عضو امل بودند کمین کرده بودند. هر چهار نفرشان تفنگ ها اِی – کِی 47 در اختیار داشتند و به نارنجک و موشک انداز هم مسلح بودند. آنها جزو گروه حمایتی ای بودند که برای پشتیبانی از نیروهای حزب الله (که تنها چند صد یارد آن طرف تر، در بین درخت های پرتقال کمین کرده بودند) در اینجا پراکنده شده بودند. 
گروه کمین حزب الله به سه گروه تقسیم شده بود. دو بخش آن 6 نفره و یک بخش اش 8 نفره بود. همه ی این بیست نفر هم دارای تجربه ی مبارزاتی بالا در جنوب لبنان بودند. فرماندهی آن گروه کمین هم آن شب به عهده ی «ابوشمران» بود که خودش هم از اهالی روستای انصاریه بود. [2]
انصاریه و روستاهای اطراف آن، به صورت سنتی پایگاه های جنبش امل بود و معمولا حزب الله در آنجاها حضور محدودی داشت. ولی چند روز قبل از آن، تعدادی از نیروهای حزب الله با فرماندهان منطقه ای امل دیدار کرده و به آنها اطلاع داده بودند که حزب الله طی چند شب، کارهای عملیاتی ای در منطقه ی شمالی روستا انجام خواهد داد. به دلایل امنیتی، جزئیات زیادی در اختیار فرماندهان امل گذاشته نشد ولی نیروهای حزب الله اعلام کردند که وقتی نیروهای امل ناگهان صدای شلیک و انفجار شنیدند، آن وقت در جریان آنچه رخ خواهد داد قرار می گیرند. نیروهی احزب الله تأکید کردند: شدیدا مراقب باشید به ما شلیک نکنید. نیروهای ما هم آنجا [در وسط درگیری] خواهند بود.
نیروهای محلی امل هم هر شب در اینجا کشیک می دادند تا [در لحظه ای که نمی دانستند کی خواهد بود] به نیروهای حزب الله کمک کنند. و در آن شب، نوبت کشیک احمد و دوستانش بود.
شانزده نیروی ویژه به سختی از تپه خود را بالا آوردند، وقتی به بالای تپه رسیدند، راه خاکی ای که کنار باغ پرتقال و درخت های کاج قدیمی بود را پیش گرفتند. نیروهای داشتند به آهستگی به راه باریک واقع در شمال روستا نزدیک می شدند.
ابوشمران –فرمانده نیروهای کمین کرده ی حزب الله – بین درخت های مخفی شده بود. یک نفر دیگر از نیروها هم حدود 4 یاردیِ نیروهای اسرائیلی قرار داشت. ابوشمران می توانست صدای نیروهای اسرائیلی که داشتند به عبری با هم حرف می زدند را بشنود، فهمید خیلی نزدیک شده اند، در حدی که می توانست آن ها را لمس کند. ولی باز هم صبر کرد تا لحظه ی مناسب برای در تور انداختنشان فرا برسد.
وقتی نیروهای ویژه ی اسرائیلی به دروازه ی آهنی ای که در کنار آن راه باریک قرار داشت رسیدند، لحظه مناسب فرا رسید. ابوشمران دستور حمله را صادر کرد و بدین ترتیب اولین بمبی که کنار جاده کار گذاشته بودند منفجر شد و صدای فوق العاده بلندی تولید کرد و باعث شد تکه های فولادی به اسرائیلی ها که آنجا تجمع کرده بودند برخورد کند و آنها را شدیدا به زمین بکوبد. هنوز گروه ویژه نتوانسته بود خودش را جمع و جور کند که انفجار دوم رخ داد و حجم بزرگی از شعله ی نارنجی رنگ ایجاد کرد. بعدش، نیروهای حزب الله که در باغ های پرتقال مخفی شده بودند با مسلسل هایشان نیروهای اسرائیلی را زیر گلوله گرفتند و نارنجک و موشک هم به سمتشان پرتاب کردند. یک ترکش به سر فرمانده نیروهای اسرائیلی برخورد کرد و در جا او را کشت.
لحظه ای بعد انفجار سوم رخ داد. انفجار سوم به دلیل برخورد گلوله با کوله پشتی گروهبان «ایتمار ایلیا» که حامل مین و بمب بود رخ داد. این بمب ها و مین ها آماده شده بود تا در کنار راه ها جاگذاری شود و این گروه ویژه تصمیم داشت تا آنها را در اطراف انصاریه جاگذاری کند. انفجار، ایلیا را تکه تکه کرد و تعداد دیگری از اعضای گروه را هم کشت. تا آن لحظه، 11 نفر از این گروه کماندویی ویژه ی 16 نفری کشته شده بودند و دست کم چهار نفر دیگر هم زخمی شده بودند.
با بالاگرفتن شدت درگیری در باغهای پرتقال، نیروهای زنده مانده ی اسرائیلی از طریق بی سیم با مرکزشان تماس گرفته و در خواست کمک و نجات کردند. صدای ملخ های هلی کوپتری که داشت شنیده می شد، به نیروهای زنده مانده ی اسرائیلی خبر می داد که کمک، نزدیک است.
[چند دقیقه بعد و با رسیدن چند هلی کوپتر اسرائیلی،] هلی کوپترهای کبرای اسرائیل هم شروع کردند به شلیک موشک ها تاوِ ضد تانک به منطقه ی باغ های پرتقال و با تیربارهای نصب شده در پایین هلی کوپتر هم شروع به شلیک تیر به سمت باغ های پرتقال [که نیروهای حزب الله در آن قرار داشتند] نمودند و بدین ترتیب محیطی آتشی فراهم می کرد که این امکان را برای دو هلی کوپتر امداد و نجات سی اچ 53 فراهم می کرد که بنشینند.
ابوشمران و گروهش [که کارشان را به خوبی انجام داده بودند] در حالیکه فقط یکی شان جراحت مختصری برداشته بود از محل کمین عقب نشینی کردند. و سریعا و بدون اینکه کسی آنها را ببیند از آن منطقه دور شدند. در این زمان، احمد و دوستانش از جنبش امل از تفنگهایشان آتش گشوند و نارنجک و موشک به سمت اسرائیلی ها پرتاب کردند. بعدش آنها هم از صحنه دور شدند. همه این اتفاقات، طی بیست دقیقه بعد از انفجار اول رخ داده بود.
با پوشش آتش هلی کوپترهای کبرا، دو هلی کوپتر امداد و نجات سی اچ 53 توانستند در یک زمین باز بنشینند و شروع کنند به سوار کردن مجروحین و تخلیه ی اجساد از محل.
پزشکانی که آمده بودند، با مأموریت وحشتناکی مواجه شدند: بعضی از اعضای واحد کماندوییِ ویژه حالا تبدیل شده بودند به تکه پاره های بدن. پزشکان هم هیچ راهی نداشتند جز رعایت رسوم یهودی و جمع آوری همه ی باقی مانده های اجساد به صورت کامل [تا بدن به صورت کامل دفن شود]. تیم نجات مطمئن بودند که دستکم دو تا از بدن ها وجود ندارد [یعنی منهدم شده] و به رغم جستجوی دقیق در تاریکی با سیستم دید درشب نتوانستند هیچ اثری از آنها پیدا کنند. در آن وقت متوجه نشدند که بقایای جسد یکی از نیروهای مفقود داخل یکی از هلی کوپترها قرار دارد. و باقی مانده های جسد آن نیروی دیگر –گروهبان ایلیا- هم که یک ترکش موجب انفجار بمبها و مینها همراهش شده بود، بالای محل نبرد تکه تکه شده است. 
نیروهای حزب الله دست از شلیک گلوله از مسلسل هایشان برداشتند، ولی تیم امداد و نجات اسرائیلی با یک تهدید تازه مواجه شد: خمپاره ها شروع کرد یکی بعد از دیگری در اطرافشان اصابت کردن، این هم به نوبه خود موجب کشته شدن یک نفر دیگر از اسرائیلی ها شد، یک پزشک از تیم امداد و نجات با درجه ی نظامی سرگرد.
 
ادامه دارد ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۱ ، ۰۵:۵۳
محمد ثقفی

نیمه اسفند در کربلا چه اتفاقی می‌افتد؟ + تصاویر

پانزدهم اسفند ماه جاری اتفاقی در کربلای معلی خواهد افتاد که شاید عمر ما اجازه درک مجدد آن را ندهد چرا که این حادثه آنقدر مهم است که هر انسان آزاد‌ه‌ای را مجذوب خود می‌کند.
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران؛ بیست و نهم مهر ماه سال جاری بود که باشگاه خبرنگاران گزارشی با عنوان "روایت ضریحی که تا چند صباحی دیگر در قطعه‌ای از بهشت منزل خواهد گزید" منتشر کرد؛ در این گزارش مراحل ساخت ضریح جدید حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) توسط عاشقان حضرتش و همچنین عرض اردات مردم در شهر مقدس قم شرح داده شده بود.

اکنون که 133 روز از انتشار این گزارش می‌گذرد، ضریح جدید سالار شهیدان وضعیت کاملا متفاوتی به خود گرفته و مراحل پایانی نصب خود را پشت سر می‌گذارد و قرار است 15 اسفند ماه جاری با حضور خیل عظیم عاشقان حسینی در کربلای معلی پرده‌برداری شود.

آری، خداوند متعال بار دیگر توفیق ساخت ضریح مبارک سید‌الشهدا(ع) را نصیب شیعیان اثنی‌عشری کشورمان کرد تا برگی دیگر از تاریخ آبادانی حرم مطهر حسینی را مزین به نام محبان دیرین اهل بیت(ع) کنند.

اولین ضریح امام حسین(ع) در سال 371 ه.ق با سازه‌ای از چوب ساج که با عاج فیل تزئیین شده بود در مضجع شریف حضرت سیدالشهدا(ع) نصب شد.

ساخت جدید‌ترین ضریح مطهر امام حسین(ع) نیز از چهار سال پیش در ایران اسلامی و در شهر مقدس قم آغاز شد و امروز و پس از ماه‌ها چشم‌انتظاری عملیات ساخت ضریح مطهر ابا‌عبد‌الله‌الحسین(ع) به عنوان ششمین ضریح آن حضرت به اتمام رسیده و چندی پیش پس از آنکه مدتی در معرض دید عاشقان حضرتش در شهر قم قرار گرفت با بدرقه شهر به شهر عاشقان حسینی به کربلای معلی منتقل شد.

ضریح جدید حضرت‌اباعبدالله الحسین(ع)  ششمین ضریحی است که از ابتدا بر مضجع شریف و مطهر سومین امام نه تنها شیعیان بلکه تمام آزادمردان جهان آرام می‌گیرد. در ساخت این ضریح مطهر 5 هزار و 350 کیلوگرم چوب ساج، 4 هزار و 600 کیلوگرم نقره، 118.650 کیلوگرم طلا، 700 کیلوگرم ورق مسی، 250 کیلوگرم پولت‌های استیل، 200 کیلوگرم تسمه‌های استیل، 700 کیلوگرم چوب‌های تزئینی داخل و 100 کیلوگرم آهن‌آلات به کار برده شده و وزن نهایی این ضریح بالغ بر 12 هزار کیلوگرم است.

همچنین مختصات این ضریح مطهر نیز به ایند شرح است: مساحت  پلان  33.86 مترمربع، ابعاد 7.34 در 5.04 ، ارتفاع 4.94 متر، مقاومت در برابر فشار عمومی 12.8 تن بار زنده و مرده، مقاومت در برابر فشارهای جانبی 600 کیلوگرم بر مترمربع و تعداد پنجره‌ها 20 عدد است.

ضریح جدید امام حسین(ع) که ششم شهریور ماه سال جاری با حضور مسئولان کشوری و مدعوینی از چند کشور اسلامی در محل ساخت کارگاه این ضریح در مدرسه علمیه معصومه قم رونمایی شده بود، بیست و چهارم آبان ماه پس از گذشتن از تعدادی از شهرهای ایران و عراق به کربلا منتقل شد و عملیات نصب ضریح جدید امام حسین(ع) از اوایل بهمن ماه سال جاری در حرم حسینی کربلا‌ی معلی آغاز شد.

قطعات اصلی  ضریح حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) به صورت هوایی به نجف منتقل و از آنجا ـ به دلیل مسائل امنیتی ـ به صورت بسته‌بندی و با تدابیر ویژه به کربلا منتقل شد اما بخش‌هایی از ضریح (حدود ۳۰ درصد آن) روز دهم ماه محرم و مصادف با شام غربیان آل‌الله از قم خارج شد تا از طریق شهرهای تهران، ساوه، اراک، بروجرد، خرم‌آباد، دزفول، اندیمشک، شوشتر، آبادان، اهواز و در نهایت از مرز شلمچه‌ به خاک عراق منتقل شود.

عملیات بازگشایی ضریح فعلی از ۲۸ صفر آغاز و پس از باز کردن قطعات ضریح فعلی، عملیات نصب ضریح جدید ‌آغاز شد.

با خبر ورود ضریح جدید بارگاه ملکوتی سید‌الشهداء(ع) به هر کوی و برزن، عاشقان اباعبدالله(ع) برای عرض ادب و ادای احترام به ساحت مولا و مقتدایشان، به استقبال ضریح می‌شتافتند؛ استقبالی که از ساعت‌ها قبل از ورود «کاروان سفینه‌النجاه» آغاز می‌شد و فرقی هم نمی‌کرد چه ساعتی از شبانه‌روز است؛ این عشق و ارادت به سالار شهدا نه با عقل که تنها با دل قابل درک است.

این در حالی است که طبق برنامه‌های صورت گرفته ضریح جدید حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نیمه اسفند ماه رونمایی خواهد شد.

به همین منظور، حمید آزادگان مدیر گارگاه ساخت ضریح‌ مطهر امام حسین‌(ع) در گفتگویی با باشگاه خبرنگاران گفت: ضریح جدید سالار شهیدان روز سه‌شنبه 15 اسفند ماه مصادف با 22 ربیع‌الثانی رونمای خواهد شد.

وی  افزود: مراسم رونمایی از ضریح جدید امام حسین(ع) از ساعت 15 تا 17 روز سه‌شنبه برگزار می‌شود.

همچنین طبق گفته محمود پارچه‌باف مدیر پروژه ساخت ضریح جدید امام حسین(ع) مراسم رونمایی با تلاوت آیات قرآن توسط یکی از قاریان ممتاز کشور مصر آغاز می‌شود.

همچنین بنابر اعلام مدیر پروژه ساخت ضریح جدید امام حسین(ع)، سید صالح حیدری؛ رئیس وقف شیعه عراق، حجت‌الاسلام شیخ عبدالمهدی کربلایی؛ تولیت حرم مطهر اباعبدالله(ع) و حجت‌الاسلام والمسلمین نظری منفرد؛ رئیس هیئت امنای ساخت ضریح جدید امام حسین(ع) در این مراسم به ایراد سخن خواهند پرداخت و دو تن از شعرای کشور عراق به شعرخوانی می‌پردازند و پس از این مراسم، با حضور میهمانان داخلی و خارجی رونمایی از ضریح مطهر امام حسین(ع) انجام می‌شود و در حین پرده‌برداری مداحان اهل بیت به مدیحه‌سرایی می‌پردازند.

محمود پارچه‌بافه این نکته را هم گوشزد کرده که نیم ساعت پس از رونمایی ضریح مطهر درب‌ها به روی زائران اباعبدالله الحسین(ع) باز می‌شود و مردم به زیارت ضریح مطهر نائل خواهند شد.

وی همچنین با اشاره به دعوت از شخصیت‌های کشورهای اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی ایران برای حضور در این مراسم افزوده از بیوت مراجع عظام، شخصیت‌های علمی و دولتی از جمله علی‌اکبر صالحی وزیر امور خارجه، سید احمد خاتمی امام جمعه تهران و آیت‌الله جنتی برای حضور در مراسم رونمایی از ضریح جدید امام حسین(ع) دعوت شده‌ است.

بنابراین پس از تقریبا 5 سال انتظار که ساخت ضریح جدید حضرت ابا‌عبدالله‌الحسین(ع) با هنرمندی هنرمندانی همچون استاد محمود فرشچیان، خوشنویس استاد سید محمدحسین موحد، قلم‌زن و زرگر استاد مصطفی خدادادزاده، نجار ضریح استاد مهدی دادیار و استاد اکبر رحیم، مهندسی ضریح، مهندس مهدی خوش‌نژاد و مهندس عبدالحمید توکلی‌بینا، برش خطوط طلا مهدی سقازاده و باقر داستان‌پور و کار سقف داخل ضریح استاد حسن ظفری‌زاده حقیقی در گوشه‌ای از بهشت منزل خواهد گزیند.

در پایان تصاویری از مراحل ساخت، انتقال و نصب ضریح جدید حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) را به نظاره می‌نشینیم تا مرحمی  بر دل مشتاق و آتشینمان باشد؛ زهی خجسته روزی که زیارت بارگاه مطهر اباعبد‌الله الحسین علیه‌السلام نصیب ما نیز شود.





































 

گزارش از: وحید عظیم‌نیا

برچسب ها: ضریح ، جدید ، کربلا ، نجف ، ایران ، عراق ، عاشقان ، اتفاق
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۵۷
محمد ثقفی
پناهیان: اگر کسی اهل اختلاف افکنی بود و بعداً سقوط کرد اصلاً تعجب نمی‌کنیم، حتی اگر قبلاً آدم خوبی بوده باشد /پیغام امام رضا(ع) برای شیعیان چه بود؟

 در آستانۀ میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و در جوار حرم آن بزرگوار، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در سخنرانی پیش از دعای ندبه که به طور مستقیم از شبکه سوم سیما پخش می‌شد، با خواندن و شرح روایتی از امام رضا(ع) به یکشنبه سیاه مجلس و برخی حوادث پیرامونی آن پرداخت.

پناهیان در بخشی از سخنان خود با اشاره به روایتی از حضرت رضا علیه‎السلام گفت:امام رضا(ع) خطاب به شیعیان می‌فرماید: «خودتان را به بدگویی و بددهنی نسبت به همدیگر و چنگ زدن به چهرۀ همدیگر مشغول نکنید. من با خودم عهد کرده‌ام، اگر کسی اختلاف افکنی کند و در این اختلاف افکنی یکی از دوستان ما را ناراحت کند او را نفرین کنم و از خدا بخواهم در دنیا شدیدترین عذاب را به او بدهد و در آخرت هم از زیانکاران باشد»

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه سخنان خود به یکی دیگر از بداخلاقی‌ها مربوط به یکشنبه سیاه اشاره کرد و گفت: طبق این روایت شریف، سومین کاری که خداوند نمی‌بخشد این است که شما از مؤمنی بدی‌ و عیبی سراغ داشته باشید و آن را پنهان نگه‌داشته باشید تا در موقع خاصی آن را آشکار کنید و باعث ضایع شدن آن شخص بشوید. هرچند امروزه ممکن است نامهایِ فریبنده‌ای از قبیل «افشاگری» روی این کار زشت بگذارند. این عمل زشت نیز مانند شرک به خدا و اذیت کردن اولیاء خدا، بخشیده نمی‌شود. حتی در مسائل خانوادگی نیز اگر زن و شوهر بدیِ همدیگر را نگه دارند به قصد اینکه در یک شرایط خاصی آن را بروز دهند تا به عنوان یک برگ برنده رو کنند، از ولایت اهل‌بیت(ع) خارج می‌شوند.

مشاور نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها با خواندن بخش انتهایی روایت امام رضا(ع)، گفت: "حضرت در ادامه همین روایت می‌فرماید: «خداوند متعال چنین کسی را نمی‌بخشد مگر اینکه از این اختلاف افکنی برگردد. اگر برگشت که هیچ و الا خداوند نور ایمان را از قلبش می‌گیرد و او را از ولایت من خارج می‌کند و دیگر نصیبی از ولایت ما ندارد.»

کسانی که این توصیه‌های امام رضا(ع) در باب اختلاف افکنی را گوش نکنند از چشم مردم می‌افتند. اگر کسی اهل اختلاف افکنی بود و بعداً سقوط کرد اصلاً تعجب نمی‌کنیم. حتی اگر قبلاً آدم خوبی بوده باشد، چون خیلی‌ها آدم‌های خوبی بودند اما تا آخر خوب نماندند. امروز شاهدیم بعضی از کسانی که قبلاً در این جامعه اهل اختلاف افکنی بودند الان نه تنها از کشور خارج شد‌ه‌اند بلکه از ایمان و ولایت اهل‌بیت(ع) نیز خارج شده‌اند! یعنی در آن سوی مرزها نشسته‌اند و علیه ائمۀ هدی(ع) سخن می‌گویند!

یکی نیست بگوید: شما با ما اختلاف داشتی، چه شد که اعتقادات خود را زیر پا گذاشتی؟ دلیلش همین است که در کلام امام رضا(ع) بیان شده است. اختلاف افکنان از ولایت اهل بیت ع خارج می‌شوند."

اکنون پس از عتاب صریح امام خامنه‌ای نسبت به رفتار مسئولین در مجلس، بازخوانی متن این سخنرانی منتشر نشده، در راستای تبیین بهتر عمق فرمایشات معظم له از نظرتان می‌گذرد. گفتنی است این سخنرانی که 27 بهمن ماه - یک روز قبل از سخنرانی تاریخی امام خامنه‌ای در جمع مردم تبریز - صورت گرفت را در ادامه می‌خوانید:

سختگیری امام رضا(ع) نسبت به کسانی که اختلاف‌افکنی می‌کنند

· یکی از روایاتی که حضرت عبدالعظیم از امام رضا(ع) نقل کرده‌اند (که البته مضمون این کلام امام رضا(ع) در روایات دیگر نیز بیان شده است) روایتی است که موضوع آن پرهیز از اختلاف است. اگر در تعابیر این روایت شریف دقت کنید می‌بینید که امام رضا(ع) چقدر راجع به کسانی که اختلاف‌افکنی می‌کنند سختگیرانه سخن گفته‌اند.

· امام رضا(ع) می‌فرماید: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستان من برسان و به ایشان بگو که شیطان را در خودشان راه ندهند؛ و آنها را به راستگویی و اداء امانت امر کن و به آنها دستور بده که سکوت کنند و مجادله نکنند؛ یَا عَبْدَ الْعَظِیمِ أَبْلِغْ عَنِّی أَوْلِیَائِیَ السَّلَامَ‏ وَ قُلْ‏ لَهُمْ‏ أَنْ‏ لَا یَجْعَلُوا لِلشَّیْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِیلًا وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِی الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ مُرْهُمْ بِالسُّکُوتِ وَ تَرْکِ الْجِدَالِ فِیمَا لَا یَعْنِیهِمْ»(اختصاص مفید/247)

یک رجل سیاسی از یک استاد اخلاق نیز باید تزکیه شده‌تر باشد

· در این کلام شریف، امام رضا(ع) ریشۀ اختلاف را می‌زنند و می‌فرمایند «اساسا مجادله نکنید و سکوت کنید» چون اکثر اختلاف‌ها از زبان‌بازی‌ها شروع می‌شود.

· اصلاً روحیۀ بعضی‌ها مجادله‌‌آمیز است و با بحث و جدل صحبت می‌کنند. در حالی که پیامبر اکرم(ص) که الگوی ما هستند زبان مجادله نداشتند. حتی اگر کسی نزد ایشان دروغ می‌گفت حضرت با صراحت نمی‌گفتند که تو دروغ می‌گویی بلکه به نوع دیگری پاسخ می‌دادند.

· کارِ سیاسیون بسیار حساس‌ و خطیر است و لذا سیاسیون باید ده برابر سایر مردم تزکیه نفس داشته باشند. یک مسئول سیاسی، دیگر یک آدم عادی نیست که عصبانی شود و هر چه دلش خواست بگوید. یک رجل سیاسی حتی از یک امام جماعت‌ و یک استاد اخلاق نیز باید تزکیه شده‌تر باشد.

اصلاً سیاست، جایگاه اهل تقواست؛ چون در عرصۀ «سیاست و قدرت» کنترل هوای نفس خیلی سخت است

· الان زاهدترین و مهذب‌ترین و باتقواترین انسان‌ها باید بروند سیاسی بشوند و اصلاً سیاست جایگاهِ اهلِ تقواست. آن‌قدر که یک انسان سیاسی نیاز به تقوا و تهذیب ‌نفس دارد یک استاد اخلاق نیاز به این سطح از تقوا ندارد. سیاسیون بدانند که توقع مردم از آنها داشتن تقوای بالاست. چون در عرصۀ سیاست و قدرت کنترل هوای نفس خیلی سخت است و انسان باید در مبارزه با نفس ابرقدرت باشد تا بتواند در عرصۀ سیاست، هوای نفس خود را کنترل کند.

با رفاقت به امام(ع) تقرب پیدا می‌کنیم/ با اختلاف افکنی مشمول نفرین امام(ع) می‌شویم

· امام رضا(ع) در ادامه روایت می‌فرمایند: «به دوستان ما امر کن که با هم رفیق باشند و به همدیگر روی خوش نشان دهند که این کار موجب تقرب شما به سوی ما خواهد شد؛ وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَرَةِ فَإِنَّ ذَلِکَ قُرْبَةٌ إِلَیَّ» پس اگر ما به همدیگر محبت کنیم و روی خوش نشان دهیم در واقع به اهل‌بیت(ع) نزدیک‌تر شده‌ایم. اگر ما به یکی از دوستان اهل‌بیت(ع) اقبال کنیم و روی خوش نشان دهیم در واقع به وجود مقدس امام(ع) تقرب پیدا کرده‌ایم.

· حضرت سپس می‌فرماید: «خودتان را به بدگویی و بددهنی نسبت به همدیگر و چنگ زدن به چهرۀ همدیگر مشغول نکنید. من با خودم عهد کرده‌ام، اگر کسی اختلاف افکنی کند و در این اختلاف افکنی یکی از دوستان ما را ناراحت کند او را نفرین کنم و از خدا بخواهم در دنیا شدیدترین عذاب را به او بدهد و در آخرت هم از زیانکاران باشد ؛ وَ لَا یَشْتَغِلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِیقِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً فَإِنِّی آلَیْتُ عَلَى نَفْسِی‏ إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ وَ أَسْخَطَ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی دَعَوْتُ اللَّهَ لِیُعَذِّبَهُ فِی الدُّنْیَا أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ کَانَ‏ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ»

اختلاف افکنی در حد شرک به خداست!

· امام رضا(ع) در ادامه این روایت می‌فرمایند: «به شیعیان ما خبر بده که خداوند آدم‌های نیکوکار را می‌بخشد و از گنهکاران می‌گذرد مگر کسی که به خدا شرک بورزد یا اینکه یکی از اولیاء من را اذیت کند یا اینکه یک بدی و عیبی از کسی سراغ داشته باشد و آن را پنهان نگه دارد (تا در موقع خاص افشا کند و آبروی او را ببرد)؛ وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِیئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَکَ بِهِ أَوْ آذَى وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِی أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءاً»

· خداوند چه کسانی را نمی‌بخشد؟ یکی از چیزهایی که بخشیده نمی‌شود شرک است. دیگری اذیت کردن و ناراحت کردن اولیاء خدا و دوستان اهل بیت(ع) است. یعنی هم اذیت مومنان و هم تلاش در جهت تخریب آنها در حد شرک به خدا قبیح است. اگر کسی یک ولیّ خدا را اذیت کند، کاری در حد شرک به خدا انجام داده است.

· شما در چهرۀ مقام معظم رهبری دیدید که با چه ناراحتی‌ای فرمودند که از امروز تا قبل از انتخابات که لحظات حساسی است بین مردم اختلاف افکنی نکنید و اگر کسی این کار را انجام دهد قطعاً خیانت کرده است. پس معلوم است که ایشان چقدر از اختلاف افکنی ناراحت می‌شوند.

· خودِ اختلاف افکنی که ذاتاً کارِ بسیار زشت و ناپسندی است حالا در این میان اگر کسی با اختلاف افکنی، خود دوست خدا و اهل‌بیت(ع) را ناراحت کند قطعاً زشتیِ آن عمل چندین برابر خواهد شد. آیا کسی که این کار را انجام دهد عاقبت به خیر خواهد شد؟

نگه‌داشتن بدیِ کسی برای افشاگری و ضایع کردن آن شخص، در حد شرک نابخشودنی است

· طبق این روایت شریف، سومین کاری که خداوند نمی‌بخشد این است که شما از مؤمنی بدی‌ و عیبی سراغ داشته باشید و آن را پنهان نگه‌داشته باشید تا در موقع خاصی آن را آشکار کنید و باعث ضایع شدن آن شخص بشوید. هرچند امروزه ممکن است نامهایِ فریبنده‌ای از قبیل «افشاگری» روی این کار زشت بگذارند. این عمل زشت نیز مانند شرک به خدا و اذیت کردن اولیاء خدا، بخشیده نمی‌شود.

· حتی در مسائل خانوادگی نیز اگر زن و شوهر بدیِ همدیگر را نگه دارند به قصد اینکه در یک شرایط خاصی آن را بروز دهند تا به عنوان یک برگ برنده رو کنند، از ولایت اهل‌بیت(ع) خارج می‌شوند.

· امام رضا(ع) در ادامه روایت می‌فرماید: «خداوند متعال چنین کسی را نمی‌بخشد مگر اینکه از این اختلاف افکنی برگردد. اگر برگشت که هیچ و الا خداوند نور ایمان را از قلبش می‌گیرد و او را از ولایت من خارج می‌کند و دیگر نصیبی از ولایت ما ندارد و از چنین وضعیتی به خدا پناه می‌برم ؛ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ لَهُ حَتَّى یَرْجِعَ عَنْهُ فَإِنْ رَجَعَ وَ إِلَّا نَزَعَ رُوحَ الْإِیمَانِ عَنْ قَلْبِهِ وَ خَرَجَ عَنْ وَلَایَتِی وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ نَصِیباً فِی وَلَایَتِنَا وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ»

اخلاق بالای شهید بهشتی در برخورد با بنی‌صدر می‌تواند الگو باشد

· در جریان مناظره‌های انتخاباتی سال 88 نیز بداخلاقی‌هایی صورت گرفت که بنده به آن مناسبت در برخی مجالس مطلبی را در مورد شهید بهشتی نقل می‌کردم که نشان‌دهندۀ اخلاق بالای شهید بهشتی بود و می‌تواند برای ما الگو باشد.

· ماجرا از این قرار بود که در یکی از تظاهرات‌هایی که منافقین بر پا کرده بودند خانوادۀ بنی‌صدر را که در جمع تظاهرکنندگان بودند، دستگیر کردند. به شهید بهشتی خبر دادند که در تظاهرات منافقین، دختر و همسر بنی‌صدر در میان منافقین دستگیر شدند. خوشحال باشید که با انتشار این خبر می‌توانیم آبروی بنی‌صدر را ببریم! اما شهید بهشتی گفت: مروت این نیست که انسان رقیب سیاسیِ خود را با بدرفتاری‌های خانواده‌اش از میدان به در کند! لذا به عنوان رئیس قوۀ قضائیه دستور داد که خانوادۀ بنی‌صدر را آزاد کنند و همین‌طور هم شد. درست نیست که انسان رقیب سیاسی خود را با عیبِ خانواده‌اش کنار بزند.

شانزده سال پیش یک عده‌ای در این کشور با برنامه‌ریزی، جوِّ سیاه و سفید کردن را راه انداختند

· مگر اینجا مانند جهان غرب است که با سفید و سیاه کردن و ایجاد هیجانات کاذب و دعواهای نمایشی و دروغین بین سیاسیون مردم را فریب دهند و رأی جمع کنند؟!

· متاسفانه این بحث سیاه و سفید کردن را از حدود 16 سال پیش بعضی‌ها در کشور راه انداختند. مانند اینکه در آن زمان به بعضی‌ها تهمت می‌زدند که اینها «طالبانی» هستند. یک عده‌ای در این کشور با برنامه‌ریزی و به صورت تئوریزه‌شده این جوِّ سیاه و سفید کردن را راه انداختند.

مردم فرهیختۀ ما دنباله‌روی سیاستمداران بداخلاق نیستند/ روز قیامت بیشتر انسان‌ها از زبان خودشان شکایت می‌کنند

· مردم ما بسیار مردم فرهیخته‌ای هستند. لذا وقتی از سیاستمداران بداخلاقی می‌بینند نباید به دنبال آنها راه بیفتند. در جریان فتنۀ 88 دیدید که مردم چقدر زود هوشیار شدند. یعنی وقتی دیدند که آن سیاسیون مدعی تقلب در انتخابات برای ادعای خودشان سندی ارائه نمی‌کنند بلافاصله کنار کشیدند. مردمِ فرهیختۀ ما دنباله‌روی مطلق سیاستمداران نیستند.

· این نوع بداخلاقی‌ها حتی در محیط کوچک خانواده نیز بسیار مخرب است. مثلاً اگر مردی در خانه و جلوی فرزندان به همسرش بگوید: «زبان من را جلوی بچه‌ها باز نکن و نگذار همه چیز را بگویم!» طبیعتاً فرزندان به این فکر می‌افتند که پدرشان چه چیزی را می‌خواست فاش کند؟!

· روز قیامت بیشتر انسان‌ها از زبان خودشان شکایت می‌کنند و می‌گویند که این زبان، مرا بدبخت کرد. چون بسیاری از آدم‌ها خودشان خوب هستند، اما با زبانِ خود مرتکب گناهانی می‌شوند که برایشان بسیار سنگین تمام می‌شود. خیلی از آدم‌ها به آن اندازه‌ای که بد حرف می‌زنند بد نیستند اما جنایت کردن با زبان خیلی آسان است.

اگر کسی اهل اختلاف افکنی بود و بعداً سقوط کرد اصلاً تعجب نمی‌کنیم /برخی کسانی که اهل اختلاف‌افکنی بودند امروز در آن سوی مرزها علیهِ ائمۀ هدی(ع) سخن می‌گویند

· کسانی که این توصیه‌های امام رضا(ع) در باب اختلاف افکنی را گوش نکنند از چشم مردم می‌افتند. اگر کسی اهل اختلاف افکنی بود و بعداً سقوط کرد اصلاً تعجب نمی‌کنیم. حتی اگر قبلاً آدم خوبی بوده باشد، چون خیلی‌ها آدم‌های خوبی بودند اما تا آخر خوب نماندند.

· امروز شاهدیم بعضی از کسانی که قبلاً در این جامعه اهل اختلاف افکنی بودند الان نه تنها از کشور خارج شد‌ه‌اند بلکه از ایمان و ولایت اهل‌بیت(ع) نیز خارج شده‌اند! یعنی در آن سوی مرزها نشسته‌اند و علیه ائمۀ هدی(ع) سخن می‌گویند! یکی نیست بگوید: شما با ما اختلاف داشتی، چه شد که اعتقادات خود را زیر پا گذاشتی؟ دلیلش همین است که در کلام امام رضا(ع) بیان شده است. اختلاف افکنان از ولایت اهل بیت ع خارج می‌شوند.

تأکید خداوند به پرهیز از اختلاف در زمان مواجهه با دشمن/ وقتی با دشمن مواجه می‌شویم باید درجۀ اتحادِ ما بالاتر برود

· خداوند می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید وقتی با گروهی از دشمنان مواجه شدید ثابت قدم باشید؛ یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ»(انفال/45) و بلافاصله در آیه بعد می فرماید: «و از خدا و رسولش اطاعت کنید و نزاع و اختلاف نکنید که در نتیجه ضعیف می شوید و نیروی شما تحلیل می‌رود؛ وَ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکم‏»(انفال/46)

· دقت کنید که خداوند متعال آن جایی که دشمن در مقابل ما قرار دارد می‌فرماید با هم اختلاف نداشته باشید و از خدا و پیامبر اطاعت کنید. اطاعت از خداوند نیز به معنای رعایت شرع و اخلاق و اطاعت از رسول(ص) به معنای اطاعت از امر ولایت است.

·  وقتی با دشمن مواجه می‌شویم باید درجۀ اتحادِ ما بالاتر برود و آن موقع است که اختلاف پدیدۀ بسیار مهلک و خطرناکی خواهد شد.

دشمن در مواقع نزدیک به انتخابات دوست دارد به اختلافات دامن بزند/ هر کس در این شرایط اختلاف‌افکنی کند به نفع دشمن کار کرده است

· موقع انتخابات مانند شبِ حملۀ دشمن به ماست. این موضوع به حدی برای دشمن اهمیت دارد که حتی مدتی قبل از انتخابات، دشمن حاضر است مقداری کوتاه بیاید و کمی عقب‌نشینی کند و اینکه می‌بینید این روزها از مذاکره دم می‌زند به همین خاطر است.

· دشمن در مواقع نزدیک به انتخابات دوست دارد به اختلافات دامن بزند. اگر حملۀ اقتصادی نیز به ما کرده است به خاطر همین انتخابات است. دشمن می‌خواهد اینجا را تبدیل کند به وضعیتی که همه به جان هم بیافتند. البته کور خوانده است، ما از این مسأله نیز عبور می‌کنیم.

· چرا مقام معظم رهبری فرمودند: از امروز تا انتخابات هر نوع اختلاف افکنی «خیانت» است؟ چرا نگفتند که «خطا» یا اشتباه است؟ چون در این شرایط قطعاً دشمن برای ما نقشه دارد و هر کس اختلاف‌افکنی کند به نفع دشمن کار کرده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۱ ، ۱۹:۴۷
محمد ثقفی

ادامه تخریب آثار اسلامی و تاریخی در مکه و مدینه توسط رژیم سعودی+تصاویر

رژیم سعودی همچنان به بهانه توسعه حرم مکی و مسجد نبوی به تخریب و نابودی آثار تاریخی و برجای مانده از دوره اسلامی ادامه می‌دهد.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، به نقل از شبکه المنار، مدتی است که رژیم سعودی به بهانه توسعه حرم مکی اقدام به تخریب برخی آثار تاریخی و اسلامی کرده است که با اعتراض‌های بسیاری در جهان اسلام مواجه شده است.
 
آثار عثمانی که هم اکنون توسط رژیم سعودی در مسجد الحرام در معرض تخریب قرار دارد، از جمله آثار عثمانی قدیمی مسجد الحرام در مکه مکرمه است که هم اکنون بین طرف‌هایی که خواهان حفظ آثار تاریخی شهر هستند و رژیم سعودی که مدعی است، به خاطر توسعه و گسترش حرم و اماکن عبادی باید تخریب شود، برسر آن بحث و جدل‌های بسیاری در جریان است.
 

این اثر عثمانی که تاریخ آن به قرن هفدهم میلادی باز می‌گردد، یکی از قدیمی‌ترین بخش‌های تشکیل دهنده مسجد الحرام است که به خاطر عملیات توسعه‌ای که این مسجد به بهانه افزایش شمار نمازگزاران شاهد آن خواهد بود، قرار است، تخریب شود.

«عرفان العلوی»، رئیس موسسه میراث اسلامی که برای حفظ و حمایت از اماکن و مناطق تاریخی در عربستان فعالیت می‌کند، در این خصوص مسئولان سعودی را به «تخریب فرهنگی» شهر متهم می کند می‌افزاید: بخش بزرگ و مهمی از بافت و ساختار معماری مکه مکرمه و شهر هم اکنون به خاطر عملیات توسعه و نگهداری و محافظت آسیب دیده و از بین می‌رود.
 
العلوی که یک مورخ عربستانی مقیم لندن است، تاکید کرد که راه حل بهتری برای تعامل با این موضوع وجود دارد و افزود: «من مخالف توسعه مسجد الحرام نیستم، اما می‌توانند این اقدام را بدون تخریب آثار تاریخی و اسلامی آنجا انجام دهند، اما آشکار است که مسئولان سعودی به این جنبه از کار اصلا توجه ندارند».
 

العلوی گفت: «تهدیداتی که مساجد تاریخی و اسلامی با آن مواجه است، به قضیه تخریب و نابودی مناطق تاریخی عربستان سعودی افزوده می‌شود».

از سوی دیگر «محمد جمعه»، مدیر مسئول اجرای طرح توسعه حرم گروه پیمانکاری این خصوص گفت که هدف از طرح جدید توسعه حرم فراهم کردن فضا و مکانی بیشتر برای حرم است تا مانع ازدحام جمعیت نمازگزار و حجاج شود.
 

اما مقامات ترک از این اقدام رژیم سعودی و از بین بردن این آثار ابراز نگرانی و تاکید کرده‌اند که وزارت خارجه ترکیه دستور داده شده که از سال 2010 پیگیر این امر باشند و در این خصوص با مقامات سعودی گفت‌وگو کنند.

اداره موزه‌ها و مراکز فرهنگی ترکیه در بیانیه‌ای که آن را در اختیار سی‌ ان ان قرار داد، اعلام کرد: محافظت از آن آثار که یادآور وضعیت دولت عثمانی در آن دوره است، بسیار مهم می‌باشد.
 

شبکه سی ان ان در این خصوص تلاش کرد، با وزارت امور اسلامی عربستان سعودی و شماری از مسئولان سعودی از جمله امیر منطقه مکه و شهردار این شهر و سفارت عربستان سعودی در لندن تماس بگیرد، اما هیچ یک حاضر به گفت‌وگو با این شبکه نشدند.

این اولین باری نیست که مقامات سعودی و ترک به دلیل تخریب و از بین بردن بناها و آثاری که به دوره عثمانی باز می‌گردند و ترکیه آن را بخشی از همکاری فرهنگی تاریخی به شمار می‌آورد، رو در روی یکدیگر قرار می‌گیرند.
 
در سال 2002 میلادی آنکارا خشم خود از تخریب قلعه عثمانی «الاجیاد» (نسل‌ها) را ابراز کرد که روی تپه‌ای مشرف بر مکه در قرن هجدهم میلادی بنا شده بود. اما در عمل هم این قلعه و هم این تپه نابود شدند تا مساحت بیشتری را برای برج‌های سر به فلک کشیده‌ای فراهم کند که امروز پیرامون حرم مکی را فراگرفته است و «استمیهان تالای»، وزیر فرهنگ ترکیه را در آن زمان واداشت که این اقدام عربستان سعودی را اقدامی «وحشیانه و بربری» توصیف کند.
 
 
طی ده سال گذشته شکل و ساختار مکه تا حدود بسیار زیادی تغییر کرده است. منطقه اطراف مسجد الحرام مملو از بناها و ساختمان‌های جدید و مدرن شده است و شاید بارزترین آنها «برج ساعت مکه» باشد که در واقع هتلی 120 طبقه و شبیه برج ساعت «بیگ بن» لندن در انگلیس است.
 

برخی از گروه‌های سلفی مانند «انصار السنه المحمدیه» (پیروان سنت محمدی) در مصر موافق این عملیات توسعه هستند. «احمد یوسف»، دبیرکل این جماعت در این خصوص می‌گوید: ما اماکن یا افراد را تقدیس نمی‌کنیم. فرد مسلمان آن چیزی را بر زبان می‌آورد که در قرآن و سنت ذکر آن رفته است و مکانی مقدس‌تر از کعبه وجود ندارد، به همین دلیل اگر سعودی‌ها تصمیم به توسعه مسجد گرفته‌اند، به این معناست که آنها بیش از آن آثار به اسلام و مسلمانان توجه دارند و اهمیت می‌دهند.

اندیشکده امور خلیج فارس که مقر آن در آمریکاست، پیش بینی کرده است که 95 درصد از بناهایی که تاریخ آن به صدها سال قبل باز می‌گردد، طی دو دهه گذشته توسط مقامات سعودی تخریب و نابود شده‌اند. در حالی‌که مسئول سعودی می‌گویند که این تغییرات بخشی از طرح نو سازی شهر و برای خدمت حجاج است.
 

همانگونه که در مکه مکرمه در حال اجراست، مقامات سعودی قصد توسعه و گسترش مدینه منوره، به ویژه مسجد نبوی را دارند که در آن پیکر پیامبر (ص) به خاک سپرده شده است.

در سال 1925 مقامات وقت سعودی اقدام به تخریب تمام ضریح‌های مقبره بقیع کردند که در آن شماری از ائمه (علیهم السلام) و همسران پیامبر و فرزندانش و اصحابش به خاک سپرده شده‌اند. همچنین آنان خانه‌ای را که روزگاری از آن حضرت «خدیجه»، همسر پیامبر (ص) بود را امروز به بخشی از حمام عمومی حجاج تبدیل کرده‌اند و مکانی که گفته شده پیامبر (ص) در آن دیده به جهان گشوده‌اند، پیش از آنکه تبدیل به کتابخانه شود، به بازار خرید و فروش دام تبدیل کردند.

منبع: خبرگزاری فارس
برچسب ها: تخریب ، مکه ، آثار ، مدینه ، سعودی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۳۲
محمد ثقفی
خاطراتی ناگفته از زیارت قبور ائمه توسط آیت‌الله خوشوقت
 رئیس دفتر مقام معظم رهبری خاطراتی ناگفته از نحوه زیارت ائمه توسط آیت‌الله خوشوقت مطرح کرد.
 
به گزارش خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری در مراسم دهمین سالگرد شهادت سردار مجید حاج حاتم به ذکر دو خاطره ناگفته از مرحوم آیت‌الله خوشوقت پرداخت.
 
محمدی گلپایگانی در این مراسم اظهار داشت: روزی در مشهد مقدس نزد آیت‌الله خوشوقت تنها بودم و از ایشان سؤال کردم وقتی که به حرم امام رضا(ع) مشرف می‌شوید، کدام زیات‌نامه را می‌خوانید و فکر می‌کردم که پاسخ ایشان زیارت جامعه و زیارت امین‌الله را مطرح می‌کند ولی ایشان گفتند، هیچکدام و من تعجب کردم. آیت‌الله خوشوقت گفتند هیچ زیارتی نمی‌خوانم و من پرسیدم پس در حرم چه می‌خوانید و ایشان در پاسخ گفتند، خودم با حضرت حرف می‌زنم، می‌گویم و می‌شنوم.
 
محمدی گلپایگانی ادامه داد: من این خاطره را الان که ایشان فوت کرده‌اند می‌گویم و بنا نداشتم تا زمانی که زنده هستند، آن را بگویم و خودشان هم راضی نبودند.
 
رئیس دفتر مقام معظم رهبری تاکید کرد: ‌سپس آیت‌الله خوشوقت گفت، روزی در مدینه طیبه در مسجد‌النبی بودم و جمعیت زیادی اطراف حرم را گرفته بودند و من در فاصله زیادی از حرم بودم و هرچه فکر کردم چگونه می‌توانم نزدیک شوم، امکان نداشت. همانجا خطاب کردم به حضرت که من نمی‌توانم بیایم به نزدیک شما. پاهایم هم درد می‌کند. شما عنایتی کنید و ایشان عنایت کردند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۱ ، ۰۲:۵۴
محمد ثقفی
امشب؛ انتقال پیکر آیت‌الله خوشوقت به کشور/ تشییع در دانشگاه تهران

 مجید متقی‌فر گفت: مراسم تشییع پیکر مطهر آیت‌الله خوشوقت از دانشگاه تهران آغاز شده و پیکر این عالم ربانی در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به خاک سپرده می‌شود.

 مجید متقی‌فر در گفت‌و‌گو بافارس، اظهار داشت: پیکر آیت‌الله خوشوقت به احتمال بسیار زیاد با پرواز سعودی ساعت 20 امشب (پنجشنبه) به کشور منتقل شده و ساعت 24 پیکر این عالم ربانی وارد تهران می‌شود.
 
متقی‌فر افزود: مراسم تشییع از دانشگاه تهران آغاز شده و پیکر مطهر این عالم فرزانه در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به خاک سپرده می‌شود.
 
به گزارش فارس، آیت‌الله خوشوقت صبح روز گذشته (چهارشنبه) در بیمارستان سعودی به دلیل ناراحتی‌های قلبی و افت فشار به دیدار حق شتافت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۱ ، ۰۲:۴۶
محمد ثقفی
انشاءالله برکات آقای خوشوقت از ما منقطع نشود/پس عزا بر خود کنید ای خفتگان

رهبر معظم انقلاب در بیت مرحوم آیت‌الله خوشوقت فرمودند: ارواح بندگان خوب خدا بعد از رها شدن از قید مادی توانایی‌های بیشتری دارند؛ دعا می‌کنند، انشاءالله برکات آقای خوشوقت منقطع نشود.

دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای، بیانات رهبر معظم انقلاب در بیت مرحوم آیت‌الله خوشوقت و در جمع بستگان و علاقه‌مندان ایشان را منتشر کرد.
 
Get the Flash Player to see this player.
 
رهبر معظم انقلاب در دیدار با بستگان آیت‌الله خوشوقت فرمودند: تسلیت عرض می‌کنیم به آقازاده‌ها و خانواده و همه‌ شماها و به همه‌ اهل معنا و اهل معرفت و اهل سلوک درگذشت جناب آقای خوشوقت را.
 
در واقع اگر کسی متأثر می‌شود، گریه می‌کند، ناراحت می‌شود، باید برای خودش باشد. ایشان که خب یک عمر طولانی با برکتی را گذراندند، و همه‌اش هم در راه خدا، همه‌اش برای خدا؛ زندگی پاکیزه، نورانی. از اول جوانی، ایشان در همین راه توحید و راه معرفت و راه سلوک بودند. تا آخر این عمر طولانی، ایشان در این راه ظاهراً لحظه‌ای توقف نکردند و پیش رفتند. خب خدای متعال هم انشاءالله عملش با ایشان عمل بندگان صالح خواهد بود، عمل اولیاء خواهد بود انشاءالله. گفت: پس عزا بر خود کنید ای خفتگان!
 
امیدواریم انشاءالله برکات آقای خوشوقت منقطع نشود از ماها، از شما جوانها، و برکات ایشان استمرار داشته باشد. بعد از رها شدن از قید مادی و مادیت، ارواح بندگان خوب خدا توانایی‌های بیشتری دارند؛ دعا می‌کنند، دستگیری می‌کنند، هدایت می‌کنند. رابطه را بتوانیم با اینها حفظ کنیم و نگه بداریم به نفعمان است، بتوانیم رابطه‌مان را با اینها حفظ کنیم، منتفع بشویم از دعایشان، از توجهاتشان، از برکاتشان انشاءالله. خدا انشاءالله درجات ایشان را عالی کند، و جایشان هم خیلی خالی است در این اتاق.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۱ ، ۰۲:۴۴
محمد ثقفی
دستخطی از مرحوم آیت الله خوشوقت

آیت الله خوشوقت، استاد اخلاق امروز صبح در مکه مکرمه دار فانی را وداع گفت.

به گزارش  مهر، آیت الله عزیزالله خوشوقت در سال 1305 هجری شمسی متولد شد و پس از تحصیلات روز به علوم حوزوی روی آورد و در طول عمر شریف خود در خدمت دین بود. ایشان به جهت فهم عمیق و آرای بدیعی که در آیات و روایات و دعاها به ویژه صحیفه سجادیه و نهج البلاغه داشتند گنجینه ای از معارف در عصر حاضر به شمار می رفتند.
 
 
دستخطی از مرحوم آیت الله خوشوقت
 
آیت الله خوشوقت که برای انجام عمره مفرده به عربستان عزیمت کرده بود، یکشنبه 29 بهمن ماه بعد از انجام اعمال عمره به دلیل عارضه نارسایی کلیوی و مشکلات تنفسی ناشی از دیابت در بیمارستان ملک فیصل مکه مکرمه بستری شد و صبح امروز 2 اسفندماه در بیمارستانی در عربستان سعودی درگذشت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۱۵
محمد ثقفی
پیکر آیت‌الله خوشوقت هفته آینده به ایران منتقل می‌شود

مسوول دفتر مقام معظم رهبری در مکه مکرمه اعلام کرد: پیکر مرحوم آیت‌الله خوشوقت شنبه یا یکشنبه به ایران انتقال داده می‌شود.

حجت‌الاسلام مرتضی خادمی در گفت‌وگو با ایسنا، با اعلام این خبر اظهار کرد: با توجه به این‌که در کشور عربستان تشریفات اداری جهت انتقال متوفی به طول می‌انجامد و پنج‌شنبه و جمعه نیز قاعدتا تعطیل است به نظر می‌رسد در روز شنبه یا یکشنبه بتوان پیکر مرحوم آیت‌الله خوش‌وقت را به ایران انتقال داد.
 
وی همچنین گفت:‌ در مورد مراسم تشییع و خاکسپاری ایشان نیز باید گفت که در ایران، خانواده و و مسوولان حوزه‌های علمیه باید در این زمینه تصمیم‌گیری کنند.
 
مسوول دفتر مقام معظم رهبری در مکه مکرمه اظهار کرد: آیت‌الله خوشوقت امروز چهارشنبه ساعت شش صبح به علت بیماری ریوی در بیمارستان "ملک فیصل" مکه به رحمت خدا رفتند.
 
خادمی اظهار کرد: دیروز(سه‌شنبه) صبح به دلیل بهبود نسبی که در وضعیت سلامتی ایشان به وجود آمده بود قرار بود که به ایران منتقل شوند، ولی مجددا به دلیل عفونتی که از طریق ریه وارد خون ایشان شد وضعیت ایشان حاد شده و به رحمت خدا رفتند.
 
وی درگذشت آیت‌الله خوش‌وقت را به حضرت ولی عصر(عج) و مقام معظم رهبری، حوزه علمیه تهران و خانواده وی و دیگر بستگان و همچنین شاگردان اخلاقی آن مرحوم در سراسر کشور تسلیت گفت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۱۱
محمد ثقفی
آیت‌الله نوری‌همدانی: آیت‌الله خوشوقت عالمی مبارز و خوش فکر بود

حضرت آیت الله نوری همدانی با تجلیل از خدمات آیت الله خوشوقت از آن مرحوم به عنوان عالمی مبارز و خوش فکر یاد کرد.

به گزارش  رسا، حضرت آیت الله حسین نوری همدانی از مراجع تقلید، پیش از ظهر امروز در درس خارج فقه خود که با حضور طلاب و روحانیان در مسجد اعظم قم برگزار شد، ارتحال حضرت آیت الله خوشوقت را تسلیت گفت.
 
وی افزود: آیت الله خوشوقت از علمای مبارز و خوش فکر بودند، امیدواریم خداوند تبارک و تعالی بر علو درجات ایشان بیفزاید و به بازماندگان ایشان صبر و اجر جزیل عنایت بفرماید.
 
این مرجع تقلید شیعه هراسی را توطئه استکبار جهانی دانست و کشتار شیعیان پاکستان در شهر کویته و سکوت سازمان های بین المللی و مدعیان حقوق بشر در قبال این جنایات را محکوم کرد.
 
حضرت آیت الله نوری همدانی با بیان این که یکی از مشکلات عمده پاکستانی ها زیر سلطه بودن دولتمردان شان است، گفت: پاکستان جمعیت بسیار زیادی دارد و شیعیان با صفایی در آنجا زندگی می کنند، اما دولت شان زیر نظر استکبار است به همین هر از چند گاهی شاهد اتفاقات و حوادث تروریستی ناگواری در این کشور هستیم.
 
این مرجع تقلید تاکید کرد: مستکبران جهانی و دست نشاندگان آنان وهابیت را تقویت و حمایت مالی می کنند تا کشتار و جنایت راه بیندازند و با دست زدن به اقدامات انتحاری مردم بیگناه را به خاک و خون بکشند.
 
حضرت آیت الله نوری همدانی ایجاد تفرقه را توطئه همیشگی استکبار دانست و گفت: ما از جریان کویته و کشتار شیعیان ابراز تاسف و این جنایت را محکوم و تاکید می کنیم مردم این کشور باید در مقابل وهابیت و استکبار قیام و حرکت کنند.
 
این مرجع تقلید در بخش دیگری از سخنان خود رفتار دوگانه سازمان های بین المللی و کشورهای مدعی حقوق بشر در قبال تحولات سوریه و بحرین را محکوم کرد و گفت: آل خلیفه حاکم بحرین نوکر آمریکا و استکبار جهانی است؛ این بدبخت ها باید بدانند کشورهای استکباری تا زمانی حامی آنان هستند که بدانند حیات و عمرشان باقی است، اما به محض این که رفتنی شدند دست از حمایت آنها برخواهند داشت.
 
وی در ادامه با اشاره به پاسخ مصری ها به نامه اعلام آمادگی شماری از نخبگان ایران برای کمک به مصر و استفاده از تجارب انقلاب اسلامی، گفت: متاسفانه این اقدام بدون مشورت صورت گرفت و مصری ها نیز جواب سر بالا و اهانت آمیزی نوشته اند.
 
این مرجع تقلید گفت: ما رهبری با قدرت، عظمت، با تدبیر و شهامت همچون حضرت آیت الله خامنه ای داریم و شما اگر می خواهید کاری به نام ایران انجام دهید باید با مشورت ایشان انجام دهید.
 
حضرت آیت الله نوری همدانی در بخش دیگری از سخنان خود با تسلیت سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه(س) به تبیین فضائل و مناقب این بانوی بزرگوار پرداخت و بر ضرورت عمل به آموزه های اهل بیت عصمت و طهارت(ع) تاکید کرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۱۱
محمد ثقفی
دعا، به اندازه یقین انسان به استجابت می‌رسد

 مدیرکل تشکل‌های دینی و مراکز فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی گفت: دعا یعنی حالت تمنا و خواهش از سائل به عالی و در دعا باید الفاظ مناسب استفاده کنیم و هرکسی دعا کند به اندازه یقین او استجابت اتفاق می‌افتد.

 
رضا معممی‌مقدم در گفت‌وگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به این‌که «دعا دارای فلسفه، آداب و جایگاهی است» اظهار کرد: فلسفه دعا‌ به تقویت اراده،‌ احساس اعتماد قوی به یک پشتیبان ماورائی، از بین بردن یاس و ایجاد امید به آینده کمک می‌کند.
 
معممی مقدم در ادامه با اشاره به آداب دعا تصریح کرد: دعا باید حالت تمنا و خواهش باشد از سائل به عالی نه یقین تکلیف برای خدا. و الفاظ دعا باید با نیاز تناسب داشته باشد.
 
معاون مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی با بیان این‌که «دعا زمان و وقت خاصی دارد» گفت: مابین دو نماز و در وقت سحر بهترین زمان برای دعاکردن است.
 
وی افزود: در دعا حالت دعا کننده نیز مهم است مثل نماز باران که حتی فرد باید تغییر حالت بدهد، گاهی اوقات مکان دعا مهم است مثل بعضی تاکیدات ائمه در مورد بعضی از اشخاص.
 
معممی‌مقدم در ادامه با اشاره به نیازهای سه گانه گفت: نیاز دنیایی یکی از نیازهای سه‌ گانه بشر است و نیاز معنوی جزء بالاترین نیاز بشر است.
 
معاون مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی در پایان گفت: نیاز معنوی خود به دو دسته کرامتی و تشرفی تقسیم می‌شود. کرامتی مثل بدست آوردن علم اثر، کلام و حروف و عدد. تشرفی مثل طی‌الارض و حذف موانع زمان‌بر در امور کرامتی، بکارگیری آثار وضعی و عینی کلام و تصرف در اشیاء.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۰۴
محمد ثقفی
ماجرای برخورد درس‎آموز رهبرانقلاب با یک‎دختر و پسر
یکی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطره ای گفت: یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند.
 
به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، یکی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطره ای گفت:  یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع  نامناسبی داشتند.
 
آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند واینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را فورا صادر خواهد کرد. ولی برخلاف تصور آنها آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟(البته آقا می دانست)؛  آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواحه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیرمن و این دختر دوست هستیم.
 
آقا ابتدا در باره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود : بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، ومن هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. آن دو خدا حافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند .
 
آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند . با برخورد کریمانه ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مذهبی مبدل شدند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۲۱
محمد ثقفی
نظر رهبری درباره ورزش بانوان فصل‌الخطاب است

 پایگاه خبری تحلیلی زنان‌پرس ـ محیا شهسواری: بررسی ورزش بانوان پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال‌های اخیر روشن می‌سازد که رشد بی‌سابقه و حیرت‌انگیز ورزش از یک رویای دور از دسترس برای بانوان به یک حقیقت انکارناپذیر تبدیل شده است و امروز بانوان را به جایی رسانده که ورای سلامت جسم و روح، ورزش را از بعد قهرمانی و مدال‌آوری آن مورد توجه قرار داده‌اند.

ورزش زنان با ارائه الگویی درست از زن ورزشکار مسلمان که حاضر نیست از ارزش‌ها و اصول اعتقادی‌اش ذره‌ای عقب‌نشینی کند، سکوهای آسیایی و جهانی را تسخیر کرده است.
 
ورزش بانوان با گذراندن مسیرهای پرپیچ و خم امروز به جایی رسیده که با ۴۵ فدراسیون ورزشی و هیات‌های فعال در شهرستان‌ها، داعیه کسب بیش از ۱۰ مدال را در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگجو را دارد اما متاسفانه در این روزها برخی از رسانه ها با ایجاد هجمه‌هایی که ورزش زنان را نشانه رفته‌اند سعی دارند تا ورزش بانوان را از مسیر اصلی خود خارج کنند.
 
به همین دلیل مصاحبه‌ای را با مرضیه تکی اکبرآبادی، معاون وزیر ورزش و جوانان در امور زنان و ورزش‌های همگانی انجام داده‌ایم که وی ابتدا به سوابق مدیریت خود اشاره کرد و گفت: من از سال ۷۴ در رابطه با مدیرت ورزش فعالیت داشته و به عنوان نایب رئیس ووشو و تیراندازی حضور داشته‌ام، همچنین معاونت ورزش بانوان در اداره تربیت بدنی را نیز در کارنامه مدیریتی خود دارم.
 
وی در ادامه افزود: ورزش زنان و اصول آن را نباید جدا از ارزش‌های اجتماعی و شرعی بدانیم. ما قوانین بین‌المللی را باید با ارزش‌های جامعه بومی‌سازی کنیم.
 
اکبرآبادی تاکید کرد: ما بر اساس باورها و ارزش‌های اجتماعی نظام به قوانین ورزش بانوان نگاه مجدد داشتیم و با این دید وارد عمل شده‌ایم.
 
وی به تشریح مبنای اصلی قوانین ورزش زنان پرداخت و گفت: مبنای ما این بود که در حوزه ورزش زنان هم نگاه فنی و هم نگاه فرهنگی داشته باشیم و در کنار پایبندی به اصول دینی ثابت کرده‌ایم که می‌توان در چارچوب ارزش‌های دینی ورزش کرد و قهرمان شد.
 
معاون ورزش بانوان وزارت ورزش تصریح کرد: الهه احمدی بدون اینکه با جایی هماهنگ کرده باشد در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ در حالی که قرآن در دست داشت روی سکو ایستاد و زهرا دهقان در تیراندازی با کمان نیز در مسابقات جهانی که در آمریکا برگزار شد در مراسم اختتامیه با قرآن رژه رفت.
 
وی افزود: مه‌لقا جام بزرگ نیز در المپیک ۲۰۱۲ لندن در تمام‌مدت در دهکده بازی ها با چادر رفت و آمد داشت.
 
اکبرآبادی تاکید کرد: ما با مبنای فرهنگی بحث ورزش را ساماندهی کردیم و همه جوانب را در نظرگرفتیم و همه قوانین را بومی‌سازی کردیم.
 
وی بحث ورزش بانوان را به عنوان یک ساختار از نظام جمهوری اسلامی ایران دانست و گفت: ورزش زنان بخشی از ساختار نظام است و معاونتی در وزارت ورزش و جوانان و سازمان تربیت بدنی سابق برای آن ایجاد شده است.
 
معاون ورزش بانوان وزارت ورزش افزود: بعد از بازی‌های آسیایی گوانگجو از من در خصوص واکنش مراجع تقلید پرسیدند که من در پاسخ گفتم ما به تمام نظر ها احترام می‌گذاریم و آنچه در محدوده وظیفه و تکلیف است را انجام می‌دهیم و در تصمیم‌های خود به موازین نظام ولایی توجه میکنیم که در راس آن ولی وفقیه است و آنچه انجام می‌شود به مدیرت ولی‌فقیه است.
 
وی یادآور شد: زمانی که در ساختار ما ولی فقیه به عنوان مرجع اصلی نظام حضور دارد باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که ممکن نیست ایشان از مسائل مربوط به زنان بی‌اطلاع باشند و یا نسبت به آن کم‌توجهی کنند و مطمئن باشید هیچ تصمیم در ورزش زنان به دور از نظر و مدیریت ایشان انجام نمی‌شود.
 
اکبر آبادی تصریح کرد: مطمئنا تمام بزرگان دینی و نخبگان ما از نحوه حضور زنان در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ مطلع بودند و نباید این تصور غلط وجود داشته باشد که حوزه‌های دینی ما از فعالیت‌های ورزشی بانوان بی‌اطلاع هستند.
 
وی خود را سرباز ولایت و نظام معرفی کرد و گفت: هر کسی که در این جایگاه قرار می‌گیرد باید بیش از هر چیز به دنبال پاسداشت ارزش‌های نظام باشد.
 
معاون ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان به دیدگاه مقام معظم رهبری در خصوص ورزش زنان اشاره کرد و گفت: مطمئنا فرمایشات مقام معظم رهبری فصل‌الخطاب است و ایشان در دیدار با زنان فاتح اورست بر جایگاه ورزش بانوان تاکید کرده‌اند.
 
وی افزود: من به عنوان یک خدمت‌گذار به نظام جمهوری اسلامی آنچه بر اساس قانون اساسی و پیش‌بینی‌های مجلس شورای اسلامی و دولت بوده است را انجام می‌دهم؛ ورزش بانوان یک هویت مستقل و جدا از حکومت نیست بلکه حلقه‌ای مدیریت جامعه اسلامی است.
 
اکبرآبادی فعالیت‌های ورزش بانوان را با حوزه‌های مختلف مدیریت زنان در ارتباط دانست و بر بررسی گزارش عملکرد این حوزه تاکید کرد و گفت: شورای فرهنگی- اجتماعی زنان که زیر نظر شورای انقلاب اسلامی فعالیت می‌کند و در آن نمایندگان حوزه‌های علمیه، آموزش، فرهنگی، اسلامی و علمی حضور دارند فعالیت‌های ورزش بانوان را زیر ذره‌بین دارند.
 
وی تصریح کرد: همکاری معاونت ورزش بانوان وزارت ورزش با سازمان‌های فرهنگ اسلامی، ارتباطات اسلامی و ترغیب مذاهب در ارتباط است و فعالیت‌های ما توسط این بخش‌ها رصد می‌شود.
 
معاون بانوان وزارت ورزش و جوانان بر ارتباط این معاونت با بسیج اشاره کرد و گفت: ما در سال ۹۱ تمام برنامه‌های خود را بر اساس معرفی ۷ هزار شهید زن قرار دادیم. همچنین در ارتباط نزدیک با بسیج زنان و بسیج ورزشکاران کارهای مشترکی را در این چند سال اخیر انجام داده‌ایم و کارگاه‌های زیادی را با عنوان «بصیرت» برای مربیان و داوران برگزار کرده‌ایم که نشان می‌دهد این یک زنجیره وابسته به هم است که ما یکی از حلقه‌های آن هستیم.
 
وی یادآور شد: دستاوردهای ورزش زنان کشورمان تنها داخل کشور محدود نیست بلکه در بین کشورهای اسلامی بازتاب گسترده‌ای داشته است. در همایش زنان و بیداری اسلامی بخشی از ساعت خارج از همایش به موضوع ورزش زنان اختصاص یافت و ۲ روز به معرفی ورزش زنان و دستاوردهای آن در این همایش که مهمانانی از تمام ملیت‌ها در آن حضور داشتند، پرداخته شد و باید گفت که یکی از مهم ترین برنامه‌های این همایش بود.
 
اکبرآبادی از امضای تفاهم‌نامه همکاری معاونت بانوان وزارت و ورزش و جوانان با حوزه علمیه زنان خبر داد و گفت: فراهم کردن مکان‌های ورزشی مناسب با مدیریت زنان را در برنامه خود قرار داده‌ایم و بر این مسئله تاکید داریم.
 
وی خاطرنشان کرد: من نمی‌گویم اشتباه در عملیات و اجرا نیست. هنوز با نقطه نهایی و کمال فاصله داریم. ما از انتقادات سازنده استقبال می‌کنیم اما باید خدا را هم به خاطر این نتایجی که تا کنون حاصل شده است شاکر باشیم و تلاش کنیم تا هر روز بهتر از دیروز باشیم.
 
معاون امور بانوان وزارت ورزش و جوانان تصریح کرد: من اعتقاد دارم خطا در برنامه‌ریزی ها وجود ندارد و ما تمام جوانب را در نظر می‌گیریم و اگر خطایی وجود دارد ضمن انجام عملیات است و نباید با این اشتباهات تمام فعالیت‌ها را زیر سوال برد.
 
وی بر تاثیر ورزش بر سلامت جسمی و روحی دختران تاکید کرد و گفت: متاسفانه دختران جوان ما امروز از فقر حرکتی رنج می‌برند و میانگین سنی بیماری‌های عصبی زنان در ایران بسیار کاهش یافته است در حالیکه فقر حرکتی و نداشتن نشاط به این گونه مشکلات دامن می‌زند.
 
اکبرآبادی افزود: ما یک کارگروه ویژه متشکل از اعضایی با عناوین دکترای علوم دینی، طب ورزشی، فیزیولوژی ورزشی و مدیریت ورزشی در معاونتی بانوان وزارت ورزش و جوانان تشکیل داده‌ایم که این کارگروه به دقت پوشش زنان ورزشکار را رصد می‌کند.
 
وی خاطرنشان کرد: ما هر زمان هم که لازم بوده است و هرگاه که ورزشی را مغایر با شأن و جایگاه زنان دانسته‌ایم، در جهت حذف آن تلاش کرده‌ایم؛ برای مثال رشته‌های رینگی را به لحاظ استیل و میزان خشونت مغایر با شخصیت یک زن مسلمان دانستیم و اجازه فعالیت این ورزش را در کشور ندادیم.
 
معاون امور بانوان وزارت ورزش و جوانان افزود: در مورد وزنه‌برداری نیز با وجود اینکه فدراسیون جهانی با پوشش ایلامی زنان مخالفتی نداشت ولی آن را متمایز با کرامات زن مسلمان دانستیم حتی در مقابل فشارهای فیلا برای حضور تیم کشتی زنان، باز هم بر اعتقادات خود پایبند بودیم و حاضر به تشکیل این تیم نبودیم.
 
وی در پاسخ به این سوال که برخی از رسانه‌ها با انتشار سخنان یکی از امامان جمعه شرعی‌بودن ورزش بانوان را زیر سوال برده‌اند گفت: صحبت‌های منتشرشده از حجت‌الاسلام علم‌الهدی امام جمعه مشهد در یکی از رسانه‌ها در خصوص ورزش زنان مربوط به سال ۸۵ است و متاسفم که برخی از دوستان قید زمان را در اخبار خود رعایت نکرده‌اند.
 
اکبر آبادی یادآور شد: من به شخصه به خدمت ایشان رسیده‌ام و نقطه نظرات و پیشنهادات ایشان را شنیده‌ام و پاسخ‌های خود را نیز ارائه کرده‌ام.
 
وی افزود: ما به نظر تمام بزرگان احترام می‌گذاریم و از آنها در جهت بهبود ورزش زنان بهره می‌بریم و خوشحالیم که اخبار ورزش زنان را رصد می‌کنند.
 
معاون بانوان وزارت ورزش و جوانان تاکید کرد: من اعتقاد دارم که هر صحبتی را باید رد زمان خودش منتشر کرد و در این ۴ سال گذشته ما بارها از صحبت‌های امام جمعه مشهد استفاده کرده‌ایم و از آن زمان به بعد ایشان هیچ مطلبی را در مورد ورزش زنان مطرح نکرده‌اند و خدا را شاکرم که در این مدت تلاش کرده‌ایم تا مطابق با نظر بزرگان و ولی‌فقیه گام برداریم.
 
وی یادآور شد: متاسفانه برخی از دوستان در انتشار برخی مطالب سلیقه‌ای عمل کرده‌اند و این دوستان که از نیروهای خوب نظام هستند نباید این مطالب را ملی و به اصل نظام برمی‌گرداندند.
 
اکبرآبادی در خصوص موتورسواری بانوان در پیست‌های ویژه بانوان نیز گفت: در مورد موتورسواری بانوان، دبیر فدراسیون عجله کرد و این خبر را رسانه‌ای کرد؛ همیشه اینگونه درخواست‌ها بررسی و پس از تائید نهایی اعلام می‌شود و اگر غیر از این عمل شود خطا است.
 
وی در پایاین گفت: ما در مورد موتورسواری نظر بزرگان را گرفتیم و هنوز هیچ تصمیمی در این خصوص اتخاذ نشده است. البته هیچ پیش‌بینی‌ای در مورد موتورسواری بانوان در پیست‌های مجاز نمی‌کنم و ممکن است در آینده اتفاقات دیگری بیفتد چرا که با دستور وزیر ورزش و جوانان موضوع موتورسواری زنان در بخش فرهنگی زنان مطرح شده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۵۷
محمد ثقفی