عکسهای جالب ایرانی و خارجی

عکس و خبر جالب

ما ادعا می کنیم که محصولات خود را ارزانتر می فروشیم

مجموعه های مستند

مستند سراب(مستندی از دختران فراری )

چراغ خاموش: فریب و آزار دختران

شوک: شیطان پرستی

دست پنهان: قمه زنی

مستند خانواده پهلوی (داستان انقلاب)

داوطلب مرگ

انفجار شیراز

حجاب

رویای گرگها

نامزد نهم

سفر به ماورا

شوالیه هخامنشی

از برره تا لوس آنجلس

مستند رویای سبز

مستند گرداب

مستند چهارشنبه سوری

خدمت سربازی

شرکتهای هرمی

مستند شهادت آب

مستند کراک

ایدز و روشهای مقابله با آن

مستند راز بیان راز موفقیت در جهان

ویران کننده خاموش - اکس پارتی با قرص اکس

هجوم خاموش: تهاجم فرهنگی در جشنواره

فقر و فحشا - مستندی از خود فروشی دختران

شعبده شیطان

آسیب شناسی عزاداری در ایران

ابتذال در سینمای ایران

ازدواج و خانواده موفق

کدام استقلال - کدام پرسپولیس

محصولات لاغری

جلوگیری از بیماریهای قلب و عروق و چاقی

فروش فوق العاده ی کمربند های لاغری

چای لاغری دکتر سینا

ماساژور دلفینی

مینی ماساژور

ساعتهای اسپرت

ساعت لمسی - تاچ

ساعت صفحه متحرک زنگدار

ساعت ترمیناتور

ساعت انگشتری نگین دار

ساعت بارکدی 1

ساعت بارکدی 2

ساعت خطی

ساعت سینگولار

ساعت مولکولی - سلولی - میکروبی

ساعت عددی

ساعت کلوین

ساعت نامرئی

ساعت گاما چرخشی

ساعت قوسی

ساعت ماتریکس

ساعت تمپلار

ساعت رادیو دار شاتل

ساعت دیجیتال ال ای دی مدل استورم

ساعت مچی اسپرت مدل آیرون سامورایی

ساعت سامورایی رفلکس

ساعت ال ای دی آدیداس

ساعت گوکسی Gucci Watch

ساعت پروژکتوری محبوب ترین شخصیت کارتونی بن 10

روانشناسی و رمز و راز موفقیت

مستند راز بیان راز موفقیت در جهان

تکنیکهای موفقیت دکتر فرهنگ

ازدواج و خانواده موفق

روایت سردار سلیمانی از زیباترین و دردناکترین شهادت دو فرمانده لشکر
سردار قاسم سلیمانی گفت: یکی از قصه‌های دردناک شهادت فرماندهان، شهادت شهید «محمدابراهیم همت» بود و یکی از زیباترین شهادت‌ها هم قصه شهادت شهید «مهدی باکری».
 
به گزارش فارس، سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در ایام شهادت شهیدان «حمید و مهدی باکری» و «محمدابراهیم همت» زیباترین و دردناکترین لحظه شهادت این فرماندهان جنگ را روایت کرد:
 
                                                            ***
 
یکی از قصه‌های دردناک شهادت فرماندهان، شهادت شهید «محمدابراهیم همت» است و یکی از زیباترین شهادت‌ها هم قصه شهادت شهید «مهدی باکری» است؛ فرماندهی در دوران جنگ اینها نمونه بازر و مهم بود. اگر این قله‌ها نبودند، این دامنه‌ها سرسبز نمی‌شدند. هوایی که در دامنه وجود داشت و لذتی که در دامنه می‌بردیم، به دلیل بلندی قله‌ها بود؛ به همین دلیل آنها این قدر محبوب بودند، هزاران مهدی در لشکر 31 عاشورا بود اما محبوبیت فرمانده لشکر طوری بود که اگر می‌گفتند: «آقا مهدی»، یک مهدی در آن لشکر وجود داشت، آن هم مهدی باکری بود؛ اگر می‌گفتند: «حاج همت»، چهره او ترسیم می‌شد، انگار عکس او را در قلب‌ها حک کرده بودند.
 
در سنگر کوچکی در جزیره جنوبی نشسته بودیم، آن روز حمید باکری شهید شده بود، ما هم نمی‌دانستیم، آنجا فهمیدیم که حمید باکری شهید شده، مهدی آنجا خم به ابرو نیاورد؛ آن هم برادر باوفای مانند حمید نسبت به مهدی؛ طوری که  هیچ وقت در لشکر حمید باکری به مهدی باکری نگفت برادر و همه‌اش می‌گفت: «آقا مهدی».
 
آن روز شهید عباس کریمی فرمانده 35 ـ 40 نفر در پد شرقی جزیزه جنوبی در خط بود و شهید حاج همت در جمع ما در سنگر نشسته بود؛ به خط کریمی حمله کردند، شهید کریمی با شهید همت تماس گرفت و وضعیت را شرح داد.
 
شهید همت به من گفت: «می‌توانی یک دسته نیرو به من غرض بدهی؟!»؛ به شهید میرافضلی گفتم: «برو از گردانی که در چاه نفت در جزیره جنوب داریم، یک گروهان نیرو به شهید همت بده» میرافضلی و شهید همت هر دور در مسیر رفتن به سمت گردان و نرسیده به گردان شهید شدند و شاید نزدیک به 2 ـ 3 ساعت هم کسی نمی‌دانست، این دو شهید شده‌اند.
 
رفاقت بسیار صمیمی بین شهید مهدی باکری و شهید کاظمی وجود داشت؛ مهدی رفت در غرب رودخانه دجله و در کنار یک گروهان ماند، شهید باکری در محاصره دشمن، بدون نیرو و مجروح بود، آرامش او در کمتر از 20 دقیقه به زمان شهادتش در صدایش مشهود است، صدایی که باید همه ایران آن را بشنوند.
 
شهید کاظمی در آن لحظات به شهید باکری اصرار می‌کند که به عقب برگردد؛ اما شهید باکری به شهید کاظمی می‌گوید: «احمد! بیا اینجا اگر اینجا بیایی، من چیزی می‌بینیم که اگر ما باهم باشیم تا ابد از هم جدا نخواهیم شد». باکری به شهادت رسید و تا کنون هم مفقودالجسد است.
 
منطقه عملیاتی «بدر» تخلیه شده بود؛ همه به عقب برمی‌گشتند، شهید کاظمی حاضر نبود به عقب برگردد؛ 3 ـ 4 نفر مانده بودند و اصرار داشتند تا احمد را به عقب برگردانند اما کاظمی نمی‌توانست خودش را از سرزمین بدر جدا کند.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۱۹
محمد ثقفی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی